(Minghui.org) چند روز پیش، استاد به من هشدار دادند كه با اوضاع آشفته انتخابات آمریكا از مسیر درست منحرف شده‌ام و نمی توانم افكار درستم را حفظ كنم. با درک این موضوع شروع به تأمل بیشتر درباره خودم کردم.

متوجه شدم که پس از مشاهده تجزیه و تحلیل بیش‌ازحد از اوضاع انتخابات و تفسیر سیستم سیاسی ایالات متحده، ذهنم در طرز تفکر استراتژیکی و تاکتیکی مردم عادی سقوط کرده بود. من تحت تأثیر عزم راسخ ترامپ و همچنین شجاعت و خرد طرفدارانش، از عموم مردم گرفته تا مقامات دولتی و وکلا قرار گرفتم. اطمینان داشتم که او با توجه به منابعی که در اختیار دارد، حمایت گسترده مردم و شواهد قاطعانه درخصوص تقلب در انتخابات، پیروز انتخابات خواهد بود. وقتی او متعهد شد که با قدرت و مسئولیت ریاست‌جمهوری‌اش از کشور و قانون اساسی محافظت می‌کند، حتی بیشتر متقاعد شدم.

سپس تگزاس با طرح شکایت به دیوان عالی کشور، چهار ایالت تعیین‌کننده را به نقض قانون اساسی در انتخابات سراسری متهم کرد. با توجه به تجزیه و تحلیل رسانه‌های مستقل خارج از کشور، دادگاه عالی باید به‌دلیل سابقه تاریخی ویژه تگزاس (که قبل از اینکه به ایالتی در ایالات متحده آمریکا تبدیل‌ شود از مکزیک به‌خاطر نقض قانون اساسی مستقل شد)، به دادخواست رسیدگی کند، درغیر‌این‌صورت منجر به تقسیم ایالات متحده می‌شود.

در میان 9 قاضی دادگاه عالی، محافظه‌کاران بیش از لیبرال‌ها هستند و سه نفر از آنها ازسوی شخص ترامپ معرفی شده‌اند. بنابراین براساس تفکر فرهنگ حزبی‌ام استنباط کردم که این سه قاضی باید خودشان را ملزم به بازگرداندن آرای ترامپ کنند و ترامپ در طرح این دادخواست پیروز خواهد شد. خیلی خوشحال بودم.

وقتی بعداً شنیدم که دادگاه عالی دعوی را به‌طور غیرمنتظره رد کرد ناامید شدم. متوجه شدم آنچه در جهان بشریت «مزیت» تلقی می‌شود لزوماً در نبرد بین خیر و شر نقشی ندارد. شروع کردم به‌طور جدی به درونم نگاه کنم و ناگهان اتفاقی را که چند سال پیش رخ داده بود به یاد آوردم که یکی از تمرین‌کنندگان محلی ما قرار بود که محاکمه شود و ما برای دفاع از تمرین‌کننده وکیلی را استخدام کردیم.

وکیل به ما گفت: «همه شما باید افکار درست بیشتری بفرستید، درغیراین‌صورت من در دادگاه قدرتی ندارم.»

من این بصیرت را پیدا کردم که وکیل مانند دستی در این بُعد بود و افکار درست و قدرت الهی ما دست دیگری بود که می‌توانست پلیدی را در بُعد‌های دیگر از بین ببرد. وقتی افکار درست ما ظهور پیدا می‌کنند، این دو دست به هم می‌رسند و شرارت از بین می‌رود. وکیل کار را در سطحی ظاهری انجام داد و مریدان دافا در سایر بُعدها نقش اصلی را داشتند. با نگاهی به وضعیت انتخابات ایالات متحده، گرچه شخصی که ازسوی موجودات الهی انتخاب شد فردی فوق‌العاده و دارای مأموریتی مهم است، اما نمی‌تواند جای مریدان دافا را بگیرد.

استاد بیان کردند:

«از آنجا كه شما مریدان دافا هستید نباید به چیزهایی كه نامیده می‌شود تغییرات "طبیعی،" تغییرات خارجی، تغییرات جامعه‌ معمولی یا خدمت‌های به‌خصوصی كه كسی می‌خواهد برای ما انجام دهد، امیدوار باشید.شما خدایان هستید و شما حكم‌فرمایان آینده‌ كائنات هستید، روی چه كسی حساب می‌كنید؟ همه موجودات امیدشان را به شما بسته‌اند!( تشویق) آن واقعاً ‌همین‌طور است.» («آموزش فا در سال 2002، در كنفرانس تبادل تجربه در فیلادلفیا، در آمریكا»، آموزش فا در کنفرانس، جلد دوم)

در برابر کمونیست شیطانی، انسان قدرت کمی دارد. مریدان دافا به برکت رحمت استاد و قدرت بیکران دافا، توانستند 21 سال آزار و اذیت بی‌رحمانه علیه ایمان‌شان را تحمل کنند. از طرف دیگر، در حقیقت افکار درست مردم عادی در مقابل شیطان نیز توسط موجودات الهی قدرت یافته‌اند.

