(Minghui.org)  خانواده‌ای که در شهر یینگکوآ واقع در استان لیائونینگ زمانی شاد بود، پس از آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ به‌دست رژیم کمونیست چین در ژوئیه 1999، از هم پاشید.

فالون گونگ یا فالون دافا روش تزکیه شخصی شامل مدیتیشن و بر پایه اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری است.

خانم وانگ آی‌یون، معلم بازنشسته مدرسه ابتدایی، زمانی دچار مشکلات عصبی بود و سال‌ها رنج سرگیجه، خستگی و بداشتهایی را تحمل کرد. هیچ درمان پزشکی به او کمک نکرد، اما بعد از اینکه در سال 1995 تمرین فالون گونگ را شروع کرد، علائم بیماری‌هایش ناپدید شد. بهبودی معجزه‌آسایش موجب شد که شوهر و فرزندانش نیز تمرین فالون گونگ را آغاز کنند.

خانم وانگ آی‌یون، همسرش و دو نو‌اش.

خانم وانگ و عزیزانش پس از شروع آزار و شکنجه در سال 1999، مکرراً به‌دلیل امتناع از نفی فالون گونگ دستگیر شدند. او در سال 2003 در زمان بازداشتش مجبور شد داروهای نامعلومی را مصرف کند که به خونریزی مغزی و فلج شدن یک طرف بدنش منجر شد. او تا امروز در بستر بیماری بوده است.

پسر بزرگترش در سال 2000 به دو سال حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم شد. پسر کوچکش نیز چندین بار بازداشت شد. دختر و دامادش پس از دستگیری در سال 2010، به 5 و 7 سال زندان محکوم شدند.

شوهر خانم وانگ، که به‌دلیل ایمانش به فالون گونگ هدف قرار گرفت، پس از سالها تحمل آزار و شکنجۀ خود و عزیزانش درگذشت.

مصرف داروهای نامعلوم از سال 2003  و فلج شدن در زندان

خانم وانگ به‌یاد می‌آورد: «از زمان آغاز آزار و شکنجه، زندگی خانوادگی ما فلاکت‌بار بوده است، پلیس هر روز ما را تحت آزار و اذیت قرار می‌داد و به‌طور مداوم تحت نظارت بودیم. آنها اغلب برای غارتِ خانه‌اش می‌آمدند. وو جیون و وانگ گواآن در میان مأمورانی بودند که اغلب برای آزار و اذیت او می‌رفتند.

این وضعیت منجر به اضطراب و بی‌خوابی خانم وانگ شد. او گفت: «هرگاه صدای ونِ پلیس را می‌شنیدم، دچار تپش قلب شدیدی می‌شدم.» همسرش نیز به‌علت آزار و اذیت مداوم، دچار استرس و افسردگی شد. پس از هربار غارت خانه، او به‌دلیل مشکلات قلبی بستری می‌شد.

اولین بازداشت خانم وانگ در اواخر سال 1999 اتفاق افتاد. مأموران پلیس از منطقه ییکو و شیونگیو خانه‌اش را غارت کردند و او را به بازداشتگاه گایژو بردند که برای 15 روز در آنجا حبس شد.

چهار تن از مأموران پلیس منطقه بایوچوآن در اوت 2003 به منزلش رفتند. در حالی که هنوز  لباس خواب تنش بود، او را از خانه‌اش بیرون کشیدند و به اداره پلیس بایوچوآن فرستادند. بعداً به بازداشتگاه منتقل شد، در آنجا دچار مشکل معده شد به‌طوری که غذا نمی‌توانست در معده‌اش بماند و دوبار از حال رفت.

پس از آنکه خانم وانگ دومین بار هشیاری‌اش را به‌دست آورد، هیچ کاری نتوانست انجام دهد، بجز اینکه از درد فریاد بزند. یکی از مأموران گفت: «از مقامات بالاتر دستور داده شده که در اینجا  نباید هیچ صدایی از تو شنیده شود. اگر بمیری، ما صرفاً جسدت را بیرون خواهیم برد.»

