(Minghui.org) در سال 2006 تمرین فالون دافا را شروع کردم. ناامید بودم، زیرا از بیماری و مداخله از بُعد دیگر رنج می‌بردم. هنگامی‌که به‌درون نگاه کردم تا موجودات ذی‌شعور را به‌طور مؤثرتری نجات دهم، این موضوع تغییر کرد.

همکاری با سایرین

با صدها میلیون نفری که درچین از اینترنت استفاده می‌کنند، اینترنت یکی از سامانه‌هایی است که مریدان دافا می‌توانند برای روشنگری حقیقت استفاده کنند. هنگام انجام این کار، می‌توانیم خودمان را نیز تزکیه کنیم و شین‌شینگ مان را بهبود دهیم.

در سال 2009 با مردم، در باره دافا به‌طور آنلاین صحبت می‌کردم. در ابتدا، هر روز از هریک از ده‌ها حساب کاربری ایمیلِ جی‌میلم 200 ایمیل ارسال می‌کردم. هرموقع که با مشکلی مواجه می‌شدم، از طرف انجمن فنی که مریدان دافا تأسیس کرده بودند مورد حمایت قرار می‌گرفتم و این به من اجازه می‌داد تا این پروژه را ادامه دهم.

درحالی‌که تجربه بیشتری اندوخته بودم، در سال 2002 به پروژه‌ای ملحق شدم و تمرین‌کنندگان کوشای بسیاری را ملاقات کردم. دو تمرین‌کننده توصیه‌های ایمنی و فنی هنگام ارسال پیام‌ها در مقیاسی انبوه را به‌اشتراک گذاشتند. درحالی‌که این کار را انجام می‌دادیم، موارد معجزه‌آسای بسیاری اتفاق افتاد.

وقتی از نرم‌افزاری استفاده ‌کردم که یکی از تمرین‌کنندگان برای ارسال پیام‌های روشنگری حقیقت درست کرده بود، در عرض یک ماه بیش از 1000 نفر را تشویق کردم از حزب کمونیست چین خارج شوند. در طول یک تماس 40 دقیقه‌ای، 13 تن از حزب خارج شدند.

بسیاری از مطالب الکترونیکی را که با کمک و حمایت تمرین‌کنندگان درست کردم نیز در وب‌سایت مینگهویی و وب‌سایت ژنگ‌جیان منتشر کردیم.

استاد بیان کردند:

«اما زمان و شرایط، هیچ‌یک منتظر کسی نمی‌ماند. هر موردی که باشد، مریدان دافا حالا باید با همدیگر به‌خوبی همکاری کنند. وضعیتی که با آن مواجه هستید طلب می‌کند که به‌خوبی همکاری کنید، چراکه فقط با به‌خوبی همکاری کردن می‌توانید عهد و پیمان‌های‌تان را به‌خوبی به انجام برسانید و این روزنامه را قدرت‌مندتر سازید.» («آموزش فای ارائه شده در جلسۀ اپک تایمز»)

همانطور که تجربیاتم بهتر و افکار درستم قوی می‌شد، تأثیر روشنگری حقیقت برجسته‌تر می‌شد. متوجه شدم که این نتیجۀ همکاری با سایرین بود، در زمینه مسائل فنی، تبادل تجربه، یا آماده کردن مطالب روشنگری حقیقت.

هنگامی‌که استاد و موجودات الهی صالح ببینند که به‌طور کلی افکار درست‌مان افزایش یافته است، آنها برای افراد بی‌شماری با رابطه تقدیری و آنهایی که می‌توانند نجات داده شوند، نظم و ترتیبی خواهند داد که به سمت ما بیایند.

دریافتم که اگر وابستگی‌هایم را رها کنم و برای همکاری با سایرین پیشقدم شوم، حداکثر نتیجه ممکن را می‌توانم به‌دست آورم. هنگامی‌که وابستگی‌ها را رها کرده و ظرفیتم را برای روشنگری حقیقت بیشتر افزایش دهم، می‌توانم به‌طور منطقی و با نگرشی پایدار با مشکلات مواجه شوم. بهتر است بتوانم در مورد چگونگی انجام این کار فکر کنم تا برای دافا و موجودات ذی‌شعور مفید باشد و این امکان را فراهم ‌کند از منابع دافا به‌طور مؤثرتری استفاده شود.

