(Minghui.org) درورد بر استاد محترم! درود بر هم‌تمرین‌کنندگان! این پنجمین سال است که من و همسرم به‌صورت تمام وقت در فروش تبلیغات برای رسانه‌های خودمان همکاری داشته‌ایم. به‌تدریج فهمیدم تا زمانی که صمیمانه تمام تلاش خود را به‌کار ببندیم و همکاری کنیم، درواقع فروش چندان دشوار نیست. به‌خاطر برکت از سوی استاد لی (بنیانگذار)، فروش ما به‌طور پیوسته بهبود یافته است. ما نه‌تنها به اندازه كافی برای امرار معاش خود درآمد کسب می‌كنیم، بلكه در رشد رسانه‌هایمان نیز مشاركت می‌كنیم.

غلبه بر چالش‌ها

طی دوسال اولی که به تیم رسانه‌ای پیوستیم، فروش ما متوسط بود. هیچ درآمدی نداشتیم و برای تأمین هزینه‌های زندگی خود، به پس‌انداز خود متکی بودیم. من و همسرم درباره مشکلات مالی خود گفتگوی جدی داشتیم. آیا باید در کار فروش در رسانه ادامه دهیم یا باید به دنبال کاری معمولی باشیم؟ تصمیم گرفتیم به کار فروش ادامه دهیم. فهمیدیم که دلیل عملکرد ضعیف ما این بود که به‌اندازه کافی سخت کار نکردیم و آرزوی شدیدی برای نجات مردم نداریم.

در محیطی آرام و خارج از چین زندگی می‌کنیم. آیا نباید تمام وقت خود را در پروژه رسانه بگذاریم؟ چگونه می‌توانیم درباره رها کردن این فرصت گرانبها برای شرکت در نجات مردم فکر کنیم؟ مأموریت ما این است که در کار فروش به‌خوبی کار کنیم، با مشتریان تقدیری‌مان ارتباط برقرار کنیم و نظم و ترتیب دهیم که در رسانه‌های ما تبلیغات خود را ارائه دهند. آیا این نظم و ترتیبی از سوی استاد نیست؟ چگونه می‌توانیم با اولین نشانه دشواری، به عقب‌نشینی فکر کنیم؟

هنگامی که قاطعانه تصمیم گرفتم به آنچه استاد برای ملاقات با مشتریان نسبتاً بزرگ نظم و ترتیب داده‌اند ادامه دهم، فرصتی را برای گفتگو با هر یک از آنها کسب کردم. بسیاری به مشتری ثابت تبدیل شدند و حتی توانستم هنرهای نمایشی شن یون را به آنها معرفی کنم. فروش من زیاد شد.

یکی از مشتریان، پزشکی بسیار مهربان است اما همیشه می‌خواهد شاهد بازگشت فوری از سرمایه‌گذاری خود باشد. او به‌طور ویژه‌ای تأثیر تبلیغات با ما را مورد توجه قرار می‌دهد. هر ماه که زمان پرداخت می‌شود، همیشه آماده است که قرارداد خود را با ما پایان دهد. آرام و مثبت می‌مانم و سعی می‌کنم به نگرانی‌های او پاسخ دهم. هر ماه، بیش از دو ساعت رانندگی می‌کنم تا به کلینیک او بروم. بعضی اوقات باید سه تا پنج ساعت دیگر صبر کنم تا برای دیدن من وقت داشته باشد. با آرامش به شکایات او گوش می‌دهم و سپس راه حلی ارائه می‌دهم. هر بار که به کلینیک مراجعه می‌کنم با بیمارانی که به‌‌واسطۀ تبلیغات روزنامه یا تلویزیون ما در آنجا هستند ملاقات می‌کنم. بعضی اوقات همسر پزشک به من می‌گوید تبلیغات ما خوب کار می‌کند.

کار در فروش فرصتی برای تزکیه است

کار در فروش به من فرصت می‌دهد تا با افراد مختلفی که در کسب‌وکارهای مختلف هستند آشنا شوم. احساس می‌کنم که رفتار ما به دافا اعتبار می‌بخشد و می‌تواند به ما کمک کند حقیقت را برای مردم روشن کنیم.

