(Minghui.org) کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در فیلادلفیای بزرگ در 12 مه 2018 با موفقیت برگزار شد. 15 تمرین‌کننده فالون دافا در طول کنفرانس تجربیات خود را درباره این تمرین تزکیه شخصی و روشنگری حقیقت به اشتراک گذاشتند.

کنفرانس تزکیه فالون دافا در فیلادلفیای بزرگ سال 2018

گذراندن آزمون مرگ و زندگی

خانم یانگ تجربه خود را درباره گذراندن آزمون مرگ و زندگی در زمانی که شن یون در فیلادلفیا اجرا داشت به اشتراک گذاشت که باعث شد درک کند که تزکیه تا چه حد جدی هست.

خانم یانگ گفت که او در سال‌های اخیر بیشتر و بیشتر سست شده بود. او مدت زیادی تمرینات را انجام نداده بود. قبل از اینکه متوجه شود، وابستگی او به راحت‌طلبی رشد کرده بود. فقط چند روز پس از شروع اجرای شن یون در فیلادلفیا، علائم عفونت ادراری در او دیده شد. در ناحیه پایین شکم و کمر درد بسیار شدیدی داشت و حس می‌کرد آن منطقه مثل سنگ سفت شده است.

پس از آن او بخاطر مشکلاتش شروع به نگاه به درون کرد. اولین وابستگی که او شناسایی کرد وابستگی‌اش به راحت‌طلبی بود، و پس ازآن شهرت، پول و احساسات. او متوجه شد که مدتی طولانی تمریناتش را نادیده گرفته و عمیقاً پشیمان شد.

همانطور که خانم یانگ با احساس گناه خود درگیر بود، تمرین‌کننده دیگری از شهر دیگر به‌طور جدی با او صحبت کرد. او گفت: «در این زمان بحرانی چطور می‌توانی در رختخواب بمانی؟ بدیهی است که به دلیل مداخله است. نمی‌توانی آن را تصدیق کنی.»

خانم یانگ برخاست و افکار درست فرستاد. او با این فکر اشکش روان شد: «من مرید استاد هستم. استاد مرا اصلاح کردند بدون توجه به اینکه چقدر ضعیف عمل کرده بودم. او متوجه شد: «چگونه می‌توانم فراموش کرده باشم که شاگرد استاد هستم و بدون توجه به اینکه چقدر ضعیف عمل کرده بودم، دافای عظیم توانست مرا درست و متعادل کند.» او احساس کرد که افکار درستش به آرامی ایجاد می‌شوند.

او حول و حوش ظهر در حالتی نیمه خواب بود که به وضوح تصویر استاد را روی سقف دید. استاد با لبخندی مهربانانه به او نگاه کردند و به تدریج ناپدید شدند. او نمی‌توانست آنچه دید را باور کند. برخاست، روی تخت زانو زد و دستانش را به حالت احترام در مقابل قفسه سینه‌اش گرفت. او متوجه شد که استاد با ظاهر خود او را تشویق کردند و به او گفتند که استاد با او است.

صبح روز بعد، تمام علائم بیماری‌اش ناپدید شدند، مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده بود. خانم یانگ گفت: «من هرگز تجربه خود را در آن هفته فراموش نخواهم کرد. به‌نظر میرسید که مسئله بدی است، اما استاد آن را به چیزی تبدیل کردند که مرا ارتقاء دهد و باعث شد کاستی‌ام را بینم. متوجه شدم که تزکیه فرآیندی است که قویاً باعث رشد و اصلاح‌ می‌شود!»

استفاده از هر فرصت برای روشن کردن حقیقت

خانم ژائو سه سال پیش به ایالات متحده آمد. او درباره فالون دافا، به همه اطرافیانش از جمله خویشاوندان، وکیل مهاجرتش و همچنین همکلاسی‌ها و معلمان کلاس انگلیسی‌اش گفت.

یک چینی اندونزیایی از طریق خانم ژائو درباره فالون دافا مطلع شد و شروع به خواندن روزنامه اپک تایمز کرد. او همچنین چند نسخه از روزنامه را به دوستان چینی‌اش داد.

