(Minghui.org) درحالی که بیش از 200 کشور و منطقه با پاندمی ویروس کرونا مواجه شده‌اند، بسیاری از مقامات دولتی و مردم، به‌طور کلی در جستجوی درمانی برای آن هستند. برخی از آنها شروع کرده‌اند تا درباره برخی از مشکلات اساسیِ جامعه‌شان و خودشان تأمل کنند.

فرانک اسنودن، استاد بازنشستۀ تاریخ و تاریخ پزشکی در دانشگاه یِیل، در کتاب خود به نام اپیدمی و جامعه: از مرگ سیاه تا به امروز که در اکتبر2019- چند هفته قبل از شیوع ویروس کرونا در ووهانِ چین- منتشر شد، نوشت: «بیماری‌های اپیدمیک رویدادهای اتفاقی نیستند که همینطوری و بدون دلیل و بدون هشدار جوامع را گرفتار کنند.»

او در مصاحبه‌ای با نیویورکر در 3مارس2020 توضیح داد: ««اپیدمی‌ها دسته‌ای از بیماری‌ها هستند که ظاهراً نقش آینه‌‌ای را بازی می‌کنند که انسان‌ها چهره واقعی خود را در آن ببینند. آنها روابط ما را با محیط نیز منعکس می‌کنند. محیط ساخته‌شده‌ای که ایجاد می‌کنیم و محیط طبیعی‌ای که واکنش نشان می‌دهد. آنها روابط اخلاقی ما انسان‌ها را با یکدیگر نیز به نمایش می‌گذارند و ما امروز شاهد آن هستیم.»

با توجه به این موضوع، ممکن است بخواهیم بدانیم که در طول پاندمی ویروس کرونا چه اتفاقی رخ داده است، چه درسی می‌توان از تاریخ گرفت و برای یافتن راه حل باید چه کار کرد.

ویروس ح‌ک‌چ

از دسامبر سال 2019، حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) برای مخفی‌کاری درخصوص شیوع اولیه، کمتر نشان دادن شدت آن، پایین‌تر گزارش‌ کردن ارقام و سرزنش سایرین برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت آن، از هیچ تلاشی چشم‌پوشی نکرده است. آتلانتیک در 19مارس سال 2020 گزارش داد: «مدارکِ مربوط به مخفی‌کاری عمدیِ چین درباره شیوع ویروس کرونا در ووهان، مدارکی علنی هستند.»

بدتر اینکه دولت چین پزشکان و افشاگرانی را که با درک این خطر قریب‌الوقوع، شجاعانه سعی کردند زنگ خطر را به صدا درآورند و به هموطنان‌شان هشدار دهند، سانسور و بازداشت کرد.

از آنجا که به‌طور عمده ح‌ک‌چ مسئول این اپیدمی است، روزنامه اپک تایمز مستقر در نیویورک در ویژه‌نامه 18مارس خود با عنوان «دادن نام درست به ویروسی که باعث یک پاندمی در سراسر جهان شد» از این بیماری با نام «ویروس ح‌ک‌چ» نام برد.

جاش روگین، از واشنگتن پست نیز با اینموافق است. او نیز در مقاله 19مارس خود، آن را ویروس ح‌ک‌چ نامید و افزود که این نام «دقیق‌تر است و فقط آنهایی را ناراحت می‌کند كه شایسته‌اش هستند.» او توضیح داد: «همه ما باید در سرزنش حزب کمونیست چین برای اعمالش به‌طور مشخص عمل کنیم. این ح‌ک‌چ بود که با خاموش کردن صدای پزشکان، زندانی کردن روزنامه‌نگاران، ایجاد مانع برای علم- و مهم‌تر از همه، با تعطیل کردن آزمایشگاه شانگهای که نخستین توالی ژنوم ویروس کرونا را منتشر کرد، هفته‌ها شیوع این ویروس را پنهان کرد.»

مسیر عفونتها

مقامات دولتی، دانشمندان و متخصصان پزشکی درحال بررسی مسیر انتقال این ویروس بوده‌اند، به این امید که درباره این ویروس اطلاعات بیشتری کسب کنند. اسنودن در کتابش نوشت: «هر جامعه‌ای آسیب‌پذیری‌های خاص خودش را ایجاد می‌کند.»

تا 2آوریل در خارج از چین (جایی که به‌دلیل مخفی‌کاری ح‌ک‌چ داده‌های واقعی در دسترس نیست)، ایتالیا با بیشترین میزان مرگ (در کل 14.681 مرگ و 243 مرگ در هر یک‌میلیون جمعیت) در صدر قرار داشت و پس از آن اسپانیا بود که 10.935 کشته (234 مرگ در هر یک‌میلیون جمعیت) را گزارش داد. ایالات متحده بیشترین موارد عفونت (266.558) و 6803 مرگ (21 مرگ در هر یک‌میلیون جمعیت) را گزارش کرده است.

