(Minghui.org) استاد بیان کردند:

«اکثر مریدان دافای ما با استفاده از استعدادهای خود و آنچه که یاد گرفته‌اند درحال اعتباربخشی به دافا و پیمودن مسیر خودشان در تزکیه هستند. همۀ طبقات اجتماعی و حرفه‌های مختلف در اجتماع بشری می‌توانند در نقش مکان و موقعیتی برای تزکیه عمل کنند و تحت آزار و شکنجه، در نقش مکان و موقعیتی برای روشن کردن حقیقت و نجات موجودات ذی‌شعوری عمل کنند که به‌وسیلۀ حزب پلید در مسیرهای اهریمنی هدایت شده‌اند. اگر درحالی که از طرف شیطان تحت فشار قرار گرفته‌اید بتوانید افکار درست و اعمال درست را حفظ کنید، این اعتباربخشی به فا و اثبات خودتان است. آنهایی که مهارت‌های خاصی در هنر دارند، ممکن است به مسیری در اعتباربخشی به فا نور بتابانند.» («آموزش فا در جلسه‌ای درباره آهنگسازی»)


تحقق یافتن یک آرزو

تمرین‌کنندگان در نروژ که در زمینه موسیقی سابقه فعالیت دارند، از سال گذشته درحال تبادل نظر در این خصوص بوده‌اند که چگونه می‌توانند از مهارت‌های خاص خود برای اعتباربخشی به فا استفاده کنند. نخست فکر می‌کردیم که شاید در اجراهای محلی در منطقه‌مان شرکت کنیم، اما این موارد نسبتاً نادر هستند. بنابراین به فکر اجرا در یک مکان گردشگری افتادیم؛ جایی که در آن حقایق فالون دافا (یا همان فالون گونگ) را روشن‌ و درباره آزار و شکنجه اطلاع‌رسانی می‌کنیم. اگرچه مطمئن نبودیم که چگونه باید انجامش دهیم، تصمیم گرفتیم به پیش برویم و موسیقی‌های ساخت تمرین‌کنندگان دافا را تمرین کنیم.

نخست باید مکانی را پیدا می‌کردیم تا بتوانیم در آنجا به‌صورت گروهی تمرین کنیم. بنابراین محل کار مرا برای این منظور انتخاب کردیم. برای نخستین جلسه تمرین، روز شنبه 2 ساعت با هم بودیم. من ارهو (ویولن چینی) را نواختم و تمرین‌کننده دیگری گوژنگ (زیتر چینی) را نواخت. تمرین‌مان خیلی خوب پیش رفت.

اما وقتی دوباره برای تمرین گردهم آمدیم، دیگر امکان استفاده از محل کارم وجود نداشت. بنابراین تصمیم گرفتیم موسیقی را در پارکی کنار یک رودخانه تمرین کنیم که نتیجه حاصل غیر‌منتظره بود.

«ما موسیقی سازهای چینی را شنیدیم»

درست همانطور که تمرین را شروع می‌کردیم، گروهی از نروژی‌ها برای گوش دادن به موسیقی ما به آنجا آمدند. انتظارش را نداشتیم. به‌طور اتفاقی تعدادی فلایر همراه‌مان داشتیم و دو تابلوی نمایش اطلاعات که درباره برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ به‌دست رژیم کمونیست چین اطلاعاتی ارائه می‌داد. بنابراین تابلوهای نمایشی و فلایرها را به نمایش گذاشتیم و حقایق فالون دافا را برای‌شان توضیح دادیم. سپس به تمرین‌مان ادامه دادیم.

دو مرد چینی که با دوچرخه‌های خود در پارک قدم می‌زدند نیز جلو آمدند و گفتند: «صدای موسیقی سازهای چینی ما را به اینجا کشاند.» شروع به صحبت درباره فرهنگ سنتی چین کردیم. سپس درباره این گفتگو کردیم که حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) درحال از بین بردن فرهنگ سنتی چین و ازهم پاشیدن اخلاقیات در چین امروز است. درباره آزار و شکنجه فالون گونگ و برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده به‌دست رژیم کمونیست چین نیز صحبت کردیم. آنها سؤالاتی از ما پرسیدند که به آنها پاسخ دادیم. در پایان كمك‌شان كردیم از ح.ک.چ و سازمان‌های جوانان آن خارج شوند.

