(Minghui.org) در حالی که درباره حقایق فالون دافا به‌صورت رودررو با مردم صحبت می‌کنیم، ممکن است با هر نوع شخصیت یا وضعیتی مواجه شویم. وقتی می‌بینم قلب مردم تغییر می‌کند و قدردانی خالصانه و احترام خود را نسبت به دافا ابراز می‌کنند، عمیقاً تحت تأثیر قدرت حقیقت قرار می‌گیرم.

ادای احترام بانویی جوان

یک روز در مسیرم به منزل تمرین‌کننده‌ای، به دو خانم جوان برخورد کردم. همانطور که از کنارم می‌گذشتند، فکری به ذهنم آمد: «آنها را نجات بده!» برگشتم، سلام کردم و پرسیدم که آیا درباره جنبش خروج از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) شنیده‌اند. آنها پاسخ منفی دادند.

از گفتگوی‌مان متوجه شدم که از افراد محلی نیستند. برای‌شان شرح دادم: «اکنون دوره پایان دارما است. هر موجودی باید دست به انتخاب بزند. حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) جنبش‌های سیاسی زیادی را برای آزار و اذیت مردم چین راه‌اندازی کرده است. خوبی با خوش‌اقبالی پاداش داده می‌شود، در حالی که آسمان شرارت را مجازات خواهد کرد. در این رنج‌ و محنت‌ها خود را قربانی ح.ک.چ نسازید. برای حصول اطمینان از آینده‌ای روشن، از حزب کمونیست چین خارج شوید.»

آنها پس از شنیدن سخنانم بسیار خوشحال شدند و هر دو تصمیم گرفتند از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند. وقتی مقداری مطالب اطلاع‌رسانی به آنها دادم، در کمال تعجب یکی از آنها به من ادای احترام کرد.

تحت تأثیر قرار گرفتم و شگفت‌زده شدم. سمت آگاه او می‌دانست که دافا نجاتش داده است، بنابراین قدردانی خالصانه خود را به دافا ابراز کرد. همچنین متوجه شدم آنها افرادی هستند که با دافا رابطه تقدیری دارند و در اینجا منتظر بودند تا نجات یابند، این در حالی بود که استاد تمام این جریانات را نظم‌وترتیب دادند. سپاسگزارم استاد.

«شما واقعاً فوق‌العاده هستید»

یک شب حوالی ساعت 8:00 در مسیرم به سمت منزل، مردی را دیدم که در پیاده‌رو ایستاده بود. به سمتش رفتم و شروع به گفتگو با او کردم. پرسیدم که آیا تا به حال به حزب کمونیست چین، لیگ جوانان یا پیشگامان جوان پیوسته است. پاسخ مثبت داد. سپس پرسیدم که آیا تاکنون از آنها خارج شده است؟ او نگاه تندی به من کرد و گفت: «نه، از آنها خارج نخواهم شد. فقط از اینجا برو و با شخص دیگری صحبت کن.»

خیلی برایش نگران شدم. می‌دانستم که او تحت تأثیر ح.ک.چ عمیقاً مسموم شده است، بنابراین فراهم آوردن شرایطی که بتواند حقایق مربوط به جنایات ح.ک.چ را درک کند، کاری ضروری‌تر بود.

به‌نظر می‌رسید حدود هفتاد سال داشته باشد، بنابراین فکر کردم باید زمان‌هایی را دیده باشد که ح.ک.چ جنبش‌های شیطانی آزار و شکنجه چینی‌ها را آغاز کرد، اما او بسیار مهربان به نظر می‌رسید.

برایش شرح دادم که چرا خروج از ح.ک.چ مهم است. «به‌عنوان یک چینی در این سن باید شاهد بوده باشید که ح.ک.چ جنبش‌هایی سیاسی را برای کشتار و آزار و اذیت مردم راه‌اندازی کرد: سه کمپین مخالفت، پنج کمپین مخالفت، پاکسازی بیشترِ ضدانقلابیون، انقلاب فرهنگی، قتل‌عام 4 ژوئن میدان تیان‌آن‌من، افتراء زدنِ امروز به فالون دافا و آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون دافا.»

«جنایات حزب کمونیست چین، بی‌شمار هستند و خشم آسمان و عصبانیت بشریت را برانگیخته‌اند. خوبی با برکت و موهبت پاداش داده می‌شود، در حالی که شیطان مجازات می‌شود. آسمان دیر یا زود ح.ک.چ شیطانی را تنبیه خواهد کرد. اگر تاکنون به حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) پیوسته‌اید و زندگی خود را فدای آن کرده‌اید، پس جزئی از آن هستید. اگر آن را ترک نکنید، احتمالاً زندگی‌تان در خطر است.»

او پاسخ داد: «سال‌ها است که عضو حزب کمونیست چین بوده‌ام. چطور می‌توان به‌آسانی از آن خارج شد؟»

می‌توانستم نگرانی‌اش را ببینم: «خدایان فقط قلب فرد را می‌بینند، بنابراین اگر صرفاً در قلب‌تان از حزب خارج شوید، خوب خواهد بود. مادامی که از ته قلب خود از آن خارج شوید، آینده‌ای پربرکت در انتظارتان خواهد بود.»