بنابراین این کشورها چه وجه مشترکی دارند؟ همه آنها روابط نزدیکی با ح‌ک‌چ دارند.

ایتالیا

بسیاری از تحلیلگران درباره جاه‌طلبی چین برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی هشیار بودند و گمان می‌کردند طرح ابتکاری یک کمربند و یک جاده (اُبی‌اُآر یا همان یک کمربند و یک جاده یا بی‌آرآی) می‌تواند اسب تروایی برای توسعه منطقه‌ای و گسترش ارتش چین برای رهبری چین باشد.

اما ایتالیا با نادیده گرفتن هشدارهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده، نخستین و تنها کشور گروه هفت (جی7) شد که در مارس2019 این برنامه را امضا کرد، همانطور که فدرالیست در مقاله 17مارس خود گزارش داد که ایتالیا «مجموعه‌ای از بخش‌ها را برای سرمایه‌گذاری چینی‌ها- از زیرساخت‌ها تا حمل‌ونقل (از جمله اجازه دادن به شرکت‌های دولتی چین برای مشارکت در سهامِ چهار بندر اصلی ایتالیا)-» باز کرد. «این معاهده به چین کمونیست جای پایی در قلب اروپا داد.»

معاون نخست‌وزیر ایتالیا پس از امضای 29 معاهده بین دو کشور، به سی‌اِن‌بی‌سی گفت: «هیچ چیزی برای نگرانی وجود ندارد.» نخستین مورد عفونت ویروس کرونا در ایتالیا، در 21فوریه، دو روز قبل از قرنطینه شدن ووهان در چین، در منطقه لمباردی گزارش شد. این منطقه که بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های چین را جذب خود کرده است، منطقه‌ای است که درحال حاضر سخت‌ترین ضربه را در ایتالیا از این ویروس خورده است.

اسپانیا

اسپانیا عضو مؤسس بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیا است و ضمن تشویق چین به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ‌تر، در نشست‌های بی‌آرآی شرکت کرده است. در مقالۀ مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی در اکتبر2019 تحت عنوان «اسپانیا و چین: رویکردی اروپایی به یک رابطه نامتوازن» آمده است: «در سال 2009، نخست‌وزیر وقت چین ون جیابائو اسپانیا را "بهترین دوست چین در اروپا" نامید. اسپانیا نخستین کشور اتحادیه اروپا بود که بعد از اعتراض‌های میدان تیان‌آن‌من در سال 1989، وزیر امور خارجه‌اش از پكن دیدار کرد و بعداً خواستار برداشتن تحریم تسلیحاتی اتحادیه اروپا علیه چین شد.»

در حوزه علم و فناوری، تلفونیکا، یکی از بزرگ‌ترین اپراتورهای تلفن و ارائه‌دهندگان شبکه تلفن همراه در جهان، سرمایه‌‌گذاری زیادی در تجهیزات جی5 هوآوی کرده است. علاوه بر این، چین ازطریق اسپانیا به‌عنوان یک پل، موفق به گسترش بی‌آرآی به آمریکای لاتین (با تأکید بر ونزوئلا) شده است و «اتحادیه اروپا را به‌عنوان دومین شریک تجاری بزرگ (بعد از ایالات متحده) در این منطقه کنترل کرده است.»

در این مقاله آمده است: «تا جایی که به حقوق بشر چین مرتبط است، اسپانیا مراقب بوده است كه نه آنها تکذیب کند و نه آنها دفاع كند.»

ایالات متحده

تاکنون ایالات متحده بیشترین تعداد عفونت، اما تعداد تلفات نسبتاً کمی (21 مرگ در هر یک‌میلیون جمعیت) را دارد. روابط ایالات متحده و چین هنوز درحال تحول است. به گفته نماینده تجاری آمریكا رابرت لایتیزر، «اجازه دادن به چین برای ورود به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 یك اشتباه تاریخی بود كه میلیون‌ها دلار شغل و تریلیون‌ها دلار کسری تجاری انباشته برای آمریکا هزینه داشت.»

مقاله وال استریت ژورنال تحت عنوان «وقتی جهان دروزاه‌های چین را گشود» در ژوئیه2018 گزارش داد که ایالات متحده اکنون درحال دور زدن قوانین سازمان تجارت جهانی است و با بستن تعرفه «بر كالاهای وارداتی چین به ارزش بیش از 500میلیارد دلار» پکن را تهدید می‌كند.