احساس می‌کردیم که استاد کمک‌مان می‌کنند، زیرا می‌خواستیم از مهارت‌های خاص خود برای نجات مردم استفاده کنیم. استاد افرادی را با رابطه تقدیری به سوی ما هدایت می‌کردند. وقتی افکار و اعمال درست داشتیم، همه چیز ساده بود. قبل از اینکه فرصتی بیابیم تا برای مدتی با هم تمرین کنیم، هرگز تصور نمی‌کردیم که آماده باشیم در یک مکان گردشگری ساز بنوازیم.

این تجربه اعتمادبه‌نفس ما را به روشنگری حقایق دافا از طریق موسیقی افزایش داد. چند تنوع را نیز به مجموعه قطعات‌ موسیقی‌مان اضافه کردیم: آواز، تکنوازی ارهو و تکنوازی گوژنگ.


«شگفت‌انگیز است که حقایق را از این طریق به مردم منتقل می‌کنید!»

 این تجربه مثبت تشویق‌مان کرد و سبب شد آماده‌سازی‌های دقیق‌تری را برای جلسه تمرین روز بعد خود که یکشنبه بود، انجام دهیم. دو تابلوی نمایشی دیگر را به زبان چینی و دو تابلوی دیگر را به زبان انگلیسی با خود به آن مکان بردیم. آنها را در امتداد مسیر در هر دو انتهای پارک قرار دادیم.

بعد شروع به نواختن موسیقی کردیم. هر از گاهی گروه‌هایی از نروژی‌ها برای گوش دادن به موسیقی‌مان می‌آمدند. بعد از اتمام نوازندگی ما کف می‌زدند و تشویق‌مان می‌کردند. سپس تمرین‌کننده‌ای درباره فالون دافا و آزار و شکنجه این باور در چین با آنها صحبت ‌می‌کرد. آنها درک می‌‌کردند، فلایر می‌گرفتند و می‌رفتند.

بعد گروه دیگری ‌آمد. آنها ‌نشستند و به دو قطعه موسیقی «غزل نیلوفر آبی» و «لطفاً کنارم بنشین» گوش ‌دادند. پس از پایان نوازندگی ما نیز خیلی تشویق ‌کردند. بعد از اینکه تمرین‌کننده‌ای درباره فالون دافا به آنها گفت، یک بانوی میانسال نروژی گفت: «موسیقی‌ای که شما می‌نوازید، بسیار صلح‌آمیز است. شگفت‌انگیز است که حقایق را از این طریق به مردم منتقل می‌کنید!» او ما را در آغوش گرفت. بعد از اینکه مردم حقیقت را درک می‌کردند، قدردانی را از ته قلب‌‌شان احساس می‌کردیم.

مردم هنگام نوازندگیِ ما با دقت بیشتری به حقایق فالون دافا گوش می‌دادند. بدون نواختن موسیقی، فقط فلایرها را بین افرادی که می‌گذشتند، توزیع می‌کردیم و آنها نسبتاً منفعلانه فلایرها را می‌پذیرفتند. حالا به‌خاطر موسیقی، خودشان به سمت‌مان می‌آیند. علاوه بر این، موسیقی‌مان دارای انرژی نیز است که به پاکسازی محیط کمک و وجدان مردم را بیدار می‌کند، بنابراین وقتی بعد از اتمام نواختن یک قطعه، حقیقت را روشن می‌کنیم، تأثیرات معمولاً خیلی خوب هستند.

ما در مطالعه فای محلی‌مان تجربیات خود را نیز به‌اشتراک می‌گذاشتیم. یک بار تمرین‌کننده‌ای غربی گفت که شنیده است انتقال یک پیام ازطریق موسیقی بجای انتقال ازطریق کلمات، تأثیرش بر مردم می‌تواند 40 برابر قدرتمندتر باشد.


«آیا شما یک خانواده هستید؟ خیلی خوب همکاری می‌کنید!»

در نزدیکی پارکی که موسیقی می‌نوازیم، یک دانشکده هنر وجود دارد. یک بار 4 دانشجو که در رشته موسیقی مشغول به تحصیل بودند، در بعدازظهر شنبه کنارمان توقف کردند. یکی از آنها ویولونی همراهش داشت. بعد از اینکه به موسیقی ما گوش دادند، آن دانشجو ویولونش را بیرون آورد و خواست همراه ما بنوازد.

سپس 4 دانشجوی دیگر نیز آمدند. آنها هم در آن دانشکده موسیقی می‌خواندند. آنها به گوژنگ بسیار علاقه‌مند شدند و تحت تأثیر صدای ساز ارهو نیز قرار گرفتند که می‌تواند مستقیماً با قلب مردم صحبت کند. بعد از اینکه قطعه‌ای را نواختیم، تمرین‌کننده‌ای حقایق فالون دافا را برای‌شان توضیح داد. در حالی که او صحبت می‌کرد، برای همراهی در پس‌زمینه ساز ارهو را ‌نواختم. یکی از دانشجویان پس از درک حقیقت بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. او پرسید: «آیا شما یک خانواده هستید؟ خیلی خوب همکاری می‌کنید! قطعه‌ای که او در ارهو ‌نواخت، با محتوای آنچه به من گفتید، کاملاً مطابقت داشت.»