هنگامی که اختلافات پیش می‌آیند و مرا به چالش می‌کشند، همان سخنانی است که استاد می‌گویند: «اینکه بخواهید توضیح دهید صرفاً خوراک دادن به وابستگی است.» («جر و بحث نکنید» در هنگ‌یین3)

وقتی نمی‌توانستم شین‌شینگم را به‌خوبی اداره کنم، احساس بدی داشتم و نمی‌دانستم چرا کارها به آن شکل بود. فکر می‌کردم وقتی مسائل را به آرامی توضیح می‌دهم، آن مشکلات باید با سایرین حل و فصل شوند. اما، در آن زمان قلبم خیلی هیجان‌زده می‌شد و کارها پیچیده‌ می‌شدند.

می‌دانستم که باید احساساتم را کنترل کنم. اما، هر بار مانند فردی عادی ناراحت و از شدت عصبانیت منفجر می‌شدم. حتی اگر کار اشتباهی انجام نداده بودم، هنوز احساس ناراحتی می‌کردم و می‌خواستم به‌دنبال دفاع از نارضایتی‌ام باشم. همچنین این وابستگی را داشتم که می‌خواستم خودم را ثابت کنم.

می‌دانستم که زمان آن رسیده که شین‌شینگم را بهبود دهم، اما در آن لحظه نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. مشکوک شده بودم و احساس ناامیدی می‌کردم ــ کتاب‌های بسیار زیادی از دافا را خوانده و اصول بسیار زیادی را درک کرده بودم، اما هنوز اینطوری‌ رفتار می‌کردم.

نمی‌توانستم راه‌حلی پیدا کنم. این واقعاً آزمونی بود که باید پیروز می‌شدم. وقتی عمیقاً به درونم نگاه کردم، دریافتم که همکاری کلی یک پروژه را تحت‌تأثیر قرار دادم.

پس از رفتن به بیراهه‌های بسیار، از اهمیت تزکیه گفتار آگاه شدم. به‌عنوان یک تزکیه کننده، بجز روشنگری حقیقت، ما نباید درباره مسائل دیگر بیش از حد صحبت کنیم.

وقتی دیگران درباره‌ام دچار سوء‌تفاهم می‌شوند، فکر می‌کنم باید مداخله نیروهای کهن را نفی کنم که موانعی میان خودم و تمرین‌کنندگان ایجاد می‌کنند، زیرا ما یک بدن هستیم. فقط با نگاه به‌درون بدون قید و شرط، قلب شخص می‌تواند آرام بماند.

افزایش ظرفیت

برای نگاه به مسائل از زاویه‌ای دیگر، باید ظرفیتم را افزایش دهم. این درست نیست که احساساتم سایرین را تحت‌تأثیر قرار دهد.

استاد بیان کردند:

«وقتی دارید با هم کار می‌‏کنید و تضاد تجربه می‌‏کنید، به خاطر وابستگی‌‏های بشری است. این قسمتی از حالت و روند تزکیه‌‏ فرد است، و مطلقاً به خاطر این نیست که فردی واقعاً خوب نباشد. سمت خوب یک شخص، دیگر قابل رؤیت نیست، چراکه جدا شده است. چیزی که می‌‏بینید همیشه سمتی خواهد بود که هنوز تزکیه نشده است. اما این معنی را نمی‌‏دهد که نباید قلبی نیک‌‏خواه داشته باشید، یا باید به روش‌‏های متعصبانه‌ای به افراد نگاه کنید. بارها و بارها گفته‌‏ام که شما نمی‌‏توانید سمت خوب یک تزکیه‌‏کننده را ببینید. آن سمت صرفاً معرکه است، و به استاندارد رسیده است. و "رسیدن به استاندارد" معنی‌‏اش چیست؟ استانداردِ یک خدا است. در صورتی که بخشی از او که هنوز با موفقیت تزکیه نشده است، آن بخش، همین‌‏طور که روی مسیر خود به سمت بالا کار می‌‏کند و به سطح نزدیک‌‏تر می‌‏شود، بدتر به نظر خواهد آمد. ولی، شاید آن شخص خیلی خوب تزکیه کرده باشد. امیدوارم که همگی قدر خودتان، قدر دیگران، و قدر این محیطی که دارید را بدانید. ارج نهادن مسیری که آن را می‌‏پیمایید ارج نهادن خودتان است.» («یک مرید دافا چیست»)

هنگامی‌که وابستگی‌ها را رها می‌کنم، قلبم آرام می‌شود و همه چیز به آرامی پیش می‌رود. فقط با نگاه به‌درون بدون قید و شرط و همکاری بدون قید و شرط، می‌توانیم یک بدن فناناپذیر شویم و موجودات ذی‌شعور را نجات دهیم و با حداکثر کارآیی به فا اعتباربخشیم.