برخلاف آنچه که مدافعان سازمان تجارت جهانی امیدوار بودند: «پکن با محدود کردن استفاده از اینترنت در تجارت، فناوری و رسانه‌های اجتماعی، خطر اینترنت را برای خود ازبین برد. آن ازطریق تهدید و گاهی زندانی كردن افرادی كه نظرات انتقادی داشتند، جلوی سازماندهی‌های سیاسی را گرفت. به‌تازگی نیز با استفاده از خود اینترنت برای شناسایی و ردیابی مخالفانش، آن را به ابزاری برای دولت تبدیل کرده است. جروم کوهن، استاد حقوق دانشگاه نیویورک و متخصص چین می‌گوید: «آن اورولی [صفات ویژه حکومت‌های سرکوبگر مدرن که جرج اورول توصیف کرد] است."»

مارک وو، استاد دانشکده حقوق هاروارد که تحقیقاتش روی چین و سازمان تجارت جهانی متمرکز است، افزود: «رشد اقتصادی بزرگ‌تر منجر به کنترل سیاسی بیشتر شد.»

وضعیت کنونی در چین

فانگ فانگ، نویسنده و وبلاگ‌نویس در ووهان که تجربیات خود را در دفترچه خاطرات خود ثبت کرده بود، بعداً آنها را در اینترنت منتشر کرد.

او در 9فوریه نوشت: «ظاهراً مرگ روز‌به‌روز به ما نزدیک‌تر می‌شود. پسرعموی همسایه‌ام درگذشت، برادر دوستم درگذشت، پدر و مادر و همسر یکی از دوستان دیگرم درگذشتند و سپس خودش نیز جان باخت. مردم آنقدر گریسته‌اند که اشک‌شان خشک شده است....»

او در ادامه گفت: «برای آنهایی که زودتر آلوده شدند، آنچه بیشتر از همه آنها را آزار می‌دهد، مرگ نیست، بلکه ناامیدی است. آنها خواستار کمک شدند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد؛ با پزشکان تماس گرفتند و به دنبال دارو گشتند، اما هیچ کمکی نرسید. درد و ناامیدی مردم قبل از مرگ، بدتر از هر پرتگاهی است.»

فانگ در 15فوریه، نوشت که یکی از همکلاسی‌های دبیرستانش بر اثر این بیماری درگذشت. اگرچه بسیاری از همکلاسی‌های دیگرش معمولاً ح‌ک‌چ را می‌ستودند، اما این بار می‌دانستند که این مرگ‌ومیر ناشی از مخفی‌کاری و اطلاعات نادرست دولت است. یکی از همکلاسی‌هایش گفت: «آنها [مقامات] مدام می‌گفتند: "هیچ انتقالی از انسان به انسان" وجود ندارد و بیماری "قابل پیشگیری و کنترل" است. این دروغگوها باید پاسخگو باشند!»

او در 26فوریه در دفتر خاطرات خود نوشت: «ووهان اکنون یک فاجعه است. فاجعه به معنای این نیست که باید ماسک استفاده کنید یا در خانه بمانید؛ فاجعه به معنای گواهی‌های فوت در بیمارستان است- یک دفتر سابقاً برای ماه‌ها بود و اکنون فقط برای چند روز است؛ فاجعه به معنای کامیون‌ِ رهسپار به سوی مرده‌سوزخانه است که سابقاً هر بار حاوی یک جسد در یک تابوت بود و اکنون کیسه‌ کیسه اجساد مرده را حمل می‌کند. فاجعه به معنای این است که کل یک خانواده در عرض چند روز یا دو هفته می‌میرد.»

کوارتز در مقاله‌ای تحت عنوان «وقایع‌نگاری که وقایع زندگی در ووهان را در طول قرنطینه ویروس کرونا، به ترتیب تاریخ شرح داد، آخرین وقایع‌نگاری خود را ثبت کرده است» گزارش داد که پُست‌های فانگ در رسانه‌های اجتماعی مانند وی‌چت و ویبو، پس از مدت کوتاهی حذف شدند.

ماهیت ذاتی کمونیسم

پس از اینکه لی ونلیانگ، یکی از هشت پزشک ووهان که در تاریخ 1ژانویه به دلیل هشدار دادن درباره این اپیدمی، مجازات شد، در  7فوریه درگذشت، مقامات برای فرونشاندن خشم عمومی، قول انجام تحقیقاتی را درباره مرگ او دادند.

یک ماه بعد، دو مأمور پلیس تنبیه شدند، درحالی که یکی از آنها تنزل مقام گرفت و دیگری اخطاری دریافت کرد. در پُستی که در سایت رسانه اجتماعی ویبو منتشر شد، آمده است: «چگونه می‌توانید اجازه دهید این پلیس‌های دون‌پایه چنین باری را تحمل کند؟ آنها فقط دستورات را اجرا ‌کردند.»

