(Minghui.org) من ایرانی هستم. در سال 2015 تمرین فالون دافا را شروع کردم. در یک روز زمستانی، دخترعمویم به خانه‌مان آمد و یک نسخه از جوآن فالون را برایم آورد. او با من درباره خوبی‌های روش تزکیه‌اش صحبت کرد.

از آنجا که اعتقادات خاصی نداشتم، برایم مشکل بود که محتویات کتاب را درک کنم. مداخله مداومی در ذهنم وجود داشت که برای ادامه این مسیر مانعم می‌شد. جوآن فالون را دوبار خواندم اما به‌دلیل مزاحمت‌های ذهنی، به مطالعه آن ادامه ندادم.

دو سال گذشت. در جریان این دو سال، سه کلمه «حقیقت،» «نیک‌خواهی،» و «بردباری» توجهم را جلب کرده بود و از ذهنم خارج نمی‌شد.

سرانجام، روزی تصمیم گرفتم کتاب را به‌طور جدی بخوانم. دوباره خواندن جوآن فالون را شروع کردم. سؤالات بسیاری در ذهنم داشتم، اما هنگامی‌که کتاب را می‌خواندم یکی یکی به آنها پاسخ داده شد. از محتوای جوآن فالون به‌عنوان راهنمای زندگی‌ام استفاده و سعی کردم ذهنم را تزکیه کنم.

چیزهایی که از فالون دافا به‌دست آوردم

مشکلات بیماری بسیاری داشتم: فتق دیسک کمر، آرتروز شدید زانو، یبوست شدید و کمر درد.

درد شدیدی داشتم و مجبور بودم از داروهای بسیاری استفاده کنم. سعی کردم از انواع درمان‌ها، ازجمله پزشکان متخصص، داروهای گیاهی و حتی آب درمانی و یوگا کمک بگیرم، اما هیچ‌یک از آنها نتوانست مرا درمان کند.

در مدت کوتاهی، با مطالعه جوآن فالون و انجام تمرین‌ها، تمام بیماری‌هایم به‌طور معجزه‌آسایی ناپدید شدند. اکنون در 50 سالگی احساس جوانی می‌کنم و سرشار از انرژی و شادی هستم.

از نظر ذهنی آرامتر شده‌ام و کمتر درباره بی‌عدالتی شکایت می‌کنم. درک بهتری از جهان پیدا کرده‌ام. قبلاً، فکر می‌کردم که رنج و مشکلاتی که دارم غیرعادلانه است. درحال حاضر، با کمک آموزه‌های استاد، آموخته‌ام که هیچ چیز تصادفی نیست و می‌توانم دلایل درد و رنج و مشکلاتم را با استفاده از ابزار نگاه به‌درون درک کنم. دیدگاهم درباره چیزهای اطرافم کاملاً تغییر کرده است.

استاد در سخنرانی اول جوآن فالون بیان کردند:

«... حقیقتی در این جهان وجود دارد: بر طبق مدرسه بودا، چیزهایی که برای مردم عادی اتفاق می‌افتد، همگی رابطه‌های از پیش تعیین شده دارند، برای مردم عادی چیزهایی مثل تولد، پیری، بیماری و مرگ، درست حقیقتی از زندگی هستند. مردم بیماری و سختی‌هایی دارند فقط به‌خاطر این‌که کارهای بدی در گذشته انجام دادند و کارما ایجاد کردند. وقتی با سختی‌هایی مواجه می‌شوند، درحال بازپرداخت بدهی کارمایی هستند، بنابراین هیچ کسی نمی‌تواند به میل خود آن‌را تغییر دهد.»

اکنون در حد توانم برای تزکیه‌ام تلاش می‌کنم، بنابراین می‌توانم پیشرفت کنم و کوشا شوم.

سپاسگزارم از استاد بزرگم برای رحمت عظیم‌شان و متشکرم از دوستانم که به من کمک کردند پیشرفت کنم.