می‌دانم که استاد به من کمک می‌کنند. پی بردم که اگر از گوش دادن به شکایات مشتری خودداری نکنم، آنها به‌ندرت شکایت می‌کنند. درعوض، وقتی مرا می‌بینند، محبت واقعی‌ام و نگرانی‌ام درخصوص خودشان را احساس می‌کنند. پی می‌برم که این نیز آزمایشی برای دیدن این است که آیا من با گفته‌های آنها تحت تأثیر قرار می‌گیرم یا خیر. وقتی با شکایات آنها به‌عنوان یک تمرین‌کننده رفتار می‌کنم، وقتی هیچ وابستگی به خود یا سود و زیان ندارم، نگرش مشتری کاملاً تغییر می‌کند.

یکی از مشتریان پس از حدود یک‌سال شکایت شدید، به توصیه‌های من اعتماد کرد. احساس می‌کنم استاد به‌طور مداوم به من خرد می‌دهند. تا زمانی که بتوانم به یاد داشته باشم که تمرین‌کننده هستم، هر شکایتی چیز خوبی است.

چون این مشتری فقط در اینترنت تبلیغ می‌کرد، کسب‌وکارش رو به افول گذاشت. ماه گذشته، او شکایت کرد که تعداد بیماران او کم شده است. پیشنهاد کردم او بودجه تبلیغاتش را افزایش دهد و تبلیغات تلویزیونی انجام دهد. فقط یک ماه پس از آغاز تبلیغات تلویزیونی، کسب‌وکارش رشد چشمگیری داشته است. ما به‌عنوان فروشنده باید تمایلی جدی داشته باشیم که سرمایه بیشتری را برای رسانه‌های خود بیاوریم، نه اینکه فقط پول دربیاوریم بلکه در قشر تأثیرگذار جامعه نیز جای پایی باز کنیم. وقتی طرز فکر ما الزامات بالاتر را برآورده کند، فروش ما بهتر انجام می‌شود و رسانه‌های ما تأثیر بیشتری خواهند داشت.

مشتریان ما توسط استاد نظم و ترتیب داده شده‌اند. ما باید از قدرت افکار درست خود برای یافتن آنها استفاده کنیم. یکی از مشتریان در روزنامه ما تبلیغات نیم‌صفحه‌ای انجام داده بود. وقتی تبلیغات تلویزیونی را پیشنهاد کردم او بلافاصله موافقت کرد. به دلیل نگرش مثبت وی به رسانه‌های ما، تجارت او بهتر و بهتر می‌شود. وی اخیراً بودجه خود را سه‌برابر کرده و قرارداد خود را برای چهار سال تمدید کرده است. وی همچنین به مدت سه سال متوالی از کتابچه برنامه شن یون حمایت مالی کرد و امسال نیز تبلیغاتی در روزنامه انگلیسی‌زبان اضافه کرد. از استاد به‌خاطر محافظت نیکخواهانه‌ و نظم و ترتیب ایشان تشکر کردم!

افکار و تصورات‌مان را درهم شکنیم تا بتوانیم به مشتریان خود کمک کنیم

در سال 2017، رسانه‌های ما بستر اینترنت را اضافه کردند که برای مشتریان رستوران مناسب‌تر است. توانستم چند مشتری رستوران ثبت‌نام کنم، اما اوضاع پایدار نبود. چند همکار اظهار داشتند که دارندگان رستوران‌ها مایل به صرف هزینه در تبلیغات نیستند، یعنی فقط هر ماه 800 تا 1000 دلار.

فهمیدم که برخی از دارندگان رستوران می‌خواهند تبلیغات کنند. فکر کردم سعی کنم رستوران‌هایی را پیدا کنم که بودجه آنها برای تبلیغات بیش از ۱۰هزار دلار در ماه باشد. من و همسرم به زودی با یک رستوران زنجیره‌ای تماس گرفتیم. صاحب آنجا علاقه‌مند بود. شوهرم برای او برنامه بسیار محافظه‌کارانه‌ای تدوین کرد. بودجه ماهانه 3000 دلار، 4000 دلار یا 5000 دلار بود. احساس نمی‌کردم درست باشد زیرا تبلیغات رستوران‌های کوچک 2000 دلار بود. برای چنین رستوران بزرگی باید بودجه بیشتری داشته باشیم تا به بهترین نتیجه برسیم. از شوهرم خواستم كه این برنامه را با بودجه ماهانه 3000 دلار، 5000 دلار یا 10هزار دلار تجدیدنظر كند. او نگرانی‌هایی داشت اما به‌طور قاطع به او گفتم: «فقط این کار را انجام بده.»