آگاه شدم که بسیاری از عوامل تزکیه، در ارائه کمک‌های فنی و سایر شکل‌ های همکاری با تمرین‌کنندگان، نهفته است. این یک تزکیه جمعی از طریق کمک به یکدیگر و رشد با هم است. همچنین ممکن است شکلی از استفاده از افکار درست برای از بین بردن هرگونه مداخله باشد.

خواندن و ازبر کردن فا

بدون توجه به اینکه تاچه حد گرفتار هستیم یا چقدر مهم است که حقیقت را روشن کنیم، نباید در مطالعه فا سست شویم.

استاد بیان کردند:

«این بدین خاطر است که فا، بنیان و اساس است؛ این برای مریدان دافا چیزی بنیادی است؛ چیزی است که همه چیز را تضمین می‌کند.» («به کنفرانس فای استرالیا»)

در طول 12 سال تزکیه، بیش از 10 بار جوآن فالون را از بر کرده‌ام. 11 بار از روی جوآن فالون نوشتم، هرکدام از چهار جلد کتاب هنگ‌یین را یکبار و نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 1 و 2 را هر کدام یکبار نوشتم. هر روز به ازبر کردن و نسخه‌برداری از روی فا تمرکز می‌کردم، جوآن فالون را در گروه مطالعه فا مطالعه می‌کردم و در تعطیلات آخر هفته سخنرانی‌های مختلف را مطالعه می‌کردم.

در سال 2014 ازبر کردن کتاب‌های هنگ‌یین را آغاز کردم. من و سایر تمرین‌کنندگان، قبلاً نیم‌ساعت از وقت‌ استراحت‌مان را صرف ازبر کردن هنگ‌یین 3 که 80 روز طول کشید ‌کردیم. من نیز این کار را برای استفاده از وقتم پس از فرستادن افکار درست در صبح، وقت ناهارم و دیگر اوقات فراغتم انجام می‌دادم. درحال حاضر می‌توانم سه کتاب اول هنگ‌یین را ازبر بخوانم و مشغول ازبر کردن هنگ‌یین 4 هستم. هرشب، نیز یادداشت می‌کنم که روز بعد چه صفحاتی را باید ازبر کنم.

ازبر کردن فا این امکان را به من می‌دهد که از تمام وقت فراغتم استفاده کنم ــ ایستاده، در انتظار اتوبوس یا دیگران ــ فا را ازبر کنم. ازبر کردن فا نیز به من اجازه می‌دهد، هر زمان که با مشکلات مواجه می‌شوم، فوراً اصول مربوط به فا را به‌خاطر بیاورم. رونویسی از فا به من اجازه می‌دهد در مورد اصول فا آرام‌تر و آگاه‌تر شوم.

بهبود شین‌شینگ در بحبوحه اختلافات

تمرین‌کنندگان در منطقه من اغلب از اسکناس‌هایی که روی آن پیام‌هایی برای گسترش آگاهی درباره فالون گونگ و آزار و شکنجه چاپ شده استفاده می‌کنند. معمولاً، از 10 هزار یوآن برای تهیه این اسکناس‌ها برای تمرین‌کنندگان محلی صرف‌نظر می‌کردم که هزینه‌ای را به من تحمیل نمی‌کرد. با نزدیک شدن سال نوی چینی، به تدریج از سایر تمرین‌کنندگان رنجش پیدا کردم.

یک تمرین‌کننده به من گفت که فوراً به 20 هزار یوآن اسکناس علامت نخوردۀ یک- یوآنی احتیاج دارد، چون می‌خواست خودش آنها را چاپ کند. با تهیه پول از خانواده، دوستان و سایر تمرین‌کنندگان آن را برای او آماده کردم. هنگامی‌که تقریباً این کار را انجام داده بودم، او به من گفت که فقط 4000 یوآن لازم دارد و باید اسکناس‌های تازه باشد، نه کهنه، که چاپ به‌درستی روی آن سخت‌تر است. وقتی گفتم که قبلاً اسکناس‌های کهنه را آماده کردم، او از گرفتن آنها خودداری کرد. درنهایت، با اکراه موافقت کرد که 500 یوآن بردارد. درباره آن فکر کردم و به او گفتم که آن را فراموش کند. بدون گفتن کلمه‌ای دیگر آنجا را ترک کردم.

