(Minghui.org) تمرین‌کنندگان فالون دافا هنگام تزکیه در طول اصلاح فا، با توجه به مداخلۀ نیروهای کهن، با دو گزینه رو‌به‌رو هستند که یکی توسط استاد لی و دیگری توسط نیروهای کهن نظم و ترتیب داده شده است.

اگر به تعالیم استاد گوش دهیم و الزام دافا را دنبال کنیم، در مسیری هستیم که استاد برای ما نظم و ترتیب داده‌اند. در غیر این صورت، در مسیری قرار داریم که توسط نیروهای کهن ایجاد شده است. تنها راه پیش رفتن در مسیر نظم و ترتیب داده شده توسط استاد، ایمان به استاد و فا و عمل مطابق آن است.

استاد بیان کردند:

«هر آن‌چه در طول تزكيه‌تان تجربه مي‌کنيد -- خواه خوب باشد يا بد -- خوب است، چراکه فقط به‌دليل اين‌که درحال تزکيه هستيد پديدار مي‌شوند.» ( به کنفرانس فای شیکاگو، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر۳)
«اما به طور مشابه، استاد آنها را تصدیق نمی‌‏کند. و شما هم نباید تصدیق‌شان کنید. کارها را به شکلی درست و باوقار به خوبی انجام دهید، آنها را نفی کنید و قدری افکار درست‌‏تان را تقویت کنید. "من مرید لی هنگجی هستم، نظم و ترتیب‌‏های دیگر را نمی‌‏خواهم و آنها را به رسمیت نمی‌‏شناسم"-- آن‌‏وقت جرئت نمی‌‏کنند چنان کاری کنند. پس همگی را می‌توان حل و فصل کرد. وقتی که واقعاً بتوانید این کار را انجام دهید، نه اینکه فقط بگویید بلکه آن را به مرحله‌ عمل درآورید، استاد قطعاً به حمایت از شما برمی‌خیزد.» (آموزش فا طی جشن فانوس سال 2003 در کنفرانس فای غرب ایالات متحده)

من از تعالیم استاد می‌فهمم که اگر نخواهیم یا نظم و ترتیب آنها را تصدیق نکنیم، نیروهای کهن جرئت نمی‌کنند که با تمرین‌کنندگان مداخله کنند. در واقع، هنگامی که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیریم، استاد درست در کنار ما هستند. اگر درست عمل کنیم، استاد از ما حمایت خواهند کرد.

اگر در هنگام وقوع آزار و اذیت، به‌طور مؤثری عوامل آن را نفی نکنیم، خودمان را در نقش قربانی آزار و شکنجه قرار می‌دهیم که در واقع تأیید نظم و ترتیب نیروهای کهن است. تأیید به این معنی است که آن را می‌خواهیم و استاد نمی‌توانند پا به میان بگذارند یا از ما محافظت کنند. استاد بیان کردند: «اما ديگران نمي‌توانند شما را متوقف کنند، زيرا اين چيزي است که شما خواستيد و اين مشکلي از درک و فهم شما است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

تا زمانی که خود را قربانی آزار و شکنجه می‌دانید، نظم و ترتیب‌های انجام شده توسط نیروهای کهن را تصدیق می‌کنید و استاد نمی‌توانند از شما حمایت کنند. باید هر چیزی را که با ما مداخله می‌کند به‌عنوان فرصتی مناسب برای اعتباربخشی به دافا در نظر بگیریم. اگر موجودیت نیروهای کهن را نفی نکنیم، آنها می‌توانند محیط تزکیه ما را تغییر دهند. شرایط ما هر چه باشد، باید آنها را فرصتی مناسب برای اعتباربخشی به دافا، به‌خوبی انجام دادن سه کار و نجات مردم در نظر بگیریم.

