(Minghui.org)  کنفرانس به اشتراک‌گذاری تجربه فالون دافا در ونکوور در ۵ مه ۲۰۱۹، برگزار شد. بیش از ده تمرین‌کننده فالون دافا تجربیات‌شان را به اشتراک گذاشتند و درباره نحوه رشد و بهبود در تزکیه‌شان و درباره ‌تلاش‌هایشان برای گفتگو با مردم درباره فالون دافا صحبت کردند. هنگامی که اختلافات پیش می‌آمد، آنها به درون‌شان نگاه و با سایر تمرین‌کنندگان همکاری می‌کردند. برخی از آنها کارماهای بیماری‌شان را با ایمان قوی به استاد و دافا از بین بردند.

تمرین‌کنندگانی که در این کنفرانس حضور داشتند، گفتند که پس از گوش دادن به تجربه‌های دیگران، روی تزکیه خودشان متمرکز شدند. آنها مصمم شدند که به‌‌طور جدی و کوشا تزکیه کنند و افراد بيشتری را نجات دهند.

کنفرانس به‌اشتراک‌گذاری تجربه فالون دافا، در تاریخ ۵ مه ۲۰۱۹ در ونکوور.

پیشرفت در تزکیه پس از ازبرکردن فا

خانم لیو بیش از ۲۰ سال است که فالون دافا را تمرین کرده است، اما برای مدت زیادی بهبودی‌های چشمگیری را احساس نکرده بود. به نظر می‌رسید که در یک سطح خاصی باقی مانده بود و نمی‌توانست به پیشرفتی دست یابد. در ماه ژانویه امسال، تغییر شدیدی در زندگی‌اش او را به‌طور جدی ناامید کرد و احساس بدبینی و گم‌گشتگی به او دست داد. بخشی از او، امیدش به تزکیه را از دست داده بود. بخش دیگرش مطمئن بود که تنها راهی که می‌تواند او را از این ورطه بیرون بکشد این است به دافا اعتماد کند. او تصمیم گرفت تا فا را ازبر کند.

خانم لیو به‌محض اینکه شروع به ازبرکردن فا کرد، مداخله‌های بسیاری را تجربه کرد. گاهی اوقات حتی بااینکه چشمانش روی کلمات متمرکز بود، ذهنش سردرگم می‌شد. گاهی اوقات خیال‌پردازی می‌کرد یا درباره موضوعاتی فکر می‌کرد که باعث می‌شد نتواند روی ازبرکردن تمرکز کند. یک جمله را چند بار تکرار می‌کرد اما هنوز نمی‌توانست آن را حفظ کند. دهانش درحال خواندن بود، اما ذهنش با آن همراه نبود. بااین‌وجود خانم لیو بدون اهمیت دادن به اینکه روند کارش بسیار آهسته بود، همچنان به حفظ کردن فا ادامه داد. او همچنین برای از بین بردن مداخله‌ها افکار درست می‌فرستاد.

خانم لیو هر روز به مدت دو ماه به حفظ‌کردن فا ادامه داد و قادر به ارزیابی مشکلش از دیدگاهی متفاوت بود. ناامیدی عمیق و بدبینی‌اش به‌تدریج از بین رفت. تنها آرزویش این بود که خودش را در راستای فا قرار دهد.

او همچنین وابستگی‌هایش برای رسیدن به کمال و پروژه‌های روشنگری حقیقت را از دست داد. توانست از عقاید و تصوراتش رها شود و با سایر تمرین‌کنندگان همکاری کند.

خانم لیو گفت که حفظ‌کردن فا یک قالب بود، اما کلید واقعی تقویت افکار درستش بود. هنگامی که وضعیتش نا‌امیدکننده به نظر می‌رسید، در ایمانش مصمم باقی ماند. او قویاً معتقد بود که دافا او را نجات خواهد داد و او را از این محنت گذر خواهد داد. او می‌داند که چرا در عرض دو ماه قادر شد به رشد و بهبودی باور‌نکردنی دست یابد.

روشنگری حقیقت به‌صورت رودررو

خانم کویی ۲۰ سال پیش تمرین فالون دافا را آغاز کرد. وقتی آزار و شکنجه شروع شد، در چین زندگی می‌کرد. او با هرکسی که ملاقات می‌کرد، از جمله رفتگران خیابان، حقایق درباره فالون دافا را برای آنها روشن می‌کرد.

پس از آنکه خانم کویی در سال ۲۰۰۸ به ونکوور نقل‌مکان کرد، به فعالیت‌های داوطلبانه آن دسته از تمرین‌کنندگان فالون دافا ملحق شد که به مردم کمک می‌کردند از حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن کناره‌گیری کنند. آنها بنرهایی را در محله چینی‌های ونکوور به نمایش می‌گذاشتند و با مردم درباره اهمیت خروج از حزب صحبت می‌کردند. در روزهای بارانی، از فروشگاه‌ها بازدید و به کارمندان و مشتریان آنها کمک می‌کردند تا از حزب خارج شوند.