از این مسئله شاکی بودم، زیرا می‌توانستم اسکناس‌ها را با پول خودم آماده کنم، بجای اینکه آنها را از تمرین‌کنندگان و دوستان بگیرم. من و خانواده‌ام همچنین تلاش بسیاری برای تمیز کردن اسکناس‌ها می‌کردیم. چگونه می‌توانم پولی به این زیادی را توزیع کنم و چقدر طول می‌کشد تا آن را برگردانم؟

در آن لحظه تلفنم زنگ زد و آن از طرف انجمن مشارکت بود، گفتند که می‌خواهند به‌مناسبت سال نوی چینی به‌دیدارم بیایند. تماس‌شان را رد کردم. (یادداشت ویراستار: انجمن مشارکت در چین اغلب با نظارت و آزار و اذیت تمرین‌کنندگان به‌عنوان بخشی از آزار و شکنجه حزب کمونیست چین در مورد فالون گونگ است.) پس از قطع کردن تلفن، افکار درست فرستادم و به‌درون نگاه کردم. می‌دانستم که اشتباه می‌کنم، باید به‌درون خودم نگاه کنم و دلیل آن را پیدا کنم و نه اینکه از تمرین‌کنندگان شکایت کنم.

استاد بیان کردند:

«برخی از افراد همیشه تأکید می‌کنند که حق با آن‌ها است،‌ اما حتی اگر حق با شما باشد، حتی اگر تقصیر شما نباشد، که چه؟ آیا بر اساس فا رشد کرده‌اید؟ خود این عمل استفاده از تفکر بشری که تأکید داشته باشید حق با چه کسی است و تقصیر چه کسی است به‌خودی خود اشتباه است. این بدین دلیل است که شما در آن هنگام درحال استفاده از منطق مردم عادی هستید تا خودتان را ارزیابی کنید، و از آن منطق استفاده می‌کنید تا دیگران را تحت فشار بگذارید.» («آموزش فای ارائه شده در منهتن»)

با نگاهی به اعمال و رفتارم در طول این مدت، همه چیز را در زندگی روزمره‌ام به‌عنوان فرصتی برای تزکیه درنظر نگرفتم و همه چیز را از دیدگاه فا نگاه نکردم.

با صدای بلند گله و شکایت نکردنم، آیا برای خودنمایی نزد دیگران نبود؟ آیا شین‌شینگم به استانداردهای فا رسیده بود؟ آیا می‌خواهم دیگران به من احترام بگذارند، زیرا قادر به حل مسائلی هستم که دیگران نمی‌توانند انجام دهند؟ من خودم تأکید و فکر کردم که تلاش بسیاری برای کمک به این تمرین‌کننده انجام دادم، اما او قدردانی نکرد. آیا من نیز تمرین‌کننده‌ای را تحقیر کردم، زیرا او متفاوت از من فکر می‌کند؟

با تمام این وابستگی‌ها، چگونه به استانداردهای یک تزکیه می‌رسم؟ هنگامی‌ که با اختلافات مواجه می‌شوم، باید بدون قید و شرط به‌درون نگاه کنم. چشمان بی‌شماری در هر بُعد ما را نگاه می‌کنند و آنها می‌بینند که ما چگونه با هر اختلافی، با شخص و مسائل چگونه رفتار می‌کنیم. چه وابستگی‌هایی را هنوز نمی‌توانیم رها کنیم؟

بدون درنظر گرفتن آنچه که انجام می‌دهیم، باید به الزامات و معیارهای اصلاح فای استاد برسیم. باید واقعاً به خودمان بنگریم و کاستی‌هایمان را پیدا کنیم.

هنگامی‌که حقیقتاً به درون نگاه می‌کنم، تغییرات اتفاق می‌افتند. تعداد کمی از تمرین‌کنندگان که تماس کمی با آنها دارم، پیشقدم شدند و با من تماس گرفتند و پرسیدند که آیا اسکناس‌های روشنگری حقیقت دارم یا نه. حتی شگفت‌آورتر اینکه، گرچه اسکناس‌های کهنه بسیار کهنه بودند، اما مشکلات کمی در روند چاپ آنها به‌وجود آمد.

می‌دانستم استاد مرا تشویق می‌کنند. طی یک ماه، فقط 3 هزار اسکناس از 20 هزار اسکناس، باقی‌ماند و انجمن مشارکت دوباره به‌دنبالم نیامد.

استاد بیان کردند:

«تنها مسیری که پیش پای شما، مریدان دافا، قرار دارد، مسیری از تزکیه‌‏ی واقعی است. مسیر دیگری وجود ندارد.» («یک مرید دافا چیست»)

این تجربۀ تزکیه من است. اگر مطلب نامناسبی وجود دارد، لطفاً به آن اشاره کنید.