(Minghui.org) شوآن‌شوآندر سال 1997 که حدوداً 30 سال داشت، تمرین دافا را آغاز کرد. او در مطالعه فا، انجام تمرینات و معرفی فالون دافا به سایرین بسیار کوشا بود. همسر و دختر 3ساله‌شان را نیز به سمت این تمرین سوق ‌داد. بعداً در نتیجه اشتیاق و تمایلش برای کمک به سایرین، دستیار مکان تمرین محلی شد.

پس از آنکه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در ژوئیه 1999 آزار و شکنجه را آغاز کرد، برای شوآن‌شوآن سخت بود که حقیقت پشتِ تبلیغات ح.ک.چ درباره فالون دافا را ببیند. او و خانواده‌اش حوالی سال 2005 این تمرین را رها کردند.

اغلب به خانه‌اش می‌رفتم تا درباره دافا با او تبادل تجربه کنم و شایعاتی را که رژیم چین منتشر کرده بود، خنثی کنم. او هنوز با مهربانی صحبت می‌کرد، اما می‌گفت که قادر نیستیم به کمال برسیم، چراکه دولت به ما اجازۀ تمرین کردن دافا را نمی‌دهد.

او اصول فا را به‌روشنی درک نمی‌کرد؛ بنابراین شک و تردیدهای زیادی درباره این تمرین داشت و نکات خاصی از فا را فراموش کرده بود. با این حال می‌دانستم که اگر فا را به‌خوبی مطالعه کند، می‌تواند از سد افکارش عبور کند. بنابراین دو نسخه از جوآن فالون را به او دادم، به این امید که هرچه زودتر این تمرین را با خانواده‌اش ازسر بگیرد.

وقتی پس از مدت کوتاهی به خانه‌اش رفتم، همسرش رفتار مؤدبانه‌ای داشت، اما کتاب‌ها را بازگرداند. او گفت: «لطفاً دیگر به اینجا نیا. شوآن‌شوآن حالا تای چی را تمرین می‌کند.»

واکنشش برایم غیرمنتظره بود، اما نمی‌خواستم رهایش کنم. می‌دانستم تمرین‌کنندگانی که این تمرین را رها کرده‌اند، با عواقب وحشتناکی روبرو می‌شوند. نمی‌توانستم فکرش را تاب بیاورم.

وقتی دوباره نزد شوآن‌شوآن رفتم، آنها در را باز نکردند. احساس بدی داشتم، اما نه اینکه خیلی خیلی شرمنده باشم. اینکه آنها این تمرین را از سر بگیرند، مسئلۀ مهم‌تری بود.

استاد بیان کردند:

«مدتی قبل، برخی مریدان دافا هنوز قدم پیش نگذاشته بودند، بنابراین مجبور بودیم صبر کنیم و بهترین سعی خود را انجام دهیم که آنها قدم جلو بگذارند. اما زمان برای این در حال اتمام است. وقتی شاگردانی را می‌دیدم که از چین بیرون آمده‌اند، اصرار می‌کردم که به این شاگردانی که قدم پیش نگذاشته‌اند بگویند که به‌سرعت قدم پیش بگذارند– که این شاگردان گم‌شده را سریعاً پیدا کرده و واقعیت‌ها را برایشان تشریح کنند، زیرا چیزی که در غیر آنصورت با آن مواجه می‌شوند غم‌انگیزترین پایان است.» («آموزش فای بیستمین سالروز»)

از چهار تمرین‌کننده خواستم که برای جشن فانوس سال نو چینیِ جاری همراهم به خانه شوآن‌شوآن بیایند. از آنجا که همسرش برای سال نو در منزل نبود، شوآن‌شوآن در خانه تنها بود که فرصتی عالی را در اختیار ما قرار می‌داد.

تنها تمرین‌کنندۀ آقا در بین ما درحالی که دستی به شانۀ شوآن‌شوآن می‌کشید، گفت: «لطفاً به دافا بازگرد- این فرصت را که یک بار در طول زندگی به‌دست می‌آید، ازدست نده.» شوآن‌شوآن گفت که با تمرین تای چی حالش خوب است.

یکی از تمرین‌کنندگان خانم گفت که استاد نسخۀ جدیدی از لون‌یو را در سال 2015 منتشر کرده‌اند. در ادامۀ حرف او گفتم: «لون‌یو شامل معانی عمیقی است. اجازه بده آن را برایت ازبر بخوانیم.»

با نهایت احترام شروع به ازبرخواندنش کردم. آن تمرین‌کنندۀ خانم نیز با خواندن آن از روی نسخۀ الکترونیکی به من پیوست. سایر تمرین‌کنندگان نیز آن را از حفظ می‌خواندند.

لون‌یو را به‌صورت هماهنگ خواندیم و جو اتاق مقدس و صلح‌آمیز شده بود. همه جذب میدان انرژی فالون دافا شده بودند، همان نوع از انرژی که در حال مطالعه فا احساس می‌کنیم.

شوآن‌شوآن چشمانش را بست تا گوش دهد، درحالی که آرامش درونی عمیقش جاری می‌شد.

پس از اینکه آخرین جمله را خواندیم، شوآن‌شوآن ناگهان گفت: «من نیز می‌خواهم آن را بخوانم!»

«و هر تزکیه‌کننده‌ای كه بتواند با دافا یکی شود، موجودی روشن‌بین‌است، موجودی خدایی.» («درباره دافا (لون یوفالون دافا نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

ظاهراً در عرض چند دقیقه به شخص جدیدی تبدیل شد. آن تمرین‌کنندۀ خانم گفت که لون‌یو را به او می‌دهد و از من خواست تا کتاب‌ها و سایر مطالب دافا را برایش پیدا کنم.

تمرین‌کنندگان در منطقۀ ما وقتی این خبر را شنیدند، خیلی برای شوآن‌شوآن خوشحال شدند. برخی کتاب‌های جدید دافا یا کتاب‌هایی را که به‌خوبی نگهداری شده بودند، به او هدیه کردند. در روزهای بعد آنها را برایش جمع‌آوری کردم.

ما جوآن فالون، هنگ یینهنگ یین 4 و یک فلشِ حاوی کتاب‌های دیگر دافا، سخنرانی‌ها و موسیقی تمرین را به او دادیم. او با گرفتن آنها لبخند زد و از ما تشکر کرد. شوآن‌شوآن در نهایت از توهم خود بیرون آمد و به دافا بازگشت!