توضیح دادم که باید افکار و تصورات قدیمی خود را بشکنیم و نگرش مثبت داشته باشیم. این رستوران زنجیره‌ای بزرگ بود، بنابراین به بودجه بیشتری نیاز داشت. ازآنجاکه رسانه‌های ما بسترهای زیادی برای ارائه داشتند، قطعاً می‌توانستیم به او کمک کنیم. در نتیجه، مذاکرات بسیار روان پیش رفت. پس از بررسی طرح، صاحب رستوران بلافاصله بودجه ۱۰هزار دلاری را انتخاب کرد. او احساس کرد که تبلیغات بسیار مقرون به صرفه است.

ذهنیت شکایت را رشد ندهید

برای افزایش تبلیغات آنلاین، همکاری بین بخش‌های فروش، طراحی و تولید بسیار مهم است. هنگامی که مشتریان من درباره تبلیغات خود بازخورد خوبی به من می‌دهند می‌دانم که این نتیجه همکاری با سایر بخش‌ها است و قدرت تلاش‌های مشترک ما را نشان می‌دهد.

من برای دو مشتری طولانی‌مدت خودم دو تبلیغ آنلاین داشتم که تکنسین‌ها اجرای آن را فراموش کردند. به دلیل افزایش مشتری‌های جدید، اخیراً تعداد بیشتری از افراد به رسانه‌های ما پیوسته‌اند. من شکایت نکردم چون می‌دانستم یادگیری کار جدید آسان نیست. همه تلاش می‌کنند و مشارکت می‌کنند تا رسانه‌های ما بتوانند رشد کنند. من فقط برای تقویت این تمرین‌کنندگان افکار درست فرستادم. در پایان، مشتریان شکایت نکردند و بعداً حتی بودجه خود را نیز افزایش دادند.

اگر کسی افکار و عقاید بشری قوی داشته باشد، نتایج ممکن است منفی باشد. یک‌بار قراردادی با مشتری را امضا کردم که صاحب یک کسب‌وکار لوازم آرایش بود. این خانم رنج فراوانی دیده بود. پس از گوش دادن به تجربیات او، وابستگی احساسات من برانگیخته شد. فکر کردم باید به او کمک کنم. بعد از اینکه سفارش را به بخش طراحی ارسال کردم، بیش از یک هفته هیچ بازخوردی وجود نداشت. شروع کردم به شکایت در ذهنم. بستن قرارداد با آن مشتری آسان نبود و من شکایت کردم که کسی کار خود را انجام نداده است! نگران بودم مشتری شکایت کند.

همانطور که شکایت می‌کردم، آن مشتری متنی را برایم ارسال کرد و گفت که می‌خواهد قرارداد با ما را تمام کند. بلافاصله هشیار شدم. چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد؟ قبلاً با چنین چیزی که مشتری این‌قدر عجله داشته باشد مواجه نشده بودم. فوراً به درون نگاه کردم و فهمیدم شکایت خودم باعث واکنش او شده است. فوراً افکار درست فرستادم تا افکار بد را از بین ببرم. با دفتر بررسی کردم و به من گفته شد که همکار مسئول آن سفارش بیمار است. او فردی غیرتمرین‌کننده بود. شاید شکایت من تأثیر منفی بر او داشته است. هنگامی که نگرش خود را درست کردم، مشتری‌ام نیز نگرش خود را تغییر داد.

بعد از این رویداد، به افکارم توجه کردم. گفتن آن آسان است اما انجامش سخت است. ما باید فا را به‌خوبی مطالعه کنیم تا قدرت فا ما را قادر کند موقعیت‌ها را مانند تمرین‌کننده اداره کنیم.

