(Minghui.org) بسیاری از تمرین‌کنندگان را دیده‌ام که به‌خاطر کارمای بیماری این جهان را ترک می‌کنند. همچنین افراد زیادی هستند که در حال حاضر از کارمای بیماری رنج می‌برند. این مسئله تأثیر قابل توجهی بر اعتباربخشی به فای تمرین‌کنندگان فالون دافا دارد. من هر روز وب‌سایت مینگهویی را می‌خوانم و مدت‌ها در مورد بعضی از مقالات تبادل تجربه مربوط به «بیماری» فکر کرده‌ام. اکنون می‌خواهم درکم را درباره کارمای بیماری با هم‌تمرین‌کنندگان به اشتراک بگذارم.

استاد بیان کردند:

«اگر فردی کاملاً در فا باشد هیچکسی نمی‌تواند به او آسیب برساند.» (آموزش فا در سن فرانسیسكو، ۲۰۰۵)

مطابق درکم، اگر یک تمرین‌کننده کاملاً «در فا» باشد، این شخص می‌تواند هر آزمونی را بگذراند. منظور از اینکه «به طور کامل در فا» باشد چیست؟ این بدان معنی است که افکار و اعمال تمرین‌کننده با فا هم‌سو است. به عبارت دیگر، افکار و اعمال او صالح هستند. بنابراین همه ما می‌توانیم افکار و اعمال درست داشته باشیم و هر آزمونی را فقط با تصحیح ذهن و افکارمان پشت سر بگذاریم. چگونه می‌توانیم مطمئن باشیم که ذهنیت‌مان درست است؟ آن باید توسط اعمال ما بازبینی شود. اگر اقدامات فرد با فا مطابقت داشته باشد، آنگاه می‌توان گفت که ذهن فرد با فا هم‌راستا است. اگر اعمال فرد به‌طور کامل هم‌سو با فا نباشد، مطمئناً ذهنش نیز کاملاً هم‌راستا با فا نیست.

بیایید نگاهی به وضعیت تمرین‌کنندگانی بیندازیم که از کارمای بیماری رنج می‌برند. بعضی از آنها با شرایط بسیار سخت و وخیم مواجه هستند، تا جایی که دیگر نمی‌توانند یک زندگی عادی داشته باشند و تمرین تزکیه را انجام دهند. بعضی از افراد خود را مانند بیمار درنظر می‌گیرند و در خانه می‌خوابند. از آنجا که این شخص با خود مانند یک بیمار رفتار می‌کند و اعمالش به‌وسیله افکارش هدایت می‌شود، بدین معنی است که او در ذهنش خود را به‌عنوان یک بیمار در نظر می‌گیرد. این تمرین‌کننده حتی ممکن است از این موضوع آگاه نباشد. اما مشکلات از اینجا نشأت می‌گیرند. استاد در آموزه‌های فا برای ما بیان کردند که تمرین‌کنندگان هیچ بیماری ندارند. آیا اینگونه نیست که این تمرین‌کننده به استاد اعتقاد ندارد؟

هنگامی که به‌نظر می‌رسد یک بیماری ظاهر شده است، تمرین‌کنندگان معمولاً تصدیق می‌کنند که تزکیه‌کنندگان هیچ بیماری ندارند. آنها معمولاً این فکر درست را دارند. اما، تصورات مردم عادی در مورد ناخوشی یا بیماری که در گذشته در ما شکل گرفته‌اند، ممکن است نقش مهمی داشته باشد، و تمرین‌کننده احساس می‌کند این یک بیماری است. نتیجه‌اش نبرد بین افکار درست و تصورات عادی بشری است! اگر افکار درست بر تصورات بشری پیشی بگیرند، تصورات بشری تحت سلطه قرار می‌گیرند و تمرین‌کننده این وضعیت را یک بیماری در نظر نمی‌گیرد. اما اگر مفاهیم و تصورات بشری از افکار درست پیشی بگیرند، فرد ممکن است خود را بیمار درنظربگیرد و قادر به گذراندن این آزمون نباشد.

وضعیت دیگری ممکن است رخ دهد. افکار درست تمرین‌کننده ممکن است در ابتدا قوی باشد، اگرچه خیلی هم قدرتمند نیست. او می‌تواند این وضعیت را به‌عنوان توهم دروغین درنظربگیرد و همچنان به انجام کارهایی که باید انجام شود، از جمله سه کار ادامه دهد. اما اگر نتواند به درون نگاه کند و برخی از وابستگی‌هایش را رها کند، این وضعیت ممکن است ادامه یابد. با گذشت زمان، اگر اعتماد به نفسش کاهش یابد و تصورات بشری بر او غالب شوند، به‌تدریج وضعیتش را بیماری درنظر خواهد گرفت.

هنگامی که فرد یک «ناخوشی» را به‌عنوان بیماری تلقی می‌کند و به این طرز تفکر ادامه می‌دهد، وابستگی به بیماری ایجاد خواهد شد. او ممکن است پس از آن ذهنیت همراهی با بیماری و ترس از وخیم شدن آن را رشد دهد و هنگامی که واقعاً بدتر می‌شود و تبدیل به یک عامل تهدیدکننده زندگی می‌شود، ترس از مرگ در او شکل خواهد گرفت. برخی از تمرین‌کنندگان حتی ممکن است شکایت کنند که استاد از آنها مراقبت نمی‌کنند.