«با شما همدردی می‌کنیم!»

یک روز بنر خود را در پارک برافراشتیم و سپس شروع به نواختن موسیقی و آواز خواندن کردیم. گروهی از گردشگران چینی روی نیمکت‌هایی در آن نزدیکی نشستند. آنها آهنگی را که می‌خواندیم، هرگز نشنیده بودند. بعضی از آنها پشت سر ما قدم می‌زدند، زیرا می‌خواستند نام آهنگی را که می‌خواندیم، ببینند. برخی جلوی ما قدم می‌زدند و عبارات روی بنر را می‌خواندند. ما آخرین خبرها را روی بنر منتشر می‌کردیم:

1. دادگاه رسیدگی به چین، «یک دادگاه مستقل خلق در لندن که به‌منظور تحقیق درباره برداشت اجباری اعضای بدنِ زندانیان عقیدتی در چین تشکیل شد، یافته‌های خود را در 17ژوئن2019 منتشر کرد. هیئت منصفه این دادگاه به این نتیجه رسید که حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) سال‌ها است که تمرین‌کنندگان فالون گونگ را در چین تحت برداشت اعضای بدن‌شان قرار می‌دهد و این آزار و شکنجۀ وحشیانه تا به امروز ادامه دارد.» (Minghui.org)

یک دادگاه مستقل خلق در لندن پس از جمع‌آوری شواهد و مدارک، از جمله از 50 شاهد، برگزاری جلسات دادرسی و انجام تحقیقات از کانال‌های متعدد به‌مدت 8 ماه، تصمیم نهایی خود را در 17ژوئن گرفت و اعلام کرد كه اكثر افرادی كه تحت برداشت اجباری اعضای بدن قرار گرفتند، تمرین‌کننده فالون گونگ هستند.

2. یک مقام رسمی وزارت امور خارجه ایالات متحده به‌طور خاص به تمرین‌کنندگان فالون گونگ گفت که می‌توانند لیستی از عاملان درگیر در آزار و شکنجه فالون گونگ را ارسال کنند. مینگهویی با انتشار اطلاعیه‌ای، مریدان دافا در سراسر جهان را ترغیب کرد كه فوراً اطلاعات درباره این عاملان، خانواده‌ها و دارایی‌های‌شان را جمع‌آوری، تدوین و به مینگهویی ارسال کنند تا هویت آنها تأیید و محل زندگی‌شان مشخص شود. این لیست به وزارت امور خارجه ایالات متحده ارائه می‌شود.

یک بار حقایق فالون دافا را برای دو گردشگر چینی با ظاهر رسمی که در حال خواندن بنرها بودند توضیح دادم. آنها بارها گفتند: «با شما همدردی می‌کنیم! با شما همدردی می‌کنیم!»


«من نیز می‌خواهم فالون دافا را تمرین کنم»

یک روز، درحالی که موسیقی خود را می‌نواختیم، یک فرد غربی میانسال جلو آمد. او تابلوهای نمایشی ما را بارها و بارها خواند. پس از گوش دادن به چند قطعه، تمرین‌کننده‌ای درباره فالون دافا با او صحبت کرد. او گفت که خودش نیز می‌خواهد فالون دافا را تمرین کند. ما به او گفتیم که می‌تواند ازطریق اینترنت به آدرس سایتی که در فلایر چاپ شده است، برود، شماره تلفن داوطلب محلی را در محل زندگی‌اش بیابد، سپس فالون دافا را از آن داوطلب بیاموزد.

اکنون ما در حدود ده‌ ساز یا آهنگِ ساخت تمرین‌کنندگان حرفه‌ای شده‌ایم، اما باید به پیشرفت مهارت‌های‌مان ادامه دهیم. قصد داریم تعدادی همراهی موسیقی را در پس‌زمینه نیز داشته باشیم تا تأثیر کلی را ارتقاء بخشیم. در عین حال قصد داریم متن ترانه‌ها و معنای پشت موسیقی را نیز چاپ کنیم تا مردم بتوانند معانی بین آهنگ‌ها یا سازها را بهتر درک کنند و فرصتی حتی بهتر برای درک حقیقت دافا داشته باشند.