(Minghui.org) وقتی از طریق یک محیط نرم‌افزاری چت آنلاین، برای شخصی درباره فالون دافا و آزار و اذیت آن در سرزمین اصلی چین حقایق را روشن می‌کردم، از من پرسید: «عضو اتحادیه کمونیستی جوانان هستم. آیا می‌توانم آن را ترک نکنم؟ لطفاً نگذارید اشتباه کنم، من به دنبال مهربانی هستم.»

چند واقعیت را به او گفتم. وقتی درباره قتل‌عام ۴ ژوئن در تیان‌آن‌من شنید و همچنین اینکه چگونه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) اعضای بدن تمرین‌کنندگان فالون گونگ زنده را برداشت می‌کند و چیزهای دیگری شبیه آن، شوکه شد. او گفت: «خواهرم، ذهنیتم را اصلاح کرده‌ام. لطفاً به من کمک کنید تا اتحادیه جوانان را ترک کنم.»

درست قبل از اینکه در وب‌سایت، به او در کناره‌گیری از اتحادیه جوانان کمک کنم، گفت: «دوستانی دارم که همه افراد بسیار خوبی هستند، اما درباره ماهیت واقعی حزب کمونیست چین آگاهی ندارند. آنها فقط به آنچه در کتاب‌های درسی چاپ می‌شوند باور دارند که پر از دروغ و فریب است.» لینک وب‌سایت‌ها همراه با اطلاعاتی درباره فالون گونگ و همچنین نرم‌افزارهایی برای عبور از سد سانسور اینترنت را به او دادم.

او بلافاصله پاسخ داد: «به شما صددرصد اعتماد دارم. آیا می‌توانید به من کمک کنید که از اتحادیه جوانان کناره‌گیری کنم؟» سپس به من گفت که برای ارسال به اینترنت و اعلام قصدش مبنی‌بر خروج از اتحادیه جوانان، از نام واقعی‌اش استفاده کنم.

او پرسید: «آیا کاری هست که بتوانم به شما کمک کنم؟» از او خواستم که با خویشاوندان و دوستانش درباره خروج از حزب کمونیست چین و سازمان‌های جوانان صحبت کند و در صورت نیاز به هر کمکی آماده هستم که به او کمک کنم. سپس مرا به محیط نرم‌افزاری بازی‌اش دعوت کرد و از من خواست که با دوستانش درباره آزار و شکنجه فالون گونگ صحبت کنم.

به محض ورود، متوجه شدم که ۵۰۰ عضو دارد. با آنها احوالپرسی کرده و سال ۲۰۱۹ را به آنها تبریک گفتم.

درحالی‌که فکر می‌کردم چگونه درباره فالون گونگ شروع به صحبت کنم، فردی که مرا معرفی کرده بود، کمک کرد تا یخ فضایی که حاکم شده بود شکسته شود. او پرسید: «چه کسی می‌خواهد نرم‌افزاری برای شکستن سد مسدود‌شده اینترنت داشته باشد؟» نرم‌افزار مذکور را برای هر فردی که آن را درخواست کرده بود فرستادم. همچنین وب‌سایت‌های اطلاع‌رسانی درباره فالون گونگ را معرفی کردم و برخی نکات برجسته از محتوای آنها را نیز ارائه دادم و آنها را تشویق کردم که سایت‌ها را مرور کنند.

همچنین برنامه‌ای را توصیه کردم که آن را دانلود کنند و توضیح دادم: «تکنولوژی رمزگذاری آن پیشرفته‌تر از آن چیزی است که بانک‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند.» برخی از آنها گفتند: «وای، این شگفت‌انگیز است.»

همچنین لینک مربوط به قتل‌عامِ میدان تیان‌آن‌من را باز کردم و توضیح دادم که در آن رویداد دانشجویان به دست ارتش چین کشته شدند. فردی که به من کمک می‌کرد، به وسط حرفم پرید و گفت: «این "مردِ تانک"معروف است. آیا درباره‌اش چیزی می‌دانید؟»

به‌این‌ترتیب، توانستم به مدتی طولانی با مردم درباره فالون گونگ صحبت کنم. درنتیجه، آنها به گستره خشونت حزب کمونیست چین پی بردند و بعد از دریافت اطلاعات بازخوردهای مثبتی برایم ارسال کردند. وقتی برخی از افراد که حقیقت را قبول نمی‌کردند، چیزهای منفی می‌گفتند، سایرین از من دفاع کرده و احترام گذاشتن را به شخص مزبور یادآوری می‌کردند. آنها همچنین پیام‌های بسیاری را می‌فرستادند، ازجمله: «واقعاً از شما قدردانی می‌کنم، به من کمک کردید تا هدفی را در زندگی‌ام پیدا کنم.» و «امیدوارم بتوانید ما را در آگاه‌شدن به حقیقت راهنمایی کنید.»

در قدردانی از استاد چشمانم پر از اشک شد که نه تنها افرادی با روابط تقدیری را به سوی من روانه کردند تا حقیقت را به آنها ارائه دهم، بلکه همچنین فردی که به عدالت اعتقاد دارد را در مسیرم قرار دادند تا به من کمک کند. وقتی از کسانی که خواستار خروج از حزب کمونیست چین شده بودند خواستم که پیامی برای من بفرستند، او اعلام کرد که با استفاده از نام واقعی‌اش از عضویت خود کناره‌گیری کرده است.

بعداً به او گفتم: «فکر می‌کنم بسیار مهربان هستی. امیدوارم بتوانی فالون گونگ را بیاموزی.» او گفت که می‌خواهد آن را از من یاد بگیرد. گفت: «ممکن است خواندن کل کتاب زمان زیادی طول بکشد، اما حداقل اینکه آن را رها نخواهم کرد. می‌دانم که این چیزی برای تزکیه ذهن و بدن فرد است.» او کامپیوترش را روشن کرد تا نسخه الکترونیکی جوآن فالون را همراه با فیلم آموزشی تمرین استاد و موسیقی تمرین را دانلود کند.

بعد از مدتی به آن محیط نرم‌افزاری برگشتم و با چند نفر که قبلاً  آنها را از دست داده بودم صحبت کردم. آنها نیز خواستار خروج از حزب شدند.