(Minghui.org) در منطقه‌ای که زندگی می‌کنم، هر بار که باران سختی می‌بارد، سیلی راه می‌افتد و رفت‌وآمد برای رهگذران دشوار می‌شود. بنابراین هر زمان که هوا بارانی است، با آجر مسیر موقتی را برای رهگذران درست می‌کنم. اگرچه آن کار کوچکی به‌نظر می‌رسد، بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنها می‌گویند که من فرد خوبی هستم. در پاسخ به آنها می‌گویم از آموزه‌های فالون دافا یاد گرفته‌ام که به فکر سایرین باشم.

استاد بیان کردند: «وقتی کسی تمرین‌ چی‌گونگ‌ را انجام می‌دهد باید‌ تقوا را جدی بگیرد، کارهای‌ خوب‌ انجام‌ دهد و فردی‌ مهربان باشد- باید در هر کجا و تحت‌ هر شرایطی‌ بدین‌ شکل‌ با خودش‌ رفتار کند.» (جوآن فالون)

بعدها برای حل مسئله‌ای که بر کسب‌وکارم تأثیر می‌گذاشت، مجبور شدم سیستم زهکشی در آن قسمت خاص از جاده را تغییر دهم. به‌جای انجام فقط یک تعمیر جزئی که با آن به هدفم می‌رسیدم، تصمیم گرفتم چاهی را حفر و به‌طور کامل مشکل زهکشی را حل کنم. این جریان مردم آن محله را خیلی تحت تأثیر قرار داد.

وقتی فردی که در طبقه اول زندگی می‌کرد، گفت کار فوق‌العاده‌ای انجام داده‌ام، لبخندی زدم و پاسخ دادم: «لطفاً به‌یاد داشته باشید که "فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است! آنگاه مورد برکت قرار خواهید گرفت."»

او این بار به حرفم گوش داد. قبل از آن، وقتی حقایق را برایش روشن می‌کردم، توجهی نمی‌کرد. حالا مسیرش را تغییر می‌دهد تا با من سلام و احوال‌پرسی کند.

صحبت کردن درباره فالون دافا را آسان‌تر سازیم

امروزه مردم خودخواه هستند و به‌ندرت برای سایرین کاری انجام می‌دهند. وقتی کاری انجام می‌دهید که سایرین را تحت تأثیر قرار می‌دهد، توجه آنها را جلب می‌کند. این سبب می‌شود صحبت با آنها درباره فالون دافا بسیار آسان‌تر شود. نمی‌گویم بیرون برویم و به دنبال این باشیم که کار خوبی پیدا کنیم و آن را انجام دهیم، درباره این صحبت می‌کنم که وقتی سایرین به کمک نیاز دارند، به آنها توجه کنیم.

خانمی بود که مسئول تمیز کردن جاده‌ها بود. هر بار مرا می‌دید، سلام و احوال‌پرسی می‌کرد. او رفتار دوستانه‌ای با من داشت، چراکه همیشه مسیر مقابل فروشگاهم را تمیز می‌کردم. یک بار به او ‌گفتم: «وقتی بروشورهای فالون دافا را می‌بینید، لطفاً آنها را دور نیندازید. آنها را جایی بگذارید که سایرین بردارند و بخوانند.» او با درخواستم موافقت کرد.

وقتی حقایق را برایش روشن و درباره خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) با او صحبت کردم، حرف‌هایم را کاملاً پذیرفت و گفت: «با دیدن شما که شخص خیلی خوبی هستید، می‌دانم این تمرین فوق‌العاده است.»

به او گفتم به خانواده و دوستانش بگوید عبارات «فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» را به‌خاطر بسپارند.

فرد بازنشسته‌ای که در ساختمان ما زندگی می‌کند، سابقاً به‌طور عجیبی به من نگاه می‌کرد و وقتی مرا می‌دید، سرش را برمی‌گرداند، اما حالا تغییر کرده و می‌گوید: «شما شخص خوبی هستید. تحسین‌تان می‌کنم. همیشه مهربان هستید و کارهای زیادی برای سایرین انجام داده‌اید. آیا من هم می‌توانم فالون دافا را یاد بگیرم؟»

رفتار یک تمرین‌کننده نماینده دافا است

من تاجر هستم و اغلب رانندگانی دارم که کالاها را برایم می‌آورند و تحویلم می‌دهند. در تابستان که هوا خیلی گرم است، رانندگان عرق می‌کنند. برای‌شان یک بطری آب می‌آورم. آنها همیشه تحت تأثیر قرار می‌گیرند و دعا می‌کنند در کسب‌وکارم موفق باشم. اغلب از این فرصت استفاده می‌کنم تا درباره فالون دافا به آنها بگویم و کمک‌شان کنم از حزب کمونیست چین خارج شوند. اکثر آنها موافقت می‌کنند.

