(Minghui.org) من ویتنامی هستم و در اواسط سال 2015 تمرین فالون دافا را شروع کردم و حدود 30 ماه است که دافا را تمرین می‌کنم.

اول از همه، مایلم از استاد لی هنگجی نیک‌خواه‌مان تشکر کنم. شما نور را برای زندگی‌مان به‌ارمغان آورده‌اید و به زندگی‌مان معنای جدیدی بخشیده‌اید.

از تمرین‌کنندگانی که در وب‌سایت مینگهویی کار می‌کنند نیز سپاسگزارم. از طریق این وب‌سایت تمرین‌کنندگان با یکدیگر درارتباط هستند و فرصتی برای به‌اشتراک گذاشتن تجربیات‌ تزکیه‌شان دارند که به ما کمک می‌کند در تزکیه‌مان فوق‌العاده رشد کنیم. از هم‌تمرین‌کنندگان سراسر جهان، به‌ویژه آنهایی که در سرزمین اصلی چین هستند، نیز متشکرم. مقاومت‌ آنها در سراسر این آزار و شکنجه شدید، در مسیر تزکیه‌ام برای کمک به استاد در اصلاح فا، الهام‌بخشم بوده است.

این مقاله را در پاسخ به اطلاعیه مینگهویی می‌نویسم، اما خیلی مطمئن نیستم که طی سال‌های تزکیه‌ام خوب عمل کرده‌ام یا مطابق با انتظارات استاد بوده‌ام یا خیر، مخصوصاً وقتی به موضوع روشنگری حقیقت می‌رسد. در واقع هنوز درخصوص افرادی که می‌خواهم درباره دافا با آنها صحبت کنم، انتخابی عمل می‌کنم، اما وقتی این اطلاعیه را خواندم، آن را فرصتی یافتم که کمک می‌کند بهتر تزکیه کنم و همچنین بخشی از مأموریت مهم‌مان به‌عنوان مریدان دافا است؛ مأموریت کمک به مردم برای درک فالون دافا.

در اینجا مایلم برخی از تجربیات شگفت‌انگیزِ تزکیه‌ در دافا که برای من و خانواده‌ام اتفاق افتاده‌اند را به‌اشتراک بگذارم.

شروع تمرین فالون دافا

من در خانواده‌ای روشنفکر، با والدینی تحصیل‌کرده با موقعیت اجتماعی بالا متولد و بزرگ شدم. دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد هستم. ما براساس نظام علمیُ ماتریالیسم دیالکتیکی آموزش دیدیم، بنابراین هرگز به بودا یا خدا اعتقاد نداشتم. اگر کسی چیزی شبیه این را به من می‌گفت، فکر می‌کردم خرافات است و وجود ندارد.

پس از شش سال تزکیه پدر و مادرم در فالون دافا، با مشاهده تغییرات شگفت‌انگیز در سلامتی جسمی و روانی و پیشرفت در قلب و ذهن‌شان، کاملاً به قدرتمند بودن فالون گونگ متقاعد شده بودم، اما در آن زمان، فکر می‌کردم که هدف فالون گونگ صرفاً دستیابی به شفا و سلامتی است، بنابراین وقتی پدر و مادرم از من خواستند آن را تمرین کنم، ‌گفتم وقتی بازنشسته شدم این کار را می‌کنم، چراکه در حال حاضر وقت ندارم و بیمار هم نیستم.

اما کتاب جوآن فالون را برای خواندن به خانه بردم. به‌محض اینکه اولین سخنرانی را خواندم، مجذوب آن شدم و طی دو روز کل کتاب را تمام کردم. اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری آن واقعاً شگفت‌زده‌ام کردند و دیدگاهم را درباره زندگی کاملاً تغییر دادند. پس از خواندن دوباره و دوباره آن، به درک‌های بیشتری رسیدم و باورم به دافا و استاد بیشتر شد. با مطالعه فا، توانستم پاسخ بسیاری از سؤالاتم در رابطه با زندگی را بیابم.

تجربه معجزات دافا

سابقاً از بیماری‌های مزمن مانند سینوزیت، یبوست و مشکلات زنانگی رنج می‌بردم، بنابراین مجبور بودم به‌طور مرتب دارو مصرف کنم. نگران بودم که اگر التهاب دهانه رحمم بدتر شود، به سرطان دهانه رحم تبدیل شود، اما پس از تقریباً یک ماه خواندن جوآن فالون، تمام بیماری‌های مزمنم به‌طور کامل ناپدید شدند، هرچند یک ماه بعد از آن، تازه انجام تمرینات را شروع کردم.

وقتی متوجه شدم که این فا چقدر عالی است، مادرشوهرم را نیز تشویق کردم آن را مطالعه کند. او از فشار خون بالا و اختلالات عصبی رنج می‌برد. حتی یک بار دچار سکته مغزی شده بود و هر روز داروی فشار خون مصرف می‌کرد. هر سه ماه یک بار باید تحت تزریق قرار می‌گرفت، اما وضعیتش همچنان وخیم‌تر می‌شد و مجبور بود اغلب تحت تزریق قرار گیرد.

