(Minghui.org) به‎عنوان یک تمرین‎کننده فالون دافا که بیست سال است تزکیه می‎کند، از فردی خودخواه و بیمار به تزکیه‎کننده‎ای که اول دیگران را درنظر می‎گیرد، تغییر یافته‎ام. به‌رغم آزار و شکنجه فالون دافا در چین، سعی می‎کنم خودم را مطابق با استاندارد یک تزکیه‎کننده بسنجم و با دیگران مهربان باشم.

می‎خواهم چند ماجرا از تزکیه‎ام را برای تأیید خوب بودن فالون دافا به‎اشتراک بگذارم.

قدرت خواندن "فالون دافا خوب است"

من و مدیر یک شرکت در ماه مارس گذشته مشتریان‌مان را به یک سفر تفریحی بردیم. تصمیم داشتیم که جدیدترین محصول‎مان را در طول سفر در اتوبوس به مشتریان معرفی کنیم. اما میکروفون از کار افتاد و راهنمای تور بسیار مضطرب شد. او به‎طور مداوم از راننده اتوبوس می‎خواست که در طول مسیر توقف کند تا بتواند میکروفون دیگری را خریداری کند. متأسفانه، پس از چندین توقف، او نتوانست میکروفونی پیدا کند که با سیستم بلندگو در اتوبوس کار کند. مشتریان بی‎قرار شده بودند.

به مدیر که در کنار من نشسته بود گفتم: «اگر عبارات "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‎خواهی، بردباری خوب است" را همزمان با من تکرار کنید، ممکن است در توقف بعدی یک میکروفون پیدا كنیم.» مدیر با تردید به من نگاه كرد و چیزی نگفت.

پس از حدود پانزده دقیقه، به یک استراحتگاه کوچک رسیدیم. به‌محض اینکه اتوبوس متوقف شد، راهنمای تور برای جستجوی میکروفون رفت. او اتوبوس‎ محلی دیگری را دید که در ایستگاه متوقف شده بود. وضعیت‎مان را برای راننده توضیح داد، و راننده بدون هیچ سؤالی به او یک میکروفن داد. همانطور که راهنمای تور به‎طرف اتوبوس می‎دوید و میکروفون را در دستش نگه داشته بود، مدیر شروع به دست زدن کرد و گفت: «این یک معجزه است! این یک معجزه است!»

نشان یادبودِ خوش‌اقبال

آقای الف یکی از مشتریان برتر ما با دارایی بیش از 100 میلیون دلار است. او در سطح محلی شناخته شده است و ارتباطات زیادی دارد. اما چندین سال پیش، برخی از رقبای او سعی کردند کسب و کارش را از بین ببرند. آقای الف سعی داشت از نفوذ و اعتبارش برای حل مشکلات استفاده کند، اما رقبای او قوی بودند و حمایت برخی مقامات بلندپایه را داشتند. یک روز با خانم الف روبرو شدم که به من گفت «آقای الف در شرایط بدی قرار دارد. لطفاً به دیدنش بروید.»

عصر آن روز به خانه آقای الف رفتم. او می‎دانست من فالون دافا را تمرین می‎کنم و از من پرسید که آیا می‌توانم به او کمک کنم تا از این مشکلات خلاص شود.

من گفتم: «اگر شما و همسرتان از حزب کمونیست و سازمان‎های وابسته به آن خارج شوید، و اگر صادقانه " فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‎خواهی، بردباری خوب است" را تکرار کنید، توسط آسمان محافظت خواهید شد.»

آقای الف با تردید پرسید: «آیا مطمئن هستید؟»

به او گفتم: «اگر قلب‎تان صادق باشد، کار خواهد کرد. چرا آن را امتحان نمی‎کنید؟»

یک نسخه از کتاب نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و یک نشان یادبود تزئینی با کلمات «فالون دافا» بر روی آن به او دادم.

چند روز بعد خانم الف به من گفت که هم او و هم شوهرش موافقت کردند که از حزب کمونیست خارج شوند و صادقانه در حال خواندن آن دو عبارتی هستند که به آنها گفته بودم.

حدود یک هفته بعد، خانم الف با من تماس گرفت: «نشان یادبودی که به ما دادید واقعاً شگفت‎انگیز است! رقبای ما کنار کشیدند و همه چیز به حالت عادی بازگشته است.»

از آن زمان به بعد، هر زمان که آقای الف مرا می‎بیند، فریاد می‎زند: «فالون دافا خوب است!» و نشان یادبود تزئینی که به او دادم را به من نشان می‎دهد. او گفت که آن نشان یادبود برایش خوش‌اقبالی به‎ارمغان آورده و همیشه آن را به همراه دارد. هم‎اکنون کسب و کارش به‎خوبی رونق گرفته، و همه چیز برایش هموار شده است.

رمز موفقیت فروشنده برتر

من مدیر فروش یک شرکت بزرگ مالی در چین هستم. در سال‎های اخیر، به دلیل افت اقتصادی چین، سود شرکت ما نیز سال به سال کاهش یافت. اما، با کمال تعجب بسیاری از افراد، عملکرد فروش من به‎طور پیوسته رو به رشد بوده است.

به‌خاطر امتناع از نفی باورم به فالون دافا، دو سال پیش، تقریباً به مدت یک ماه به یک مرکز شستشوی مغزی منتقل شدم، اما عملکرد فروشم در آن سال هنوز هم دومین فروش برتر در کل شرکت بود.

وقتی مدیران و همکاران شرکت به من تبریک گفتند، به آنها گفتم که این افتخار متعلق به آنهاست، زیرا آنها با مهربانی با من رفتار کرده‎اند. در طول زمانی که در مرکز شستشوی مغزی بازداشت بودم، مدیرانم چند بار به آنجا رفتند تا خواستار آزادی‎ام شوند.

شعبه‎ای که در آن کار می‎کنم، نسبتاً کوچک است، بنابراین عملکرد فروشم در آن به چشم آمد. در نتیجه، مدیریت از من خواست که در کنفرانس فروش سالیانه به عنوان رهبر فروش صحبت کنم. در این کنفرانس، تجربیاتی که طی سال‎ها به‎دست آورده بودم را بدون هیچ قید و شرطی به‎اشتراک گذاشتم. همچنین به همه گفتم که موفقیتم به‎خاطر تزکیه اصول حقیقت، نیک‎خواهی، بردباریِ فالون دافا است.

برکتی از سوی آسمان

همکاری دارم که مهربان و سرزنده است. او سال‎ها است که ازدواج کرده، اما بچه‎دار نشده است. به مدت چند سال به‎دنبال درمان‎ در بیمارستان‌ها و برای دعا به معابد رفت اما هیچ فایده‎ای نداشت.

یک روز صبح او چندین مأمور پلیس لباس‌شخصی را دم در ورودیِ ساختمان اداری دید. او به دفترم دوید تا به من درباره این موضوع بگوید. او هارد دیسک قابل حمل و کارت‎های بانکی‎ام را در کشوی میزش گذاشت تا از آنها محافظت کند. بعد از اینکه پلیس مرا برد، با خانواده‎ام تماس گرفت و سعی کرد آنها را آرام کند.

دو ماه بعد متوجه شد که باردار است. همانطور که آرزو داشت، دارای یک پسر بچه شد. او به همه می‎گوید که پسرش یک برکت ازسوی آسمان است و اینکه من برایش خوش‌اقبالی به‎ارمغان آوردم. به او گفتم که این مهربانی‎اش بود که برایش برکت به‎ارمغان آورده، زیرا او از یک تمرین‎کننده دافا محافظت کرد.