همه ما می‌خواهیم که آزار و شکنجه خاتمه یابد. اما 20 سال از آن زمان گذشته و هنوز پایانی نمایان نیست. چرا؟ به این دلیل است که ما به بیرون نگاه می‌کنیم و امیدواریم که حزب کمونیست چین (ح‌ک چ) دچار فروپاشی شود یا شخصی در مسند قدرت این آزار و شکنجه متوقف کند و ناامید می‌شویم.

پایان آزار و شکنجه به افکار شاگردان دافا بستگی دارد

خاتمۀ آزار و شکنجه به کسی که در مسند قدرت است، ح.‌ک‌.چ یا نیروهای کهن بستگی ندارد. این به افکار شاگردان دافا بستگی دارد. به عبارت دیگر، افکار ما می‌تواند به آزار و شکنجه پایان دهد.

استاد بیان کردند: «... قبلاً گفتم که تمام مسائلی كه امروزه در جامعه‌ معمولی اتفاق می‌افتد حاصل فكرهای مریدان دافا است.» (آموزش فا در سال 2002 در کنفرانس تبادل تجربه در فیلادلفیا، آمریکا)

ما باید آزار و شکنجه را به‌عنوان فرصتی برای گام برداشتن در مسیری که توسط استاد نظم و ترتیب داده شده، ببینیم. باید از شرایط استفاده کنیم تا سه کار را به‌خوبی انجام دهیم، به فا اعتبار ببخشیم و مردم را نجات دهیم. در آن صورت، آزار و شکنجه ترتیب داده شده توسط نیروهای کهن به نظم و ترتیبی تبدیل می‌شود که توسط استاد برای اعتباربخشی به دافا فراهم شده است.

ظاهراً قربانیان آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان دافا هستند. اما در واقع «افرادی که واقعاً درحال آزار و اذیت شدن هستند مردم دنیا هستند.» (آموزش فا ارائه شده در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۰)

به‌عنوان شاگردان دافا که مأموریتی داریم، باید به جای اینکه به فکر خودمان باشیم، به فکر مردم جهان باشیم، حتی اگر با محنت روبرو شویم. برای توقف و انکار آزار و شکنجۀ همه افراد در جهان به‌دست نیروهای کهن و نجات مردم باید از صمیم قلب تمام تلاش خود را انجام دهیم.

باور کامل به استاد و فا

در چین باستان اگر کسی به شخص دیگری اعتماد کامل داشت، جرئت می‌کرد زندگی‌اش را به آن شخص واگذار کند. پس چقدر به استاد باور داریم؟

آیا هنگامی که از کارمای بیماری رنج می‌برید، به صحبت‌های استاد ایمان دارید: «تزکیه‌کنندگان واقعی هیچ بیماری ندارند، زیرا بدن‌های قانون من آنها را از بین برده‌اند.» ( تشریح فا برای دستیاران فالون دافا در چانگچون، تشریح محتوای فالون دافا)

آیا جرئت می‌کنید که به‌طور کامل به استاد اجازه دهید زندگی یا مرگ خود را به استاد واگذار کنید؟ آیا می‌توانید هر کار مقررشده و سه کار را به‌خوبی انجام و موجودات ذی‌شعور را نجات دهید؟

وقتی زندانی هستید، آیا به آنچه استاد گفته‌اند ایمان دارید، اینکه هر چیزی، چیز خوبی است؟ آیا جرئت می‌کنید که به‌طور کامل بگذارید استاد از زندگی شما مراقبت کنند؟ آیا می‌توانید به دافا اعتبار ببخشید و بدون هیچ گونه فکر منفی در ذهن‌تان افراد را نجات دهید؟

اگر به استاد و فا کاملاً باور دارید، بگذارید استاد هر آنچه را شما مسئولش هستید، از جمله زندگی‌تان را نظم و ترتیب دهند و حتی اگر زندگی‌تان را از دست بدهید هیچ گونه پشیمانی نخواهید داشت. این باور واقعی به استاد و فا است. اگر به استاد ایمان داشته باشید، می‌توانید کاملاً طبق آموزه‌های استاد عمل و از فا پیروی کنید و در مسیر اعتباربخشی‌تان به دافا هیچ‌گونه مانعی وجود نخواهد داشت.