هنگامی که خواندن جوآن فالون را آغاز کرد، وضعیتش به‌تدریج بهبود یافت، گرچه هیچ قرصی مصرف نمی‌کرد. استاد بدنش را پاک کردند. مادرشوهرم با مطالعه سخت‌کوشانه کتاب‌های دافا شین‌شینگش را رشد داد و درک بهتری از فا به‌دست آورد. او به‌تدریج وابستگی‌ به شرایطش را رها کرد. حالا در 66 سالگی، سخت‌تر از یک فرد جوان کار می‌کند. روزش از ساعت 4 صبح شروع می‌شود. او پنج تمرین فالون گونگ را قبل از رفتن به سر کار، به‌مدت 2 ساعت انجام می‌دهد. او در رستوران دخترش تا ساعت 8 شب سرآشپز است. خواهرشوهرم و مادرشوهرش نیز با مشاهده اینکه وضعیت سلامتی مادرشوهرم چقدر بهبود یافته، در ماه ژوئن 2017 تمرین دافا را شروع کردند.

والدینم نیز همچنان دافا را تمرین می‌‌کنند. پدرم 82 سال و مادرم 79 سال دارد. آنها بیش از شش سال است که تزکیه می‌کنند و بسیار سخت‌کوش هستند. سابقاً از بیمای‌های زیادی رنج می‌بردند، مخصوصاً مادرم زمانی در آستانه مرگ بود. پدرم از آسم شدید و بواسیر رنج می‌برد. مادرم فشار خون بالا، سنگ‌های صفراوی و بیماری ماهیچه قلب داشت. استاد بدن پدر و مادرم را پاکسازی کردند و آنها اکنون بسیار سالم هستند. می‌توانند هر جا بروند و هر کاری که لازم باشد را انجام دهند، در حالی که من و خواهران و برادرانم دیگر نگران آنها نیستیم.

پدر و مادرم تازه از یک تور برای دیدن هنرهای نمایشی شن یون در تایوان، بازگشته‌اند. آنها با سایر تمرین‌کنندگان رفته بودند که اکثرشان حدوداً هفتاد ساله، اما همگی سالم و پرانرژی هستند. آن سفری طاقت‌فرسا بود، اما راهنمای تور از بنیه و استقامت آنها شگفت‌زده شده بود و می‌گفت که با مشاهده لیست افراد سالخورده در تورش نگران است، اما پس از سفر، با تحسین گفت: «تمرین‌کنندگان فالون دافا بسیار سالم هستند!»

والدینم درحالی که از مزایای دافا بهره‌مند شده‌اند، از ته قلب‌شان به دافا احترام می‌گذارند و عمیقاً قدردان استاد هستند.

دخترم که از کالج فارغ‌التحصیل شده و بیش از یک سال مشغول به کار است، تقریباً سه سال است که دافا را تمرین می‌کند. او یک ماه قبل از اینکه من دافا را آغاز کنم، این تمرین را شروع کرد؛ زمانی که در تعطیلات تابستانی، پدر و مادرم دافا را به او معرفی کردند. او برای درمان بیماری پوستی وخیمش تمرین دافا را آغاز کرد. سابقاً مقدار زیادی دارو مصرف و به متخصصین در مراکز مراقبت‌های بهداشتی مختلف مراجعه می‌کرد، اما هرگز درمان نمی‌شد. وضعیتش گاهی بهتر، اما دوباره بدتر می‌شد و او را بسیار غمگین و نگران می‌کرد. پس از شروع تمرین دافا، متوجه شد که دافا حقیقتی جهانی است و دیدگاهش درباره زندگی تغییر کرد. پوستش صاف و درخشان شده است، بدون هیچ گونه لکه‌ای. واقعاً شگفت‌انگیز است.

برادرم نیز تمرین‌کننده دافا است. او پزشک است و مدارک لیسانس و کارشناسی ارشد زیادی گرفته است. او همیشه در مدرسه عملکردش بسیار خوب بود. وقتی تشویقش می‌کردم جوآن فالون را بخواند، خیلی مطمئن بودم که به‌محض تمام کردن کتاب، این تمرین را آغاز خواهد کرد؛ زیرا فردی روشنفکر و یک پزشک است و فکر می‌کردم که سخنرانی‌های استاد باید برایش قابل‌قبول باشند، اما همیشه می‌گفت که سرش شلوغ است و وقتی بازنشسته شود، دافا را یاد می‌گیرد.