وقتی این را گفتم، خیلی خوشحال شد. لبخندی زد و نام مستعاری به من داد تا با استفاده از آن از ح.ک.چ، لیگ جوانان و پیشگامان جوان خارج شود. مقداری مطالب اطلاع‌رسانی نیز به او دادم.

درحالی که می‌رفت، ناگهان به‌یاد آوردم که یک دی‌وی‌دی نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست همراه خود دارم. خودم را به او رساندم و آن را به او دادم. گفتم: «فقط این دی‌وی‌دی را بگیر و در خانه تماشایش کن. اگر این را به شما نمی‌دادم، افسوس می‌خوردم. پس از تماشایش می‌توانید آن را به آشنایان خود بدهید تا آنها نیز آن را تماشا کنند.»

او دی‌وی‌دی را گرفت و گفت: «شما واقعاً فوق‌العاده هستید.»

می‌دانستم که این نیز روش او برای ابراز قدردانی خود به دافا است و برایش خوشحال شدم.

«فقط از روی چهره‌تان، می‌دانم که این حقیقت دارد»

یک شب، ساکنانی از محله‌های مجاور را دیدم که پیاده‌روی می‌کردند. بانویی با سرعت زیاد از کنارم گذشت. فکر کردم که نباید هیچ فرصتی را برای نجات مردم ازدست بدهم، بنابراین باسرعت بیشتر دنبالش کردم تا به او رسیدم و پرسیدم: «حال‌تان چطور است؟ آیا از ح.ک.چ خارج شده‌اید؟»

او گفت که این کار را نکرده و دخترش که مسیحی است به او گفته تا حد ممکن کارهای خوب انجام دهد.

به او گفتم: «افرادی که به موجودات الهی اعتقاد دارند، افراد خوبی هستند، اما در چینِ امروز اکثر چینی‌ها اعتقادات معنوی ندارند، بنابراین جرأت می‌کنند هر نوع کار بدی را انجام دهند و این وضعیتِ جهان را بدتر و وخیم‌تر کرده است. ح.ک.چ تمرین‌کنندگان دافا را که به حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری باور دارند، همچنان تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد. موجودات الهی اجازه نخواهند داد این وضعیت ادامه یابد. در این دوره پایان دارما، مردم فقط با انتخابی درست می‌توانند آینده‌ای روشن را برای خود رقم بزنند. همه آنچه به شما می‌گویم، حقیقت دارد و به‌خاطر خودتان و خانواده‌تان است.»

او به من نگاهی کرد و گفت: «فقط از روی چهره‌تان می‌دانم که این حقیقت دارد.»

او با استفاده از نام واقعی‌اش از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن خارج شد. مقداری مطالب اطلاع‌رسانی و تعدادی نشان یادبود دافا نیز به او دادم. او بسیار خوشحال شد و گفت که آنها را گرامی خواهد داشت.

نیک‌خواه باش و مأموریتت را به‌انجام برسان

به‌عنوان تمرین‌کنندگان دافا مادامی که با قلبی مهربان مردم را نجات دهیم، استاد جریاناتی را نظم‌ و ترتیب می‌دهند تا افرادی که با دافا رابطه تقدیری دارند، به سمت ما بیایند و بتوانند به حقیقت گوش دهند.

طی روند صحبت با مردم درباره حقایق فالون دافا، برخی از مردم سرشان شلوغ است و توجهی به حرف‌های‌ ما نمی‌کنند. برخی حتی در برخورد با ما از کلمات بدی استفاده می‌کنند، اما تعداد بسیار بیشتری وجود دارند که وقتی خلوص تمرین‌کنندگان را می‌بینند، مهربانی‌شان پدیدار می‌شود.

بسیاری از مردم به من یادآوری می‌کنند که «هشیار و مراقب ایمنی‌ام باشم.» از آنها تشکر می‌کنم و می‌گویم که استاد با من هستند و همیشه از من محافظت می‌کنند.

معجزات زیادی برایم اتفاق افتاده‌اند. می‌دانم همه آنها به لطف استاد است که همواره به من قدرت می‌بخشند و همه موجودات ذی‌شعور در جهان را با نیک‌خواهی بسیار زیاد نجات می‌دهند.

به‌عنوان یک تمرین‌کننده دافا، فا را به‌طور کوشا مطالعه می‌کنم. مطالعه فا در آرامش و سکون، رها کردن امیال، ازبین بردن وابستگی‌ها، نجات هر تعداد موجود که امکان دارد و همراه استاد به خانه بازگشتن را اولویت خود قرار داده‌ام.

مقاله جدید استاد من و همه تمرین‌کنندگان را تشویق می‌کند که کوشاتر باشیم:

«در این ساعت پایانی اصلاح فا، در هر قدم از مسیر، خود را به‌طور محکم و پایدار تزکیه کنید و مأموریت خود در نجات مردم را به انجام برسانید.» (به کنفرانس فا در فرانسه)

هه‌شی استاد! سپاسگزارم، استاد.