(Minghui.org) روزی پسرخاله‌ام که بیش از 40 سال دارد، دچار سکتۀ مغزی شد. با شنیدن آن فوراً به خانه‌اش رفتم. او گریه می‌کرد و دهانش کج شده بود و آب از دهانش روان بود. نمی‌توانست به‌وضوح صحبت کند و نمی‌توانست دست و پای راستش را حرکت دهد. خالۀ بزرگترم آنجا بود تا از او مراقبت کند.

شروع کردم تا دربارۀ آزار و شکنجۀ فالون دافا به او بگویم و به او یادآوری کردم که عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند.

همچنین به او گفتم که این کلمات قدرت دافا را با خود دارند و به او کمک خواهند کرد تا کارمایش را ازبین ببرد.

پسرخاله‌ام سرش را تکان داد و شروع به تکرار آن عبارات کرد و پشت سرهم می‌گفت: «فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!»

او همچنین اضافه کرد: «درود بر استاد لی هنگجی، از آنجاکه شما استاد پسرخاله‌ام هستید، شما استاد من نیز هستید.»

همچنین از او خواستم ویدیوئی دربارۀ فالون دافا ببیند. حدود سه ساعت بعد، وقتی آمادۀ ترک آنجا شدم، متوجه شدم که دیگر چشمانش مورب و دهانش کج نبود. آب از دهانش روان نبود و می‌توانست به‌طور واضح صحبت کند. آینه‌ای برداشتم و مقابلش گرفتم تا خودش را ببیند.

پسرخاله‌ام از شدت خوشحالی شروع به گریه کرد و گفت: «استاد لی هنگجی، از شما سپاسگزارم! استاد به‌خاطر نجات دادنم از شما متشکرم!»

اکنون خاله و پسرخاله‌ام هر روز «فالون دافا خوب است! حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است!» را تکرار می‌کنند.

پسرخالۀ دیگرم ویدیوی دافا را به خانه‌اش برد تا آن را به خانواده و همسایگانش نشان دهد. همه با مشاهدۀ قدرت دافا شگفت‌زده شدند.