(Minghui.org) استاد بیان کردند: «از آنجا که بشر احساسات دارد... عصبانی بودن احساسات است، خوشحال بودن احساسات است، عشق احساسات است، تنفر احساسات است، لذت بردن از انجام کاری احساسات است، لذت نبردن از انجام کاری احساسات است، اینکه فکر کنید کسی آدم خوبی است یا کسی آدم خوبی نیست، سرگرمی‎ها و بیزا بودن‎ها، هر چیزی احساسات است و مردم عادی فقط به‎خاطر احساسات زندگی می‎کنند. » (جوآن فالون)

به این آگاه شدم که رنجش نیز یک احساس و ریشه آن در خودخواهی است. وقتی موجودات از سطوح بالا به سطوح پایین‎تر آمدند، تا زمانی که به سطح بشری رسیدند، بسیاری از انواع احساسات در میان این موجودات ایجاد شد. هنگامی که به دنیای بشری رسیدند، بعضی از آنها به‎عنوان رنجش و نفرت تجلی یافتند.

از طریق مطالعه فا، می‎دانیم که خودخواهی یکی از ویژگی‎های کیهان قدیم است؛ آن در هر مرحله از زندگی شخص وجود دارد. فکر می‎کنم که برای بسیاری از تمرین‎کنندگان، رنجش در عمق وجودشان پنهان شده و از بین بردن آن بسیار سخت است.

نحوه‌ای که رنجش ابراز می‌شود بسیار مبهم است اما اکثر تمرین‎کنندگان را تحت‎تأثیر قرار می‎دهد. به‌عنوان مثال، زمانی که فرد عصبانی، ناراحت، حسود یا خوشحال باشد، رنجش ممکن است پشت این احساسات پنهان شود. گاهی اوقات هنگامی که فکر می‎کنیم تمرین‎کننده‎ای به اندازه کافی بردبار نیست، در عمق وجودمان ممکن است به‎خاطر رنجش باشد.

یک بار، زمانی که تمرین‎کننده الف به تمرین‎کننده ب کمک کرد تا بر برخی مشکلات اقتصادی غلبه کند، برای تمرین‎کنندگان دیگر، از جمله خانواده ب، سوء تفاهم شد. تمرین‎کننده الف برای اجتناب از سوء تفاهم‎های بیشتر سعی کرد از تمرین‎کننده ب در در جمع دوری کند.

تمرین‎کننده الف زیر فشار زیادی بود. بعد از مدتی، الف کم‌کم نسبت به ب احساس نفرت کرد زیرا ب نمی‎توانست به حل سوءتفاهم‎ها کمک کند و الف رنج می‎برد. تمرین‎کننده الف در ظاهر رنجشی را نشان نمی‎داد. تنها چیزی که افراد می‎دیدند این بود که الف به‎طور مداوم به مشکلات ب اشاره می‎کرد و به او نق می‎زد که بهبود یابد.

چرا تمرین‎کنندگان درحالی‌که تزکیه می‎کنند، رنجش را رشد می‎دهند؟ فکر می‎کنم به این دلیل است که تمرین‎کنندگان نمی‌توانند منیت و نفس خود را رها کنند. واضح‎ترین شکل رنجش، خود محور بودن است. برای تزکیه حقیقی، باید بی قید و شرط به درون نگاه کنیم و هرگز درباره نحوه برخورد دیگران با خودمان نگران نباشیم. موجودات در کیهان قدیم همیشه می‎خواهند دیگران را تغییر دهند اما هرگز نمی‎خواهند خودشان را تغییر دهند. به‎عنوان یک تمرین‌کننده، آیا نباید همیشه با دیگران مهربان باشیم و اینکه آنها چقدر بد هستند را نادیده بگیریم؟ چگونه می‎توانیم نفرت را رشد دهیم؟

حتی اگر تمرین‎کنندگان دیگر واقعاً خوب عمل نمی‎کنند، باید با صبر و مهربانی به مشکلاتشان اشاره کنیم. همچنین باید توجه داشته باشیم که چگونه بدون آسیب رساندن به آنها به مشکلاتشان اشاره کنیم.

ما می‎دانیم که تمام تمرین‎کنندگان فعلی نمایندگان جهان‎های بسیاری هستند و با استاد پایین آمدند تا فا را اصلاح کنند. این بدان معنی است که این موجودات بزرگ الهی، تنها با داشتن فکر برای نجات مردم، از همه چیز بخاطر آمدن به دنیای بشری دست کشیدند.

آنچه که این تمرین‎کننده متحمل شده، ممکن است فراتر از تصور ما باشد. چگونه می‎توانیم تنها به این دلیل که خوب عمل نمی‌کند او را تحقیر کنیم؟ به‌عنوان تمرین‎کنندگان دافا، مسئولیت ما این است که مردم را نجات دهیم.

همچنین باید زندگی‎های زیادی که او نماینده‌شان است را در نظر بگیریم. اگر او خوب عمل نکرده، آیا نباید برای بیدار شدنش تلاش کنیم؟ چگونه می‎توانیم او را سرزنش کنیم یا حتی او را پس بزنیم؟ فکر می‎کنم بعضی از تمرین‎کنندگان به‎دلیل نظم و ترتیبات نیروهای کهن به‎خوبی عمل نمی‎کنند.

بیایید وابستگی به خودمان را رها کنیم، با تمام تمرین‎کنندگان از سطوح مختلف کار کنیم، به یکدیگر کمک کنیم و با هم به خانه برگردیم. بیایید به‎طور کامل رنجش را از بین ببریم و به موجودات روشن‎بین بزرگی تبدیل شویم.