(Minghui.org) مهندس سابق فلزات در تیانجین در سال2012 بازداشت و سپس به‌خاطر امتناع از انکار باورش به فالون گونگ، به هفت سال حبس محکوم شد. فالون گونگ تمرینی معنوی است که از سال 1999 از سوی رژیم کمونیستی چین مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است.

آقای هوانگ لیاچیائو و همسرش خانم گه شیولان

آقای هوانگ لیاچیائو ابتدا در زندان شیچینگ حبس بود و سپس در آوریل2014 به زندان بینهای منتقل شد و مابقی دورۀ محکومیت خود را در آنجا سپری کرد و در 6آوریل2019 آزاد شد.

همسرش به مدت پنج سال اجازه پیدا نکرد او را ملاقات کند. پس از تلاش‌های خستگی‌ناپذیر همسرش برای آزادی او، نهایتاً در 11ژانویه2017 توانست او را ملاقات کند.

در ادامه آقای هوانگ به تشریح ضرب و شتم شدیدی می‌پردازد که در حین حبس در زندان شیچینگ متحمل شد.

***

پس از اینکه به سلول انفرادی منتقل شدم، زندانیان شبانه‌روز مرا در وضعیت عقاب با بال‌های باز به تخت می‌بستند. وقتی ناراحت بودند، طناب‌ها را سفت می‌کردند تا بیشتر درد بکشم. می‌توانستم صدای ترق تروق در استخوان‌ها و عضلاتم را بشنوم. بارها براثر شدت درد بی‌هوش شدم.

 زندانیان به نام‌های لیو هوئی و هان ونلیانگ اغلب به ران و شکمم ضربه می‌زدند. گاهی فکر می‌کردند که دست و پایم به اندازۀ کافی کشیده نشده‌اند، بنابراین مرا بالا می‌کشیدند و به یک صندلی فلزی می‌بستند. زیربغل و دنده‌هایم را با مسواک می‌سابیدند که چنان دردناک بود که باعث می‌شد نفسم بند بیاید.

یک روز در مارس2013، زندانی به نام لوئو هائو به اتاقم آمد و به سان جین‌یونگ دستور داد که مرا شکنجه کند. سان دست و پایم را بست و همراه با لی پنگ به پاها و شکمم ضربه می‌زدند.

وقتی دیدند که هنوز می‌توانم بدنم را حرکت دهم و سعی می‌کنم از ضرب و شتم اجتناب کنم، لوئو قسمت پایین شکمم را به تخت بست و آنها به کتک زدنم ادامه دادند. بدنم از شدت درد می‌لزرید.

حدود 10 دقیقه مرا کتک زدند. سپس شنیدم کسی به لوئو گفت که اگر به این صورت مرا مورد ضرب و شتم قرار دهند، خواهم مُرد.

لوئو نواری که دور شکمم بسته بود را کمی شُل کرد. پس از اینکه 10 دقیقۀ دیگر مرا زد، برای استراحت رفتند.

یک ماه بعد لوئو و لی برگشتند و برای بیش از نیم ساعت به همان صورت مرا کتک زدند. سپس درحالی‌که دستانم پشت بدنم بسته شده بود، مرا از مچ دست به قاب پنچره آویزان کردند. لوئو گفت که این قسمت دوربین نظارتی ندارد. از شدت درد طاقت‌فرسا بی‌هوش شدم.

نمایش شکنجه: آویزان شدن از پشت

وقتی به‌هوش آمدم، روی زمین دراز کشیده بودم. به‌محض اینکه چشمانم را باز کردم، لوئو و سان شروع به لگد زدن به پاها و شکمم کردند. احساس کردم که اعضای داخلی بدنم ازهم جدا می‌شوند.

وقتی خسته شدند، مرا روی تخت بردند و مجدداً دستها و پاهایم را بستند. شروع به بالا آوردن خون کردم. به آنها گفتم که احساس می‌کنم درحال مرگ هستم. سپس سان طناب را شُل کرد.

طی چند روز بعد اطاقی که در آن بودم فوق‌العاده آرام بود. همه نگران بودند که ببینند آیا زنده می‌مانم.

دو ماه بعد نگهبانان زندان مرا برای سی‌تی اسکن به بیمارستان بردند تا مطمئن شوند که بهبود یافته‌ام. اما زندانیان هرگز به‌خاطر ضرب و شتمم مجازات نشدند.

گزارش‌های مرتبط:

پس از 6 سال حبس غیرقانونی و شکنجه، همسر کماکان با عزمی راسخ پیگیر اجرای عدالت برای شوهرش استمرد تیانجینی سرانجام پس از 5 سال توانست برای حکم 7 سالۀ زندانش، درخواست تجدیدنظر دهدبازداشت همسر پس از سه سال دادخواهی برای حکم هفت سال حبس شوهرشمسئولین زندان تیانجین برای بیش از دو سال درخواست ملاقات همسر آقای هوانگ لیچیائو را رد کردندتیانجین: بازداشت تمرین‌کنندگان به‌خاطر بازدید از مکان عمومی بیرون زندان بینهایمهندس تیانجینی به هفت سال حبس محکوم شد و همسرش اجازۀ ملاقات با او را نداردمهندس 42 ساله را با صندلی چرخ‌دار به سالن دادگاه آوردندیک تمرین‌کنندۀ فالون گونگ مهندس که پس از آزار و شکنجه به آبرسان تنزل یافته بود، در شهر تیانجین، چین دادخواهی می‌کندمداخلۀ مأموران ادارۀ 610 در روند رسیدگی قضایی درحالی‌که آقای هوانگ لیچیائو از شرکت لولۀ تیانجین شکایت می‌کنداعمال شکنجۀ وحشیانه‌ بر تمرین‌کنندۀ فالون گونگ آقای هوانگ لیچیائو در اردوگاه کار شوانگکو در تیانجینشکنجۀ آقای هوانگ لیچیائو در اردوگاه کار اجباری شوانگکو در شهر تیانجینشکنجۀ وحشیانۀ آقای هوانگ لیچیائو در چندین اردوگاه کار اجباری در تیانجینآزار و شکنجۀ تمرین‌کنندگان فالون گونگ در تیانجینروش شکنجۀ فوق‌العاده شرورانه‌ای که اردوگاه کار اجباری شهر تیانجین بکار برد