در میان نبرد بین نیکی و پلیدی، مریدان دافا نباید تحت‌تأثیر هیچ‌یک از ظواهر دنیوی قرار گیرند. ما نباید بیش‌ازحد به شرایط سودمندی که به‌نظر می‌رسد به نفع فرد منتخب موجودات الهی است اعتقاد داشته باشیم و همچنین نباید به قدرت افراد معمولی تکیه کنیم. به‌جای اینکه ذهن‌مان را مشغول نتایج کنیم، باید بی‌سروصدا افکار درست را بفرستیم تا افراد را در برابر پلیدی با قدرت کافی تقویت کنیم. چگونه می‌توانیم از کیهان محافظت کنیم و موجودات ذی‌شعور را با وابستگی‌ها و اصول بشری آمیخته‌شده در افکار درست‌مان نجات دهیم؟

من همیشه به اوضاع سیاسی جهان و ازدست‌دادن‌ها و به‌دست‌آوردن‌های دنیوی بسیار وابسته بوده‌ام. قبلاً احساس می کردم که هیچ علاقه‌ای به حساب‌کردن روی افراد عادی ندارم. درحقیقت، وقتی که هیچ مبارزی در سیستم حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) نبود که شهامت مبارزه با ح‌ک‌چ را داشته باشد، این وابستگی پنهان می‌شد. اکنون که ترامپ به‌عنوان برگزیده الهی با مأموریت متلاشی‌کردن حزب کمونیست چین ظاهر شد، وابستگی‌ام برای تکیه‌کردن به او و سایر افراد غیرتمرین‌کننده افزایش یافته است. قدردانی و تحسین من از مقامات، وکلا و افرادی که از ترامپ حمایت کردند نیز نشان داده شده است.

یکی دیگر از وابستگی‌هایم نیز در طول نگاهم به درون، که پرستش فرهنگ و دانش دنیایی است، آشکار شد. من عاشق تاریخ باستان چین هستم و به خرد و دانش روشنفکران باستان درخصوص اداره کشورها غبطه می‌خورم.

تمرین‌کنندگانی که برنامه‌های رسانه‌ای مستقل تولید می‌کنند، دارای تحصیلات و دانش بسیار خوب با معیارهای اخلاقی بالا و خردمندانه اعطاشده از طرف دافا هستند. آنها بهتر از استراتژیست‌ها و ژنرال‌های عهد باستان هستند. این برنامه‌ها نقش مهمی در نجات موجودات ذی‌شعور دارند. اما، برنامه‌های آنها مردم عادی را هدف قرار می‌دهند، نه تمرین‌کنندگان. هر وقت اتفاقات مهمی در داخل یا خارج از کشور می‌افتاد به‌سختی می‌توانستم از وابستگی‌ام به برنامه‌ها رها شوم. همیشه می‌خواستم درک‌ها و بینش‌های آنها را بشنوم.

سال گذشته هر زمان که مشغول تماشای برنامه‌های رسانه‌ای مستقل بودم، دستی که برای حرکت‌دادن ماوس کامپیوتر از آن استفاده می‌کردم درد می گرفت و هنگامی که آنها را تماشا نمی‌کردم دستم درد نداشت. حتی بعضی اوقات، وقتی به برنامه رسانه مستقل فکر می‌کردم، دستم درد می‌گرفت. تصمیمم را گرفتم تا از این مشغله ذهنی خلاص شوم. مانند کسی که سعی در ترک سیگار دارد، آن را ترک کردم اما دوباره آن را انجام دادم، آن را ترک کردم و دوباره این کار را کردم. درحقیقت، ریشه وابستگی را کشف نکردم: تحسین مردم و دانش. من در جهان مادی زندگی می‌کنم و ذهنم نیز به‌سوی جهان مادی کشیده می‌شود.

استاد بیان کردند:

«همه یو فی را تحسین می‌کنند، اما چرا او نتوانست سلسلۀ سونگ جنوبی را نجات دهد؟ آیا خانوادۀ یو بسیار قدرتمند نبود؟ چنین چیزی ارادۀ آسمان بود. («هیچ‌ اثبات و نمایشی هنگام نجات مردم و آموزش فا»، جوآن فالون جلد دوم)

حتی قدرتمندترین نیرو در جهان بشری نیز باید با اراده آسمان همراه شود. در مقابل نبرد بین نیکی و پلیدی، واقعاً چه چیزی را باید باور داشته باشیم؟ نظام سیاسی، قوانین، فناوری، نظامی و اقتدار؟ قلب مردم، شجاعت، خرد و دانش مردم؟ یا 100درصد به استاد و دافا؟

همه چیز با توجه به نیازهای اصلاح فا ازسوی استاد تنظیم خواهند شد. ما به‌عنوان مرید دافا، فقط استاد و دافا را در قلب‌مان داریم. ما به هیچ نیرویی در جهان اعتماد نمی‌کنیم و آن را نمی‌پرستیم. این فرصتی است تا از جنبه بشری‌مان جدا شویم. من درک می‌کنم که نوشتن این مقاله تبادل تجربه قادر به ازبین‌بردن ذهنیت و وابستگی‌های بشری‌ام نیست و من باید به‌طور محکم و استوار تزکیه کنم تا خودم را اصلاح کنم.