اگر به استاد و فا به‌طور کامل ایمان داشته باشیم، همه چیزها را به‌عنوان چیزهای خوب و همه وقایع را به‌عنوان فرصت‌هایی خوب برای کمک به استاد در نظر می‌گیریم و بدون توجه به آنچه اتفاق افتاده یا در کجا هستیم، موجودات ذی‌شعور را نیز نجات می‌دهیم. آنگاه وضعیت دربارۀ چگونگی اعتباربخشی به دافا در جهان بشری کاملاً متفاوت خواهد بود.

هنگام مواجهه با کارمای بیماری، باید از آن به‌عنوان فرصتی مناسب برای بهبود شین‌شینگمان استفاده کنیم. وقتی پلیس در را می‌کوبد، باید از آن به‌عنوان فرصتی مناسب برای نجات آنها استفاده کنیم. وقتی دستگیر و زندانی می‌شویم، باید از آن به‌عنوان فرصتی مناسب برای اعتباربخشی به دافا و نجات مردم استفاده کنیم.

استاد برای ما نظم و ترتیبی داده‌اند تا موجودات ذی‌شعور را نجات دهیم

اگر این‌گونه می‌بود، تمرین‌کنندگان به نجات تمرین‌کنندگان محبوس به‌عنوان نجات آنها فکر نمی‌کردند، آن صرفاً فرصتی برای همکاری در داخل و خارج از دیوارهای زندان برای نجات مردم می‌بود. از این پس، در ذهن تمرین‌کنندگان دافا، دیگر نباید آزار و شکنجه نظم و ترتیب داده‌شده توسط نیروهای کهن وجود داشته باشد. برای اعتباربخشی به دافا و نجات موجودات ذی‌شعور فقط باید نظم و ترتیب‌های استاد دنبال شود.

اگر هرکسی می‌توانست با چنین افکار درستی عمل کند، شرایطی که برای اعتباربخشی به دافا پیش می‌آید شکست‌ناپذیر می‌بود. قدرت اعتباربخشی به دافا قوی‌تر می‌شد و افراد بیشتری نیز نجات می‌یافتند.

ما باید فکر آزار و شکنجه شدن را رها کنیم و با ایفای نقش پشتیبان با نیروهای کهن همکاری نکنیم. استاد نظم و ترتیب داده‌اند که ما در این تلاش برای نجات موجودات ذی‌شعور نقش اصلی را ایفاء کنیم. بدون توجه به اینکه با چه کسی روبرو می‌شویم، برای نجات مردم نقش اصلی را ایفاء می‌کنیم.

از این پس، مأموران پلیس و ادارۀ 610 را به‌عنوان افرادی در نظر بگیریم که باید نجات‌شان دهیم. ایستگاه‌های پلیس، بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها را نباید به‌عنوان مکان‌هایی در نظر گرفت که نیروهای کهن برای آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان دافا قرار داده‌اند، بلکه باید آنها را به‌عنوان مکان‌هایی ببینیم که در آنجا به دافا اعتبار می‌بخشیم و مردم را نجات می‌دهیم.

ما باید نقش قربانی را کاملاً انکار کنیم، نقشی که نیروهای کهن سعی می‌کنند به ما تحمیل کنند. فقط تأیید می‌کنیم که ایفاگر نقش اصلی هستیم که استاد برای ما نظم وترتیب داده‌اند. آزار و شکنجه فرصتی است برای ما که مردم را نجات دهیم. ما شخصیت‌های اصلی هستیم که موجودات ذی‌شعور را تا پایان اصلاح فا نجات می‌دهیم.

البته در روشنگری حقیقت برای مردم، باید بگوییم که تمرین‌کنندگان تحت آزار و شکنجه قرار می‌گیرند تا افراد بتوانند شرایط را درک کنند. اما در ذهن خودمان، نمی‌توانیم خود را قربانی آزار و شکنجه در نظر بگیریم.