ده روز پس از آن، پلیس منطقه بایوچوآن، خانم وانگ را که هنوز بسیار ضعیف بود، به مدت یک سال به اردوگاه کار اجباری ماسانجیا فرستاد. داروهای نامعلومی را به زور به او می‌دادند که باعث شد ظرف دو ماه وضعیتش بحرانی شود. او دچار خونریزی مغزی و یک طرف بدنش فلج شد. او از آن زمان نتوانسته است کارهای شخصی‌اش را خودش انجام دهد.

بدرفتاری با سایر اعضای خانواده

علاوه بر خانم وانگ، پنج عضو دیگر خانواده نیز به‌دلیل اعتقادشان به فالون گونگ، به شدت متحمل رنج و سختی شدند.

پسر بزرگترش، آقای سان شیچنگ، در نوامبر 2000 برای دادخواهی از حق تمرین فالون گونگ به پکن رفت. پلیس محلی یینگکو او را برگرداند و دستانش را طوری با دستبند به تختی بست که قادر به ایستادن، نشستن یا خوابیدن نباشد. در نتیجه دستانش کبود شد. او روز بعد به ادره پلیس منطقه گایژو منتقل و 15 روز دیگر بازداشت شد. یک هفته پس از آزادی‌اش، پلیس منطقه شیونگیوئه او را به اردوگاه کار اجباری یینگکو برد تا دو سال دیگر در آنجا محبوس باشد. در 7 دسامبر 2003، او دوباره دستگیر و به مرکز شستشوی مغزی یینگکو فرستاده شد.

آقای بی شیجون، دامادخانم وانگ، به‌دلیل رفتن به پکن برای دادخواهی از حق تمرین فالون گونگ به مدت یک ماه بازداشت شد و پس از آن بازداشت و به سه سال حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم شد. در 8 ژوئیه 2004، او به بازداشتگاه بایوچوآن فرستاده و 15 روز آنجا محبوس شد. او در 23 سپتامبر 2009 دوباره بازداشت شد و در سال 2010 در زندان دالیان به 7 سال حبس محکوم شد.

همسر آقای بی، خانم سان لی نیز همراه او در 23 سپتامبر 2009 دستگیر شد. خانه‌شان را غارت کردند. در ژوئيه 2010 به 5 سال زندان محکوم شد. هنگامی که او از خروج از ون پلیس و رفتن به داخل زندان زنان شنیانگ امتناع کرد، به بازداشتگاه یینگکو برگردانده شد و برای مجازات او را آویزان کردند.

درخواست خانم وانگ برای ملاقات با دخترش، خانم سان، رد شد. خانم سان بعدها به زندان فرستاده و در آنجا با شکنجه و سوء‌رفتار بیشتر مواجه شد. در زمستان بسیار سرد، مجبورش کردند لباس‌هایش را دربیاورد و با پای برهنه جلوی پنجرۀ باز بایستد. او دچار مشکلات قلبی شد و بارها در وضعیت بحرانی قرار گرفت.با حبس آقای بی و خانم سان، پسرش که در مقطع ابتدایی بود بدون مراقب تنها ماند. او مجبور شد مدرسه را رها کند و نزد مادربزرگ پدری‌اش به حومه شهر برود.

پسرآقای بی‌شیجون و خانم سان لی، مجبور به ترک مدرسه شد.

کمتر از سه ماه پس از دستگیری دختر و داماد خانم وانگ، پلیس برای آزار و اذیت او به منزلش رفت.

پسر کوچک خانم وانگ نیز به‌دلیل تمرین فالون گونگ بازداشت شد.

شوهرش بعد از بازداشت و تحمل شکنجه و نگرانی درخصوص همسر و فرزندانش درگذشت.

خانم وانگ بخاطر فوت همسرش و تحت بدرفتاری قرار گرفتن بچه‌هایش به‌دلیل اعتقادشان، در بستر بیماری افتاد

با وجود فلج نیمی از بدن خانم وانگ، او مجبور بود برای تلاش به‌منظور آزادی دختر و داماد در بازداشتش، به‌زور خودش را بکشاند و اقدامی کند. با ادامه این فشارهای روانی و جسمی، او اکنون قادر به راه رفتن نیست و نمی‌تواند از خودش مراقبت کند.

گزارش مرتبط:گم شدن آقای بی شیجون و همسرش در شهر یینگکو، استان لیائونینگ