خانم کویی گفت که افرادی که قبلاً با اقدامات آنها مخالف بودند، اکنون نگرششان را نسبت به فالون دافا تغییر داده‌اند. پس از آنکه مالک یکی از فروشگاه‌ها از سازمان‌های کمونیستی کناره‌گیری کرد، از تمرین‌کنندگان تشکر کرد و گفت: «از لطف بسیار خوب شما سپاسگزارم! آنچه انجام می‌دهید بسیار عالی است.» اکنون بسیاری از مردم آنها را تشویق می‌کنند برخی از آنها گفتند: «شما فوق‌العاده هستید!» و «استاد شما عالی است!»

نگاه کردن به درون و از بین بردن افکار منفی

خانم گوئو در پروژه‌ای رسانه‌ای شرکت دارد. بدون اینکه خودش متوجه باشد، اغلب افکاری منفی داشت. برخی از این افکار منفی درباره خودش بود. برخی درباره دیگران بود. به‌عنوان مثال، اغلب به جای تمرکز بر نقاط قوت سایر هم‌تمرین‌کنندگان روی نقاط ضعف آنها تمرکز می‌کرد. فکر می‌کرد که رفتار برخی از تمرین‌کنندگان، منعکس‌کننده فرهنگ حزب کمونیست بود، برخی دیگر نگرانِ نجات به صورت رودررو بودند، و غیره. او همچنین از خودش ناراضی بود و احساس می‌کرد تزکیه‌اش در سطح پایینی قرار دارد.

او متوجه شد که این افکار منفی، منعکس‌کننده ذهنیت سطحی و خود بزرگ‌بینی نیروهای کهن است. او دیگران را با استانداردهای خودش ارزیابی می‌کرد. پس از اینکه متوجه شد که چه اتفاقی درحال وقوع بود، مبنی‌بر اینکه وقتی ناراحت می‌شد، دیگران را مورد سرزنش قرار می‌داد یا احساس ناتوانی می‌کرد، بنابراین سعی کرد افکار منفی‌اش را مورد توجه قرار دهد. او می‌دانست که چنین افکاری در راستای فا نیستند. یک تمرین‌کننده باید مثبت‌اندیش باشد و به‌طور فعالانه‌ای به دنبال اصلاح و پیشرفت باشد.

خانم یانگ نیز برای یک گروه رسانه‌ای کار می‌کند. او درباره چگونگی از بین بردن ذهنیت مبارزه‌طلبی‌اش صحبت کرد. او و یکی دیگر از تمرین‌کنندگان در نمایشگاهی که اخیراً برگزار شد با هم همکاری کردند. آنها روزی درخصوص موضوعی بی‌اهمیت شروع به مخالفت با هم کردند.

خانم یانگ پس از بررسی رفتارش، فهمید که بسیاری از وابستگی‌های پنهانش ناشی از ذهنیت مبارزه‌طلبی‌اش هستند. اختلاف آنها زمانی آغاز شد، که او فهمید که تمرین‌کننده دیگر در امضای یک قرارداد تبلیغاتی شکست خورد. درنتیجه، خانم یانگ مجبور شد برنامه‌هایش را تغییر دهد تا قبل از کریسمس بتواند در مهلت مقرر کارش را انجام دهد. او شاکی بود از اینکه تمام وقت تلاش کرد تا به‌موقع کارش را انجام دهد.

او فراموش کرد که به درونش نگاه و خودش را تزکیه کند. درعوض درخصوص وضعیت دشواری که پیش آمد، تمرین‌کننده‌ای دیگر را مقصر در نظر گرفت. پس از شناسایی مشکل خودش، توانست ذهنیت مبارزه‌طلبی‌اش را از بین ببرد و اختلاف را حل و فصل کند.

غلبه بر افکار منفی و ترویج شن یون

آقای ژونگ در شرکتی در کانادا کار می‌کند که بیشترین تعداد از کارکنان چینی را دارد. او نگران بود که ترویج شن یون ممکن است بحث‌برانگیز باشد، اما نمی‌دانست چگونه بر  افکار منفی‌اش غلبه کند.

روزها گذشت و زمان اندکی به اجرای برنامه شن یون در این منطقه باقی مانده بود. یک شب رؤیایی دید که در آن مدیرعامل شرکت نزد او آمد و از او پرسید: «چرا به آنها نمی‌گویی؟» رؤیایش آنقدر زنده بود که از خواب بیدار شد. او متوجه شد که این رؤیا را به این دلیل دید که بداند باید شن یون را در شرکتش ترویج دهد.

استاد فرصت‌های بسیاری را برای او نظم و ترتیب دادند تا با همکارانش به صورت جداگانه صحبت کند. آقای ژونگ بروشورهای شن یون را به آنها داد و تماشای این نمایش را به آنها توصیه کرد. او همچنین در زمان صرف ناهار در شرکت مطالب اطلاع‌رسانی درباره شن یون را توزیع کرد. تمام همکاران چینی‌اش خوشحال بودند که اطلاعات ارائه‌شده را بپذیرند و از او تشکر کردند.