(Minghui.org) خوش‌اقبال هستم که فالون دافا را پیدا و تقریباً یک سال آن را تمرین کرده‌ام. در حین انتشار خوبی دافا شاهد معجزات زیادی بوده‌ام. بعضی از آنها را در اینجا بازگو می‌کنم به این امید که تعداد بیشتری از مردم درباره قدرت شگفت‌انگیز دافا بدانند.

پسرعموی مادرم هشیاری‌اش را به‌دست می‌آورد

پسرعموی مادرم در روستای کشاورزیِ نزدیکی زندگی می‌کند. او سابقاً به آسمی شدید مبتلا بود. در ژوئیه 2018 خانواده‌اش اطلاع داد که او در وضعیتی بحرانی است و شاید بخواهیم برای آخرین بار او را ببینیم.

من و برادرم به بیمارستان رفتیم و دیدیم که در حالت اغما است. بیمارستان از او قطع امید کرده بود. اگرچه تمرین‌کننده‌ای کاملاً جدید بودم، دستگاه پخش صوتی را کنار گوشش گذاشتم تا به سخنرانی‌های استاد لی (بنیانگذار دافا) گوش دهد. از باقی اعضای خانواده نیز خواستم همراه من در سکوت عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است» را تکرار کنند.

او حدود 40 دقیقه بعد به هوش آمد. همه ازجمله پزشکش شگفت‌زده شده بودند. ویدئوی آموزش تمرینات دافا را برایش دانلود کردم تا آنها را یاد بگیرد. او یک هفته بعد از بیمارستان مرخص شد.

بسیاری از خویشاوندان و دوستانش پس از شنیدن اینکه او چگونه سلامتی خود را به‌دست آورده، تمایل پیدا کردند دافا را بیاموزند. برادرم سابقاً در یک اداره دولتی مشغول به کار و نگران امنیتش بود. برادرم به او هشدار داد که مراقب باشد، زیرا او درباره فالون دافا به همه می‌گفت. او فقط پاسخ داد: «استاد دافا جانم را نجات دادند. هرگز به ایشان خیانت نمی‌کنم.»

خاله کوچک به زندگی بازمی‌گردد

خاله‌ام خواهرخوانده‌ای در بینیانگ دارد که حدوداً هفتاد ساله است. او را خاله کوچک صدا می‌زنم. در سپتامبر 2018 خانواده‌اش با خاله‌ام تماس گرفتند تا بگویند که او در آستانه مرگ است. خاله‌ام از من خواست همراهش به بینیانگ بروم.

خاله کوچک همیشه بسیار مهربان و دوست‌داشتنی بوده است، بنابراین تعداد بسیار زیادی از مردم برای دیدنش آمده بودند. پزشک گفت که قلبش نمی‌زند و نفس نمی‌کشد. همه افراد و همه چیز آماده بودند تا او را در استراحتگاه نهایی‌اش قرار دهند. من و خاله‌ام وارد خانه شدیم و به همه گفتیم: «لطفاً شمع‌ها را خاموش و لامپ‌ها را روشن کنید و همراه ما عبارات "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است" را تکرار کنید. از استاد دافا می‌خواهیم که او را نجات دهند!»

تقریباً نیم ساعت بعد خاله کوچک چشمانش را باز کرد. وقتی دید همه دورش روی زمین نشسته‌اند، پرسید: «چرا همگی روی زمین نشسته‌اید؟» پاسخ دادم: «همه برای شما دعا می‌کردند!» سپس او مقداری آب خواست.

او گفت: «گویا در رؤیایی بودم و موجودی الهی به من گفت: "باید از خوابت بیدار شوی، زیرا کل خانواده‌ات آمده‌اند تا تو را ببینند."»

به این صورت خاله کوچک به زندگی بازگشت. پزشک به ما گفت: «به‌عنوان یک پزشک در تمام عمر حرفه‌ای‌ام هرگز چیزی به این معجزه‌آسایی ندیده‌ام!»

خاله کوچک اکنون کاملا ًبهبود یافته است و حتی می‌تواند با موتور برقی‌اش برای دیدار دوستانش به این طرف و آن طرف برود. بسیاری از مردم در روستایش با قدرت دافا آشنا شده‌اند و این تمرین را شروع کرده‌اند.

بازگشت به زندگی

به‌تازگی شاهد بوده‌ام که کسی به زندگی بازگشت.

دخترعمویم در لونگان در استان گوانگشی زندگی می‌کند. دو روز قبل از سال نو چینیِ اخیر دخترعمویم گفت که شوهرش تازه از دنیا رفته است و از ما پرسید که آیا کسی می‌تواند برای کمک در کارهای مراسم تدفین نزدش برود.

من و خاله‌ام در شب سال نو نزد دخترعمویم رفتیم. می‌گفتند که بدنش سرد است، بنابراین لباس تنش کرده و برای دفن آماده‌اش کردند، اما می‌توانستیم احساس کنیم که هنوز قلبش به‌طور ضعیفی می‌زند و فکر کردیم از آنجا که شب سال نو چینی روز خوش‌اقبالی است، ممکن است معجزه‌ای اتفاق بیفتد.

از همه خواستم با هم عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است» را تکرار کنند. یک دستگاه پخش صوت را نیز کنار گوشش قرار دادم تا به سخنرانی‌های استاد گوش دهد.

حدود یک ساعت بعد بدن سردش به‌تدریج گرم شد. کمی بعد شوهر دخترعمویم به‌آرامی چشمانش را باز کرد و گفت: «به قصر پادشاه جهنم رسیدم و او گفت: "در اینجا هیچ اختیاری درخصوص تو نداریم. تو تحت حوزه اختیارات موجود الهی بالاتری هستی. لطفاً برگرد!" بنابراین بیدار شدم.»

پس از مشاهده معجزه او برای بازگشت به زندگی کل خانواده از عضویت خود در حزب کمونیست چینی (ح.ک.چ) کناره‌گیری و تمرین فالون دافا را آغاز کردند.

شاهد ماجراهای بیشتری نیز بوده‌ام درباره اینکه مردم پس از باور آوردن به دافا و درک آن، بیماری‌های وخیم‌شان به‌طرز معجزه‌آسایی بهبود یافته است. برای نمونه یکی از کارمندان سابق ما به سرطان سینه مبتلا بود. بعد از اینکه درباره دافا به او گفتم، شروع به تکرار عبارات "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است" کرد. سرطان سینه‌اش پس از مدت کوتاهی از بین رفت. یکی از دوستان پدرشوهرم دچار سکته مغزی شد و بیمارستان درباره بهبودی‌اش خوش‌بین نبود. او نیز پس از تکرار عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است» سلامتی‌اش را به‌دست آورد.