استاد بیان کردند:

«بنابراین اگر می‌خواهید هنوز بهتر عمل کنید، پس فا را به‌خوبی مطالعه کنید، چراکه فقط این کار است که آن را ممکن می‌سازد و فقط این کار به شما اجازه می‌دهد مأموریت‌های تاریخی‌تان را کامل کنید.» (مریدان دافا درحال به‌انجام رساندن مأموریت‌شان هستند.)

تعادل بین منزل و محل کار

دختر ۹ساله‌ام گاهی شکایت می‌کند که من وقت بیشتری را با مشتری می‌گذرانم تا با او. او به‌طور مرتب فا را مطالعه نمی‌کند و به‌طور مرتب تمرین نمی‌کند. لحن گفتار او بی‌ادبانه بود. در ذهنم شکایت داشتم که مادرشوهرم او را لوس می‌کند. فکر کردم که او باید فا را با دخترم مطالعه کند چون در محل کار خیلی سرم شلوغ است. انواع شکایت‌ها داشتم.

می‌دانستم که چیزی در تزکیه من اشتباه است. اگرچه در محل کار وضعیت بهتر شده است، اما باید تعادل بین خانواده و محل کار را نیز حفظ کنم. پس از به‌اشتراک گذاشتن این مسئله با تمرین‌کنندگان دیگر، تصمیم گرفتم تغییری ایجاد کنم. برای کمک به دخترم، او را در اردوی تابستانی ثبت‌نام کردم و او را همراهی کردم.

محیط تزکیه تمرین‌کنندگان جوان برای دخترم بسیار مفید بود. همچنین وابستگی‌های زیادی را در خود پیدا کردم، مانند خودنمایی، منیت، علاقه شخصی و راحت‌طلبی. با دیدن اینکه چگونه سایر تمرین‌کنندگان به‌طور تمام‌وقت از فرزندان خود مراقبت می‌کنند، وسوسه شدم و احساس کردم باید همین کار را انجام دهم. دخترم گفت: «مامان، از دیگران کپی نکن. هر کسی مسیر متفاوتی دارد.» فهمیدم که این اشارۀ استاد بود.

با رشد مداوم تبلیغات‌مان، از خود احساس رضایت پیدا کرده بودم. وابستگی‌های پنهانم به خودنمایی، منیت و علاقه شخصی آشکار شد. درحالی که در اردوگاه تابستانی بودم، وقت کافی برای مطالعه فا، انجام تمرینات و نگاه به درون داشتم. به‌تدریج فهمیدم که برای نجات مردم کاری زیادی نکرده‌ام. بعضی اوقات احساس می‌کردم بدنم سنگین است. فهمیدم که در دوره اصلاح فا، معیارهایی برای مریدان دافا وجود دارد. با این بهانه که لازم است تمرین‌کنندگان جوان را رشد دهم، نمی‌توانم به افراط دیگری بروم. باید بتوانیم هر دو را انجام دهیم.

افکار خود را اصلاح کردم و تماسم را با مشتریان بالقوه ادامه دادم. درحالی که در اردوگاه بودم، صاحب یک رستوران زنجیره‌ای با من تماس گرفت و بعداً قرارداد 120هزار دلاری را امضاء کرد. این مشتری ده‌ها رستوران دارد. همان مشتری بود که سال گذشته با موفقیت با او قرارداد بسته بودم و از شن یون حمایت مالی کرده بود. اگر خودخواهی نداشته باشیم و فقط بخواهیم به استاد در اصلاح فا کمک کنیم، استاد بهترین فرصت‌ها را برای ما نظم و ترتیب می‌دهند.

اگرچه توانستم نگرش خوبی درخصوص همکاران و مشتریان داشته باشم، اما اغلب از خانواده‌ام ناراضی بودم. گاهی اوقات بی‌وقفه از آنها انتقاد می‌کردم. فهمیدم که در تزکیه هیچ چیزی بی‌اهمیت نیست و باید بیدار شوم.

