(Minghui.org) اخیراً، به‌دلیل کمبود پرسنل در محل کار، خودم نیز سرم شلوغ شده بود و به‌نظر می‌رسید کارهای خیلی زیادی باید انجام شوند. وابستگی نیرومندی برای انجام کارها داشتم و فا را به‌خوبی مطالعه نمی‌کردم. زیرا به خوبی به‌درون نگاه نمی‌کردم، سطح شین‌شینگام رو به نزول بود. همیشه خسته بودم و خلق و خوی بدی داشتم. اغلب درمورد کارها شکایت می‌کردم.

می‌دانستم که وضعیت فعلی‌ام درست نیست، اما نمی‌توانستم آن را تغییر دهم. به عبارت دقیق‌تر، برای ازبین بردن وابستگی‌هایم که مرا عقب نگه می‌داشت، اراده‌ قوی نداشتم و به آن عوامل بد اجازه می‌دادم که مرا کنترل کنند.

اخیراً مسئله کوچکی اتفاق افتاد که مرا هشیار کرد. دو سال بود که گواهینامه رانندگی را گرفته بودم. اما، به‌دلیل وابستگی‌ام به ترس، می‌ترسیدم رانندگی کنم. درحال حاضر ضروری بود که کودکم را به مدرسه ببرم و از آنجا به خانه بیاورم، بنابراین باید رانندگی را بیشتر تمرین می‌کردم. هر زمان که تمرین می‌کردم، همسرم همیشه به اشتباهات بسیاری که انجام می‌دادم اشاره می‌کرد. مایل نبودم آنها را بشنوم. بجای فکر کردن به راه‌هایی برای بهبودم، همواره به خودم می‌گفتم، وقتی زمانش برسد، می‌توانم رانندگی کنم.

بیش از یک ماه اینگونه فکر می‌کردم. یک روز، ناگهان دریافتم که با کمک همسرم نیز نمی‌توانستم به‌خوبی رانندگی کنم، حتی خیلی کمتر از زمانی که به اختیار خودم بودم.

این موضوع مرا وادار کرد که به تزکیه فکر کنم. اگر شین‌شینگ بهبود پیدا نکند، گونگ شخص (انرژی تزکیه) نیز افزایش نخواهد یافت. باید به‌طور استواری تزکیه کنم. این فکر که: «هنگامی که زمان آن فرارسد، می‌توانم آن را انجام دهم» در واقع بهانه‌ای بیش نبود. به درون نگاه کردم و وابستگی‌های بسیار زیادی را یافتم.

هرچه بیشتر کند و کاو کردم، متوجه شدم فکری داشتم که خیلی درست نبود. خودم را به‌عنوان تزکیه کننده‌ای عادی درنظر می‌گرفتم و نه به‌عنوان شخصی که می‌تواند هرنوع سختی‌ را تحمل کند. بنابراین اراده‌ای قوی برای به‌خوبی انجام دادن کارها نداشتم.

استاد بیان کردند:

«فقط وقتی می‌توانید آن را «تزکیه» بنامید که شخص بخواهد تزکیه کند، تمایلِ رسیدن به کمال را داشته باشد، و همزمان حرکات مربوط به تزکیه را انجام دهد.» («آموزش فا در کنفرانس فای استرالیا»)

اخیراً، از تبادل تجربه با هم‌تمرین‌کنندگان، دریافتم که این افکار تزکیه‌کننده عادی نیز از افکار خودم نبود. نیروهای کهن بودند که این اندیشه را درنتیجه کم کاری‌هایم به من تحمیل می‌کردند. همگی ما همراه استاد به دنیای بشری پایین آمدیم با این خواسته که موفق شویم. چگونه می‌توانم فکر کنم که تزکیه‌کننده‌ای عادی باشم؟»

دلیل اینکه خودم را در این موقعیت قرار دادم، این بود که باور استواری به فا و استاد نداشتم. حتی پس از اینکه فا را کسب کردم هنوز به ارزش آن پی نبرده بودم و افکار درست نداشتم. به‌طور طبیعی، اعمال و رفتارم نیز صالح نبودند.

استاد بیان کردند:

«به‌خاطر این‌که هر شخصی محدوده‌ خاصی از خود را در دنیای اطرافش پوشش می‌دهد، وضعیت احساسی او تأثیری روی امورش خواهد داشت.»
«اگر بتوانید افکار درست کافی داشته باشید، آن‌گاه می‌توانید درون گستره‌ خودتان بلند و عظیم باشید و هر چیز بدی که ممکن است آن‌جا وجود داشته باشد را فرونشانید.» («آموزش فای ارائه شده در جلسه‌ی اپک تایمز»)

زمان می‌گذرد. لازم است هراندیشه خودمان را مورد بررسی قرار دهیم. باید به‌طور کوشایی تزکیه کنیم، افکار درستمان را حفظ و خودمان را مطابق با فا اصلاح کنیم.