(Minghui.org) طی 20 سال گذشته که حزب کمونیست چین فالون گونگ را سرکوب است، تمرین‌کنندگان این روش تلاش‌های زیادی کرده‌اند تا مردم را از حقیقت درباره این تمرین تزکیه آگاه سازند و تبلیغات نفرت‌آمیز حزب را بی‌اعتبار كنند. بسیاری از مردم پس از شنیدن چگونگی آزار و شکنجه مردم بی‌گناه توسط ح.ک.چ در همه کمپین‌های خود، از جمله تمرین‌کنندگان فالون دافا، تصمیم می‌گیرند که روابط خود را با رژیم کمونیستی قطع کنند.

مأمور لباس شخصی

مأمورین لباس شخصی معمولاً برای نظارت بر تمرین‌کنندگان فالون گونگ یا برای اهداف دیگر، در خیابان‌ها گشت می‌زنند. آنها معمولاً یک کیف یا چتر یا تلفن همراه را در دست می‌گیرند و وانمود می‌کنند که عابر پیاده معمولی هستند. برخی از آنها حقایق مربوط به فالون گونگ را قبلاً از تمرین‌کنندگان شنیده‌اند و بدون آزار و اذیت تمرین‌کنندگان به راه خود ادامه می‌دهند. یکی از مأموران یک بار اظهار داشت: «من فقط می‌خواهم که بتوانم خوب غذا بخورم و بخوابم و عذاب وجدان نداشته باشم.»

اخیراً یکی از این مأموران را دیدم که در خیابان‌ها قدم می‌زد. به او لبخند زدم و با صدای آرام گفتم: «می‌دانم شما اینجا چه کار می‌کنید.» او لبخندی زد و چیزی نگفت.

ادامه دادم: «من یک تمرین‌کننده فالون گونگ هستم [او این را از قبل می‌دانست]. بنابراین می‌خواهم شما را تشویق کنم که کارهای بدی که موجب صدمه دیدن افراد بی‌گناه می‌شود، انجام ندهید.» سپس حقیقت را روشن كردم و تبلیغات توهین‌آمیز ح.ک.چ درباره فالون گونگ مانند حقه خودسوزی در میدان تیان‌آن‌من را منکر شدم.

به صحبت‌هایم افزودم: «می‌دانید، ح.ک.چ ممکن است در هر زمان به‌خاطر همه جنایاتی که مرتکب شده است از قدرت سقوط کند. ما نمی‌خواهیم با آن غرق شویم.»

هنگامی که پیشنهاد کردم از سازمان‌های ح.ک.چ با یک اسم مستعار خارج شود، لبخندی زد و به نشانه تأیید، سرش را تکان داد و دست راستش را بالا برد.

سپس گفتم: «پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری برای اینکه فرد بهتری بود، هرگز نمی‌تواند جرم محسوب شود. لطفاً به‌خاطر داشته باشید که "فالون دافا خوب است."»

با بالا بردن دست راستش، او بار دیگر لبخند زد و سرش را تکان داد.

مسئول شاغل در دادگاه

با جوانی صحبت کردم که دم در ورودی یک اداره دولتی نشسته بود. همانطور که درباره فالون گونگ صحبت کردم، او گستاخ شد و نمی‌خواست گوش کند. او گفت: «من در دادگاه کار می‌کنم و به چیزهایی مثل این گوش نمی‌کنم.»

من گفتم: «همه مردم درباره اینکه حزب چقدر فاسد است صحبت می‌کنند. از آنجا که در دادگاه کار می‌کنید، باید از این امر آگاه باشید. شخصی به من گفت که مقامات دادگاه از شاکی و متهمان رشوه می‌پذیرند، آیا این درست است؟» این مرد با تعجب نگاه کرد و گفت: «بله در واقع این امر صحت دارد.»

به او گفتم که چگونه ح.ک.چ دروغ‌هایی را برای تحریک نفرت علیه فالون گونگ گسترش داده است. برای مثال، حقه خودسوزی در میدان تیان‌آن‌من. دخترکی که در آتش‌سوزی بود، توانست چهار روز بعد از عمل برش نای آواز بخواند (امری غیرممکن) و تمام بدنش با وجود سوختگی شدید در گاز پیچیده شده بود- امری که کاملاً  ضد استانداردهای پزشکی است.

دوباره پرسیدم که آیا می‌خواهد سازمان‌های ح.ک.چ را ترک کند، و این بار نگرشش 180 درجه تغییر کرد. او گفت: «باشه، کناره‌گیری می‌کنم.»

دیگر فریب حزب را نمی‌خوریم

به مردی میانسال در خیابان سلام و شروع به صحبت درباره فالون گونگ کردم. او دستش را تکان داد و گفت: «امکان ندارد! نمی‌خواهم به این چیزها گوش کنم. من هر جایی که حزب برود، خواهم رفت.»

به او توضیح دادم که پیروی از حزب مساوی است با رفتن در مسیر نابودی. «ح.ک.چ از هسته فاسد شده است. از 204 عضو کمیته مرکزی ح.ک.چ [بالاترین قدرت در چین]، 187 نفر از آنها، اعضای خانواده درجه اول‌شان در خارج از کشور زندگی می‌کنند. برای کسانی که وزیر یا مقام بالاتری دارند، 74.5 درصد از فرزندانشان - و 91 درصد از نوه‌هایشان - در ایالات متحده زندگی می‌کنند.»