در واقع، هنگامی که فکر بیماری در ذهن فرد وجود دارد، او خودش در حال نگه‌داشتن بیماری است. آن در شروع یک بیماری نبود، اما بیماری تلقی کردن آن به‌طور حتم آن بیماری را دعوت می‌کند. استاد بیان کردند:

«اگر نتوانید وابستگی یا نگرانی درباره بیماری را کنار بگذارید، نمی‎توانیم هیچ کاری انجام دهیم و نمی‎توانیم کمک‎تان کنیم.» (جوآن فالون)

در این مرحله نه استاد و نه سایر تمرین‌کنندگان، هیچکدام نمی‌توانند به او کمک کنند. تنها راه خروج این است که فکر بیماری را از ذهنش خارج کند. تنها زمانی که تمرین‌کننده تصمیم بگیرد که آن ذهنیت را نداشته باشد، استاد و تمرین‌کنندگان می‌توانند به شما کمک کنند. بسیاری از تمرین‌کنندگان با کارمای بیماری جدی، حتی با کمک سایر تمرین‌کنندگان، از بین رفتند. این عمدتاً بدین دلیل است که آن تمرین‌کنندگان حقیقتاً فکر بیماری را رها نکردند.

چگونه می‌توان با کارمای بیماری مقابله کرد؟ نگاه کردن به درون عامل کلیدی است. فرد باید به‌منظور یافتن وابستگی‌ها به‌طور کامل به درون نگاه کند و به‌طور نظام‌مند همه تصورات عادی بشری مربوط به بیماری را بررسی کند، مانند وابستگی به بیماری، تمایل به خلاص شدن از  شر بیماری، ترس از بدتر شدن بیماری، ترس از مرگ، میل به زندگی، شک و تردید درباره استاد، تردید در مورد اثربخشی دافا و غیره. هر وابستگی یا تصوری که باعث ایجاد این وضعیت می‌شود، باید یک به یک حذف شود. در نهایت، تنها یک فکر باید باقی بماند، «یک تزکیه‌کننده هیچ بیماری ندارد.» این تمرین‌کننده باید بعد از آن به انجام کارهایی که نیاز است انجام شود، تمرکز کند و سه کار را به‌خوبی انجام دهد. زمانی که ما افکار و اعمال درست داشته باشیم می‌توانیم آزمون را بگذرانیم.

یادآوری دیگری برای تمرین‌کنندگانی که از کارمای بیماری رنج می‌برند این است که باید همیشه به درون نگاه کنیم. ما نباید در تزکیه‌مان روی گذراندن این آزمون تمرکز کنیم. ما باید خود را با نگرشی بزرگ‌منشانه و باوقار تزکیه کنیم، نه اینکه وابستگی به گذراندن خود آزمون را داشته باشیم. هنگامی که وابستگی به خود آزمون را رشد می‌دهیم، آسان است که در چرخه انجام همه چیز برای گذراندن این آزمون بیفتیم، از جمله مطالعه فا، تمرین، نگاه کردن به درون، فرستادن افکار درست و روشنگری حقیقت. هدف از تزکیه ما این نیست که این آزمون را بگذرانیم، بلکه هدف این است که واقعاً رشد کنیم. ما باید از این آزمون به‌خوبی استفاده کنیم، فا را به‌عنوان معلم درنظربگیریم تا بتوانیم بفهمیم که کجا کوتاهی داریم و خودمان را در فا اصلاح کنیم. اگر بتوانیم این آزمون را به‌خوبی با افکار و اعمال درست بگذرانیم، ممکن است آن را به چیز خوبی تبدیل کنیم.

اگر ما همیشه بتوانیم با افکار و اعمال درست، هم‌سو با فا باشیم، مسیر اعتباربخشی به دافا هموار خواهد بود. وقتی که با فا هماهنگ نیستیم، با آزمون‌ها روبرو می‌شویم. در طول دوره اصلاح فا، برخی از آزمون‌ها توسط نیروهای کهن نظم و ترتیب داده می‌شوند. وقتی که با فا هم‌سو نیستیم، از نقاط ضعف ما سوءاستفاده می‌کنند. چطور باید با این برخورد کرد؟ نیازی نیست نگران نیروهای کهن باشیم، بلکه فقط باید همه کارها را طبق فا انجام دهیم و همه چیزهای نادرست را براساس فا اصلاح کنیم. هنگامی که افکار و اعمال درست خود را بازیابیم، نیروهای کهن بهانه خود را از دست می‌دهند و آن آزمون می‌تواند برطرف شود.

«تزکیۀ گونگ مسیری دارد
راهش قلب است...» («فالون دافا» از هنگ یین)

هیچ یک از آزمون‌ها در طول تزکیه فالون دافا مربوط به دستگیری شیطانی، کارمای بیماری، آزار و اذیت پلیس، تمرین‌کنندگان دیگر یا افراد عادی نیست. همه آنها مربوط به قلب ما است. اگر ما واقعاً بخواهیم آزمون را بگذرانیم، باید بر ذهن و افکارمان تمرکز کنیم، به درون نگاه کنیم و شین‌شینگ خود را بهبود بخشیم. بدون بهبود شین‌شینگ‌، تمام روش‌هایی که با هدف گذراندن آزمون استفاده می‌شوند، در واقع نگاه به بیرون و به دنبال راهی شیطانی بودن است، و راه گذراندن آزمون در طول تزکیه نیست.

موارد بالا درک شخصی‌ام است و از هر تبادل تجربه نیک‌خواهانه استقبال می‌شود.