(Minghui.org) زمانی که در اوج ناامیدی بودم فالون دافا مرا نجات داد.

هنگامی که ۲۰ ساله بودم، یکی از اعضای خانواده‌ام به‌طور ناگهانی درگذشت. اولین بار بود که مجبور به مواجهه با مرگ شدم و خشکم زده بود. بعد از آن دیگر نمی‌توانستم به تنهایی بخوابم و مجبور بودم هنگام خوابیدن چراغ را روشن نگه دارم.

جرئت نداشتم دافا را تمرین کنم

به‌هرحال، روزی، با یک تمرین‌کننده فالون دافا مواجه شدم که تمرین فالون دافا را به من توصیه کرد. وقتی برای اولین بار خواندن جوآن فالون را به پایان رساندم، معنای زندگی و مرگ را درک کردم.

بلافاصله پس از آن، توانستم به‌خوبی بخوابم. این اولین بار بود که قدرت دافا را احساس کردم.

پس از اینکه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در سال ۱۹۹۹ فالون دافا را مورد آزار و اذیت قرار داد، به شدت ترسیدم به‌طوری که تمرین را متوقف کردم و به روند زندگی سابقم در جامعه برگشتم.

در سال ۲۰۰۳ روی لب‌هایم عمل زیبایی انجام دادم، با این امید که دیگر نیازی به رژ لب نداشته باشم. بااین‌حال، عمل موفقیت‌آمیز نبود و ترک‌های ناشی از جراحی روی پوست لب‌هایم باعث شدند اثراتی از زخم و تاول روی آن باقی بمانند.

وقتی می‌خواستم آب بنوشم، مجبور بودم از نی استفاده کنم. وقتی در وعده‌های غذایی‌ام زنجبیل، پیاز یا سیر وجود داشت، آثار زخم‌هایم ضخیم‌تر می‌شدند.

سالن زیبایی که این کار را انجام داد، مجبور شد تقریباً حدود ۱۰ هزار یوان به‌عنوان جبران خسارت به من بپردازد. علاوه‌بر آن، از سوی اداره صنعتی و تجاری و دفتر قرنطینه نیز به مبلغ بسیار زیادی جریمه شد.

برای مداوا سعی کردم داروهای غربی، داروهای چینی و برخی از نسخه‌های عامیانه را مصرف کنم. سپس اقدام به عبادت بوداها و دائوها در معابد کردم. پس از آن، انواع مختلف چی‌گونگ مانند تای‌چی و یوگا را تمرین کردم. از تمامی امکانات موجود استفاده کردم، اما نتوانستم راه درمان آن را پیدا کنم.

احساس زیبارویان دربار سلطنتی عهد باستان را درک کردم که صورت ظاهری‌‌شان متلاشی شده بود. آنها تمایل داشتند به زندگی‌شان پایان دهند. من هم همین فکر را داشتم.

بنابراین یک نامه خداحافظی آماده کردم و آن را در کشو گذاشتم. یک روز، وقتی که از کار به خانه برگشتم، مادر را دیدم که گریه می‌کرد. او با دیدن نامه‌ام قلبش شکست. این تجربه دردناک ناشی از این بود که فریب حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را خورده و شهامت این را نداشتم تا فالون دافا را تمرین کنم.

ازسرگرفتن تزکیه در دافا

یکی از تمرین‌کنندگان که به مدت چند سال بازداشت شده بود آزاد شد. گرچه دوباره به‌طور‌ غیرقانونی دستگیر شد، اما حقایق را برایم توضیح داد و سعی کرد به من کمک کند تا از عضویت در ح.ک.چ کناره‌گیری کنم.

سپس با استفاده از یک نام مستعار که به من داد از عضویت در اتحادیه جوانان و پیشاهنگان جوان خارج شدم. پس از آن تصمیم گرفتم دوباره دافا را تمرین کنم.

آنچه مرا شگفت‌زده کرد این بود که وضعیت لب‌هایم به شرایط قبل از عمل جراحی برگشت. این دومین بار بود که قدرت دافا را تجربه کردم.

در سال ۲۰۱۱ در سن ۳۶ سالگی باردار شدم. دو پزشک معتبر به من هشدار دادند که به دلیل شکل رحمم، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که حاملگی خارج از رحم داشته باشم. آنها توصیه کردند که باردار نشوم. حاملگی‌ام در شرایط خوبی سپری شد و تنها ۲۳ دقیقه طول کشید تا فرزندم متولد شود. این سومین بار بود که قدرت دافا را تجربه کردم.