همچنین به او گفتم که ح.ک.چ در حالی که کشور را در جهت غلطی هدایت می‌کند، اموال و منابع ملی را غارت کرده است. به‌عنوان مثال، تمرین‌کنندگان فالون گونگ افراد بی‌گناهی هستند که می‌خواهند شهروند بهتری شوند. ح.ک.چ با سرکوب آنها و از بین بردن ارزش‌های سنتی، در سرازیری افتاده و مسیری برای بازگشت ندارد.

سپس آن مرد پاسخ داد: «بله این واقعاً قابل درک است!» او تصمیم گرفت که از ح.ک.چ و سازمان‌های جوانان آن کناره‌گیری کند و از من تشکر کرد.

بازار کشاورزان

یک روز در اواخر بعد از ظهر، خانم مسنی را دیدم که در مقابل یک میز درحال فروش میوه در بازار کشاورزان ایستاده بود. یک سوزن سرم در دستش بود، بنابراین گمان کردم که به‌تازگی از بیمارستان مرخص شده است. با او درباره فالون گونگ صحبت کردم. او در پاسخ گفت: «ما باید به حزب گوش کنیم.»

فهمیدم که او عضو حزب کمونیست چین است و گفتم: «حزب به جز آسیب رساندن به شهروندان خود و بالا کشیدن پول‌شان، چیزی به کشور نمی‌دهد. کشور بدون آن بسیار بهتر خواهد بود.»

میوه‌فروش قبول داشت كه فالون گونگ بسیار خوب است. او گفت: «کسی در روستایم بازو درد داشت و بعد از شروع تمرین فالون گونگ بهبود یافت. در غیر این صورت، او باید پول زیادی را برای درمان‌های پزشکی خرج می‌کرد- او بسیار خوشبخت بود که فالون گونگ را یاد گرفت.»

این زن به آرامی به صحبت‌هایم گوش داد و بعداً موافقت کرد که از ح.ک.چ خارج شود.

مأمور پلیس

مردی را دیدم که در محله در حال جمع‌آوری سبزیجات از باغچه‌اش بود. او لباس پلیس پوشیده بود اما من به پیش رفتم و درباره ح.ک.چ با او صحبت کردم. او بدون اینکه سرش را بالا بیاورد گفت: «نمی‌ترسی که ممکن است تو را دستگیر کنم؟»

من پاسخ دادم: «نه نمی‌ترسم، زیرا شما فرد خوبی هستید.» نگاهی به من انداخت و لبخندی زد.

او پرسید: «چرا شماها [تمرین‌کنندگان فالون گونگ] همیشه با مردم صحبت می‌کنید و از آنها می‌خواهید که ح.ک.چ را ترک کنند؟»

گفتم: «به این دلیل است كه ما می‌خواهیم مردم ایمن باشند. می‌بینید، ح.ک.چ بسیاری از تمرین‌کنندگان بی‌گناه فالون گونگ را تحت آزارو شکنجه و فشار قرار داده است تا از زندگی بر اساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری دست بکشند. آنها در زندان‌ها و مراکز شستشوی مغزی حبس و شکنجه می‌شوند. در طول تاریخ، ح.ک.چ به تعداد بسیار زیادی از مردم آسیب رسانده است. اکنون کل جامعه ما فاسد و حریص شده است. آیا جامعه ما در معرض خطر نیست؟»

به او گفتم كه چگونه فالون گونگ ذهن و بدن افراد را بهبود می‌بخشد و به او نمونه‌هایی از كسانی را گفتم كه از تمرین‌کنندگان بی‌گناه حمایت كرده‌اند و به‌خاطر مهربانی‌شان برکت یافتند. او از ح.ک.چ خارج شد و از من تشکر کرد.

مأمور پلیس قدیمی: «فالون گونگ واقعاً عالی است»

یکی از دوستانم مربی هنرهای رزمی است. بعد از اینکه با او درباره فالون گونگ صحبت کردم، او و همسرش هر دو مایل بودند که به فایل‌های صوتی درباره آن گوش دهند.

وقتی روز دیگر به دیدنش رفتم، یک مهمان داشت. هنگامی که شروع به گفتگو درباره فالون گونگ کردیم، مربی هنرهای رزمی گفت: «مردم در سراسر جهان حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را دوست دارند. فقط رهبر پیشین ح.ک.چ، جیانگ زمین با آن مشکل داشت و آن را بدون هیچ دلیلی منع کرد.»

مهمان این مربی فقط آنجا نشسته بود و لبخند می‌زد، بدون اینکه چیزی بگوید. وقتی با او گفتگو کردم، او گفت که شغلش با تمرین‌کنندگان فالون گونگ سر و کار دارد. مربی هنرهای رزمی گفت: «او یک مأمور پلیس قدیمی است.»

مأمور پلیس گفت: «در گذشته، بسیاری از تمرین کنندگان برای درخواست تجدید نظر [برای حق تمرین فالون گونگ] به پکن می‌رفتند. من آنها را برمی‌گرداندم و با آنها به‌خوبی رفتار می‌کردم- به آنها آب می‌دادم و از آنها به‌خوبی مراقبت می‌کردم. وقتی آنها بعد از آزادی مرا می‌دیدند، همیشه به من سلام می‌کردند.»

مربی هنرهای رزمی افزود: «این [مأمور پلیس قدیمی] بود که ابتدا مطالب فالون گونگ را برای خواندن به من داد، بنابراین من می‌دانستم که این خوب است.»

مأمور پلیس با لبخند گفت: «صادقانه بگویم، فالون گونگ واقعاً عالی است.»