(Minghui.org) از زمانی تمرین فالون دافا را آغاز کردم، شوهرم حامی‌ام بوده است. به‌عنوان مثال، زمانی که آزار و شکنجه شدید بود، او شجاع و استوار باقی ماند. گفت: «حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) دوباره مردم خوب را دستگیر می‌کند. این خطرناک است، پس در خانه بمان و من مطالب روشنگری حقیقت را برایت توزیع می‌کنم. من تمرین‌کننده فالون دافا نیستم، بنابراین لازم نیست نگران باشم.»

او در شب با موتور‌سیکلتش برای توزیع مطالب می‌رفت و عبارت «فالون دافا خوب است» را روی دکل‌های برق می‌چسباند. می‌توانست در یک شب چند روستا را پوشش دهد.

همسرم هرگز تقاضای هیچ‌یک از تمرین‌کنندگان برای کمک را رد نمی‌کند. یک بار وقتی شنید که تمرین‌کننده‌ای از شهری دیگر از من خواست که در رساندن مطالب به آنها کمک کنم، شوهرم یک روز کاری‌اش را مرخصی گرفت.

مشکلات مربوط به سلامتی ناپدید می‌شوند

شوهرم در ماه مه ۲۰۱۸، دچار درد معده شد و به بیمارستان رفت. تشخیص داده شد که دچار پولیپ، التهاب مزمن معده و کولیت است. پزشکان پیشنهاد کردند که نیاز به عمل جراحی دارد.

ازآنجاکه بیش از حد مشغول بودیم، عمل جراحی را چند ماه به تعویق انداختیم. هنگامی که درنهایت به یک بیمارستان بزرگ برای پیگیری این روند رفتیم، بسیاری از افراد پیش او در صف نوبت بودند، بنابراین تصمیم گرفتیم پس از انجام آزمایش خون، به خانه برگردیم.

در مسیر برگشت به خانه، تصادف شدیدی کردیم، یک کامیون حامل سیمان با ما برخورد کرد. ماشین ما به‌‌طور جدی آسیب دیده بود، اما شوهرم و من در امان ماندیم و دچار صدمه‌ای نشدیم. راننده کامیون ترسید و ما را به بیمارستان برد. من گفتم: «ما تمرین‌کننده فالون دافا هستیم و استاد لی از ما محافظت می‌کنند. ما از شما غرامت درخواست نمی‌کنیم. می‌توانیم این حادثه را دوستانه حل کنیم.»

یک ساعت بعد، دختر و داماد‌مان به بیمارستان آمدند. آنها وقتی ماشین‌مان را دیدند، هر دو بهت‌زده شدند: «اتومبیل‌تان کاملاً مچاله شده بود و شما بااین‌وجود سالم هستید؟ به نظر می‌رسد استاد‌تان واقعاً از شما محافظت کردند! اکنون باور می‌کنم که فالون دافا عالی است!»

بعداً پسر و دخترم هردو پیشنهاد کردند که اتومبیل را به فروش برسانیم. گفتم ماشین اندوخته ما است و آن را نمی‌فروشیم. شوهرم با من موافقت کرد و گفت که همیشه ما را در امان نگه داشته است.

بستگان و دوستان‌مان، از جمله برادر‌م که نگرشی منفی نسبت به دافا داشتند، پس از شنیدن آنچه که برای ما اتفاق افتاد، همه دیدگاه مثبتی به دافا پیدا کردند.

روز بعد، قبل از اینکه شوهرم بتواند به سر کارش برود، فرزندان‌مان به او یادآوری کردند که هنوز به این عمل جراحی نیاز دارد. شوهرم گفت: «درحال حاضر خوبم! بعد از حادثه هیچ دردی ندارم.»

درواقع، دو هفته بعد، زمانی که شوهرم برای معاینه و بررسی مجدد به بیمارستان رفت، پزشکان گفتند که پولیپ، التهاب مزمن معده و کولیتش از بین رفته است! این یک معجزه بود.

شوهرم از رحمت دافا برخوردار شده است زیرا باور دارد که فالون دافا خوب است و از تزکیه‌ام حمایت می‌کند.

با پیروی از دافا، همه چیز بهبود می‌یابد

قبل از اینکه فالون دافا را تمرین کنم، خانواده‌ام بسیار فقیر بود. شوهرم و من، هر دو کشاورز بودیم و درآمد چندانی نداشتیم.. وضعیت مسکن ما هم خوب نبود.

پس از شروع تمرین دافا، وضعیت مالی ما به‌تدریج بهبود یافت و شوهرم شغل خوبی به دست آورد. او پرسنل سخت‌کوشی بود و همکاران و مدیرانش او را مورد احترام قرار می‌دادند. رئیس شرکت قصد داشت به او ترفیع مقام دهد، اما او گفت که این ارتقاء را نمی‌خواهد. شوهرم فقط می‌خواست شخص خوبی باشد که از اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری پیروی می‌کند، هرچند تمرین‌کننده نبود.

زندگی ما به‌طور چشمگیری تغییر کرده است. توانستیم خانه جدیدی بسازیم و فرزندان‌مان مشاغل خوبی پیدا کرده‌اند. همه اینها به‌خاطر این است که از برکت دافا برخوردار شده‌ایم.