وقتی والدین سالخوردۀ هم‌تمرین‌کننده‌ای برای دیدارش به ایالات متحده آمدند، خانم ژائو به او کمک کرد تا درباره فالون دافا با والدینش صحبت کند که بعدها آنها نیز تمرین‌کننده شدند.

خانم ژائو همچنین با یک راهنمای تور صحبت کرد. راهنمای تور پس از یادگیری حقایق، به او گفت: «نگران نباش، من مانع اعضای گروهم از گوش دادن به روشنگری حقایق نمی‌شوم.»

گرچه خانم ژائو زبان انگلیسی را به اندازه محدود می‌دانست، توانست با آمریکایی‌ها صحبت کند. معلم انگلیسی 76 ساله او مسیحی است. پس از شنیدن درباره جنایات حزب کمونیست چین دررابطه با برداشت اجباری اعضای بدن تمرین‌کننده فالون گونگ زندانی، دادخواست خاتمه برداشت اجباری اعضای بدن را امضاء کرد.

دو ماه تزکیه باعث تغییرات بزرگی برای بانوی معلول شد

کت سابقاً خانمی خانه‌دار و ناتوان بود. او دو ماه قبل تمرین فالون دافا را شروع کرده و پیشرفت‌های زیادی در وضعیت سلامت و روحیه‌اش ایجاد شد.

به گفته کت، او در تمام زندگی‌اش با مشکلات روانی و بیماری مبارزه کرده است. او در سال 2009 بعد از جراحی در ناحیه گردنش معلول و در سال 2010 به بیماری لایم مبتلا شد. همچنین درد عضلانی صورت، اختلال دوقطبی، افسردگی و سایر بیماری‌ها در او تشخیص داده شد. در طول سه سال گذشته در بستر بیماری افتاده بود.کت گفت: «هرچند می‌توانستم کاری انجام دهم، بعد از چند ساعت خسته و دچار درد می‌شدم. اسپاسم عضلانی مرا به گریه و فریاد وا می‌داشت. دست‌هایم ضعیف و ناتوان شده بود. انگشت کوچک دست راستم خم شده مانده بود که انجام ساده‌ترین کارها را برایم دشوار کرده بود. تصادفی خودم را مجروح کردم. انواع درمان‌های پزشکی را مورد آزمایش قرار دادم، اما هیچ کدام از آنها کمکی نکردند.»

او از یک دوست درباره فالون گونگ شنید و دو ماه پیش تمرین آن را آغاز کرد. طولی نکشید که شاهد تغییرات زیادی بود. دستانش قوی‌تر شد. او می‌‌تواند قهوه بریزد و درِ قوطی‌های غذای گربه را باز کند. او برای حمام رفتن نیازی به کمک کسی ندارد.سابقاً عضلاتش دچار اسپاسم ناگهانی می‌شد، اما اکنون کمتر این اتفاق می‌افتد. کت در ابتدا می‌توانست دست راستش را فقط برای چند ثانیه بلند کند. حالا او می‌تواند دستش را برای یک دقیقه نگه دارد. همچنین زمان مدیتیشنش را اضافه کرد و تقریباً می‌تواند با پاهای ضربدری بنشیند. او گفت: «نمی‌توانم باور کنم که اکنون چنین انرژی و قدرتی دارم.»

مهمترین پیشرفت او از لحاظ روانی و عاطفی بود. «ذهنم روشن و قابل کنترل بود. من سابقاً اغلب اوقات دچار حمله عصبی و نسبت به مردم و چیزها عصبانی می‌شدم. در مورد زندگی‌ام هم ناامید بودم. اکنون می‌توانم به راحتی با افراد ارتباط برقرار کنم. رابطه من با خانواده و دوستانم بسیار بهتر و استرسم تقریباً از بین رفته است. مشکلاتی که سابقاً آزارم می‌داد دیگر برایم مسئله‌ای نیست. من از این پیشرفت بزرگم شوکه شده‌ام. حالا می‌توانم کاستی‌هایم را متوجه شوم و می‌خواهم رشد و بهبود پیدا کنم. هر هفته مشتاقانه منتظر پیوستن به جلسات مطالعه گروهی فا هستم، زیرا آنها به من شادی و آرامش می‌بخشند.»