فرد باید در هر محیطی معیارها و طرز فکر تمرین‌کننده را حفظ کند، همانطور که استاد بیان کردند:

«اگر‌ ذهن‌تان هميشه به اين صورت صلح‌جو و نيک‌خواه باشد، وقتي مشكلات ناگهان ظاهر مي‌شوند، هميشه ضربه‌گير و فضايي داريد که دربارۀ آن فکر کنيد. اما اگر ذهن‌تان هميشه درحال فکر کردن دربارۀ مخالفت با افراد ديگر، دعوا کردن براي اين، دعوا کردن براي آن، باشد، مي‌گويم يک‌بار که با مشکلي مواجه ‌شويد‌، شروع به دعوا کردن مي‌کنيد. اين را تضمين مي‌کنم. بنابراين وقتي در تضادي گرفتار مي‌شويد، مي‌گويم که آن به اين منظور است که مادۀ سياه در بدن‌تان را به مادۀ سفيد، به تقوا تبديل کند.» (جوآن فالون)

برای ازبین‌بردن شکایات و با دیده تحقیر به دیگران نگاه کردن، شروع کردم افکار درست بفرستم. یک روز متوجه شدم که لحن گفتار دخترم محترمانه و ملایم شده است. افکار و عقاید و میدان انرژی منفی من تأثیر بدی بر او گذاشته بود. واقعاً شرمنده بودم. وقتی به آن فکر می‌کنم، محیط خانوادگی من درواقع بسیار خوب است. اگرچه مادرشوهرم تمرین‌کننده‌ای جدید است، اما شکایتی ندارد و به من کمک می‌کند. او کارهای خانه را انجام می‌دهد و مراقب فرزند من است. او همچنین برای روشنگری حقیقت در آخر هفته‌ها به محله چینی‌ها می‌رود. با کمک مادرشوهرم، من و همسرم وقت کافی در فروش تبلیغات داریم.

درحالی که این مقاله را می‌نویسم، پی می‌برم که بعضی اوقات افکار و عقاید بشری خود را خودم می‌دانم. حالا می‌دانم که آنها من نیستند. باید آنها را از بین ببرم و خودم را بهبود بخشم. باید نظم و ترتیب‌های نیکخواهانه استاد را محقق ‌کنم.

در تزکیه شخصی شل نشوید

چون هر روز صبح باید صبحانه و ناهار را برای دخترم آماده کنم، چند ماه در جلسات صبح مطالعه فا یا تمرین‌های گروهی شرکت نکردم. هر شب و بعد از روز شلوغی که با مشتریان ملاقات می‌کردم، خیلی خسته بودم. بعضی اوقات نمی‌خواستم تمرینات را انجام دهم. در مطالعات گروهی فا شرکت نمی‌کردم و می‌گفتم که با دخترم فا را مطالعه کردم. فهمیدم که وابستگی‌ام به راحتی زیاد شده است.

درک شخصی من این است که اگر بیشتر بخوابیم، بدن‌مان بیشتر احساس ناراحتی خواهد کرد. همیشه باید به خود و هم‌تمرین‌کنندگان اطراف خود یادآوری کنیم که هر دقیقه و هر ثانیه برای نجات تعداد بیشتری از موجودات ذی‌شعور تمدید شده است. بی‌خیالی و راحتی ما ممکن است باعث ایجاد مداخله شود. امیدوارم که در تزکیه شخصی خود بیشتر پیشرفت کنم تا مسئولیت خود را در نجات مردم به‌انجام برسانم و استاد را نا امید نکنم.

استاد بیان کردند:

«تزکیۀ شخصی مریدان دافا نه صرفاً برای کمال شخصی خودشان، بلکه برای کمک به استاد در نجات همۀ موجودات نیز است. شما مأموریتی دارید که باید به انجام برسانید و به همین دلیل است که توانستید مریدان دافا شوید.» (درود به مریدان دافای شرکت‌کننده در کنفرانس فای اروپا)

من نمی‌توانم صحنه‌ها در بُعدهای دیگر ببینم اما به‌عنوان تمرین‌کننده‌ای که در رسانه کار می‌کنم مسئولیت بزرگی را احساس می‌کنم. نه‌تنها باید به‌خوبی کار کنیم بلکه در تزکیه نیز به‌صورت بدنی واحد رشد کنیم. اگر خوب تزکیه کنیم، حرفه‌ای بودن ما نیز بهبود می‌یابد.

متشکرم، استاد! متشکرم هم‌تمرین‌کنندگان!

(تبادل تجربه در کنفرانس فای ۲۰۱۹ ان‌تی‌دی و اپک تایمز)