اگر برادرم این فرصت منحصر‌به‌فرد را از دست می‌داد، خیلی متأسف می‌شدم، بنابراین او را با صبر و حوصله تشویق کردم. استاد در نهایت برای او نیز فرصتی ترتیب دادند تا این کتاب را بخواند و به سخنرانی‌های ویدئویی گوش دهد. همانطور که پیش‌بینی کرده بودم، وقتی متوجه شد آنچه استاد می‌گویند، عمیق‌تر و فوق‌العاده‌تر از هر علمی است که تا به آن زمان شناخته است، تصمیم گفت دافا را تزکیه کند. استاد بدنش را پاک کردند و تمام علائم سینوزیت، بواسیر و بیماری قلبی عروقی‌اش ناپدید شد. همسرش نیز همراه او این تمرین را شروع کرد.

رشد شین‌شینگ و فرد خوبی شدن

حتی اگرچه شغل تمام‌وقتی دارم، از زمانی که فا را کسب کرده‌ام، به‌طور منظم پنج تمرین را انجام می‌دهم و فا را مطالعه می‌کنم. وقتی مشغله کاری‌ام زیاد است، روز بعد آن را جبران می‌‌کنم. سعی می‌کنم کارم را طوری تنظیم کنم که بتوانم هر روز چهار نوبت افکار درست بفرستم.

کارمند دولت هستم. در اقتصادِ بازار امروز، پول انگیزه است و مردم اغلب به هر نحوی که بتوانند به‌دنبال آن هستند. من درستکار هستم و اهمیت زیادی به پول نمی‌دهم، اما در این محیطی که پول آن را کنترل می‌کند، اجتناب از منافع نهانی کار آسانی نیست.

همانطور که ازطریق مطالعات منظم فا در تزکیه‌ام ثابت‌قدم‌تر می‌شوم، دیدگاهم به‌طرز چشمگیری تغییر کرده است و پول‌های نادرستی که در طول روزهای اول تزکیه‌ام می‌گرفتم را پس داده‌ام. وقتی به موضوع منافع شخصی می‌‌ر‌سد، سعی می‌کنم اولویت‌بندی کنم. با رها کردن منافع شخصی، احساس آرامش می‌کنم و از آرامش ذهنی لذت می‌برم. شین‌شینگم ارتقاء یافته و تغییرات قابل‌توجهی را تجربه کرده‌ام. همیشه تمام تلاشم را می‌کنم که کارم را خوب انجام دهم. همکارانم به‌خاطر صداقت و قلب مهربانم احترام زیادی برایم قائل هستند.

سابقاً خیلی تندخو بودم. از وقتی تزکیه در دافا را شروع کرده‌ام، توانسته‌ام خودم را کنترل و اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری را دنبال کنم. اغلب در تضادها آرامشم را حفظ می‌کنم. در خانه سعی می‌کنم با شوهرم بحث نکنم، حتی زمانی که رفتار درستی با من ندارد. مادرشوهرم با ما زندگی می‌کند و مانند مادر خودم از او مراقبت می‌کنم. شوهرم اغلب می‌گوید که مادرش درمقایسه با امتیازاتی که به او می‌دهد، امتیازات بیشتری به من می‌دهد. مادرشوهرم نیز تمرین‌کننده است، بنابراین همیشه با یکدیگر خیلی مهربانیم. گاهی در خانواده‌ام درگیری‌هایی وجود دارد، اما ما تلاش می‌کنیم که به درون نگاه کنیم تا بر کاستی‌های‌مان غلبه و بتوانیم دفعه بعد بهتر عمل کنیم.

خواهرشوهرم نیز تجربه فوق‌العادۀ مشابهی دارد. او یک بار گفت که مادرشوهرش در گذشته بسیار دردسرساز بود، اما از زمانی که شروع به تزکیه در دافا کرده، آرام و باملاحظه شده است. خواهرشوهرم می‌گوید: «دافا خیلی عالی است.»

پدر و مادرم تصویری از استاد را در اتاق نشیمن خود آویزان کرده‌اند و هر زمان که تضادی داریم، همه ما به آن تصویر نگاه می‌کنیم و بلافاصله می‌دانیم باید چه کار کنیم. ما خودمان را کنترل و بی‌قیدوشرط به درون نگاه می‌کنیم.

در خانواده من 16 تمرین‌کننده دافا وجود دارد: والدینم، دو برادر بزرگم و همسران‌شان، خواهر بزرگم و همسرش، دو خواهرزاده‌ام، خواهرشوهرم و مادرشوهرش، و چهار نفر در خانواده کوچک من. همگی احساس می‌کنیم چقدر خوشحال و خوش‌اقبال هستیم که فا را کسب کرده‌ایم. دافا شادی بسیار زیاد و سلامتی را برای خانواده‌ام به‌ارمغان آورده و همه ما می‌دانیم که باید براساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری زندگی کنیم.

در اینجا مایلیم از استاد به‌خاطر شفقت و نیک‌خواهی‌شان تشکر کنیم!

متشکرم هم‌تمرین‌کنندگان!