سال‌ها پیش در ساختمانی قدیمی زندگی می‌کردم. گاهی کانال زباله‌ها مسدود می‌شد. سایرین به آن توجهی نمی‌کردند، اما من همیشه توقف و مسیر را باز می‌کردم. فکر می‌کنم مهم است که عادتِ به فکر سایرین بودن را در خود رشد دهیم.

مردم ممکن است درباره زیبایی دافا ندانند، اما متوجه رفتار و کردار ما هستند. بنابراین بدون توجه به اینکه کجا هستیم، وقتی رفتارمان شرافتمندانه‌تر باشد، تلاش‌های‌مان برای روشنگری حقایق آسان‌تر می‌شود.

تمرین‌کننده‌ای اشاره کرد که تمرین‌کننده مسنی برای خرید سبزیجات به بازار کشاورزان رفت. او زمان زیادی را صرف این کرد که صرفاً سبزیجات خوب را انتخاب کند. فروشنده از رفتار او خوشش نیامد و وقتی آن تمرین‌کننده به فروشنده یادآوری کرد که «فالون دافا خوب است»، او سرش را به نشانه عدم تأیید تکان داد. او درحال نجات مردم نبود، بلکه به‌اشتباه حس بدی درباره دافا به آنها می‌داد.

وقتی برای خرید سبزیجات می‌روم، هرگز خودم را به دردسر نمی‌اندازم تا فقط دسته‌های خوب را انتخاب کنم. فروشندگان سبزیجات صبح بسیار زود بیدار می‌شوند و بسیار دیر به خانه می‌روند. احساس می‌کنم کسب درآمد برای این فروشندگان راحت نیست. بنابراین فقط دسته‌ای از سبزیجات را بدون توجه به اینکه آیا برخی از آنها بهترین هستند یا نه، برمی‌دارم. یک بار وقتی سیب‌زمینی می‌خریدم، یک سیب‌زمینی برداشتم که لکه سیاهی رویش بود و آن را درون کیسه‌ام انداختم. فروشنده متوجه شد و گفت که نباید آن را بردارم، اما به او گفتم که می‌توانم آن لکه کوچک را بِبُرم.

او به خاطر نگرش و رفتارم، احساس خوبی از من گرفت. از او خواستم به‌یاد داشته باشد که «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» تا زندگی خوبی داشته باشد. او گفت که حرفم را باور می‌کند.

البته ما نباید به افراط برویم و عمداً جنس بد را انتخاب کنیم، اما حالت ذهنی شخص نباید بر از دست دادن و به‌دست آوردن متمرکز باشد.

در مسیر، چاله بزرگی ایجاد شده بود و وضعیتش بدتر می‌شد و هیچ‌کسی به آن اهمیت نمی‌داد. پس از باران، رهگذران به داخل آن می‌لغزیدند و کفش‌ها و ساق شلوارشان خیس می‌شد. زمانی را اختصاص دادم و آن را تعمیر کردم. فروشنده‌ای در یک غرفه میوه‌فروشی تمام وقت مرا تماشا می‌کرد. او گفت من بهترین انسانی هستم که تا به حال دیده است.

فکر کردم که باید به‌جای اعتباربخشی به خودم به فا اعتبار ببخشم و گفتم: «هر کسی که فالون دافا را تمرین می‌کند، همین کاری را انجام می‌دهد که من انجام دادم.» درباره فالون دافا بیشتر به او گفتم و او به علامت تأیید سرش را تکان داد.

مأمور پلیسی برای آزار و اذیتم به منزلم آمد. به او گفتم: «راحت باش و از هر کسی در این محله که می‌خواهی درباره من سؤال کن. همه آنها معتقدند که من شخص خوبی هستم و بارها و بارها به افراد محله کمک کرده‌ام.» او به‌سرعت آنجا را ترک کرد.

وقتی به هر یک از این مهربانی‌های کوچک فکر می‌کنم، جزئی و بی‌اهمیت به‌نظر می‌رسند، اما اگر هرکدام از ما بتوانیم ارزش‌های اخلاقی بالای‌مان را در جامعه‌ای که زندگی و کار می‌کنیم، به‌نمایش بگذاریم، می‌توانیم اطرافیان‌مان را خوشحال‌تر کنیم و به مردم نشان دهیم که فالون دافا خوب است.