ح‌ک‌چ اغلب از این تاکتیک قربانی کردن استفاده می‌کند. حزب پس از هر کمپین مهم یا فاجعه ساخت‌دست‌بشری، افراد خاصی را مشخص و آنها را مجازات می‌کند. از آنجا که خود حزب «بی‌گناه» و «قادر به حل مشکلات است»، مردم دوباره درد و و رنج خود را فراموش می‌کنند و در کنار ح‌ک‌چ باقی می‌مانند و با تراژدی بعدی روبرو می‌شوند.

دیوید ساتر، روزنامه‌نگار و نویسنده آمریکایی، نوشت: «مانند هر پیشرفت تاریخی بزرگ، شکست‌های کمونیسم نمی‌تواند فقط به یک دلیل واحد تقلیل داده شود، اما آنها در کل ذاتی بودند.» او در مقاله‌ای تحت عنوان «100 سال کمونیسم و 100میلیون کشته» که در سال 2017 دروال استریت ژورنالمنتشر شد، اظهار کرد: «اگر فهرست مرگ‌ومیرهای ناشی از رژیم‌های کمونیستی را که اتحاد جماهیر شوروی مسبب‌شان بوده و از آنها پشتیبانی کرده است (از جمله در اروپای شرقی، چین، کوبا، کره شمالی، ویتنام و کامبوج)، به این فهرست اضافه کنیم، تعداد قربانیان نزدیک به 100میلیون نفر خواهد شد. این جریان، کمونیسم را به بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ بشر تبدیل می‌کند.»

از جمله این ضررها، جهش بزرگ رو به جلو در اواخر دهه 50 بود که طی آن 45میلیون نفر براثر گرسنگی جان خود را از دست دادند. این بار ح‌ک‌چ به‌جای اینکه مانند کمپین‌های قبلی خود، افراد خاصی را مقصر اعلام کند، صرفاً آن را نادیده گرفت و ادعا کرد که آن نتیجه بلایی طبیعی بوده است.

هر کسی برای پیوستن به ح‌ک‌چ، باید سوگند یاد کند که خود را فدای حزب می‌کند. در ادای سوگند، شخص متعهد می‌شود که «... به طور جدی نظم و انضباط حزب را رعایت و از اسرار حزب محافظت کند، به حزب وفادار بماند... در طول زندگی‌اش برای کمونیسم بجنگد... و هرگز به حزب خیانت نکند.» این ایدئولوژی به سیستم آموزش‌، رسانه‌ها و تقریباً هر جنبه دیگری از جامعه چین نفوذ می‌کند.

با توجه به شستشوی مغزی مداوم، دستگاه کمونیستی مشکلی برای تولید دروغ‌های بی‌شماری که طی چند ماه گذشته شنیده‌ایم، ندارد.

محافظت از بشریت

در طی این اپیدمی، بسیاری از مردم، از جمله مقامات دولتی، به امید یافتن سرنخ‌هایی که راه حلی برای بحران فعلی به آنها بدهد، به پاندمی‌های گذشته نگاهی انداخته‌اند. برای نمونه، بدترین پاندمی قرن گذشته چه بود؟

بسیاری بر این باورند که آن آنفلوآنزای اسپانیایی در سال 1918 بود که باعث مرگ 50میلیون نفر شد، اما کمپین‌ها و جنبش‌های سیاسی حزب کمونیست چین طی چند دهه گذشته منجر به کشته شدن بیش از 100 میلیون چینی شده است.

دولت آمریكا تا زمانی كه نیكسون در سال 1972 از چین دیدار كرد، به آسیب احتمالی ح‌ک‌چ هشیار بود. لئونید برژنوف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی بین سال‌های 1964 و 1982، یک بار درباره چین به نیكسون هشدار داد. براساس گزارشی از شورای امنیت ملی دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد در سپتامبر2015، برژنف معتقد بود که «سیاست‌های چین حتی پس از مرگ مائو تغییر نخواهد کرد؛ او مطمئن بود که کل رهبری چین به‌طور غریزی تهاجمی است.»

دِن شیائوپینگ، جانشین مائو، توصیه نیکسون را برای باز کردن اقتصاد چین با قاطعیت دنبال کرد. در عین حال، او «آموزه‌های مائو را هرگز فراموش نکرد که "قدرت سیاسی از لوله تفنگ رشد می‌کند"»- هم در قلمرو داخلی و هم قلمرو بین‌المللی. او در سال 1978 به ویتنام و در سال 1989 به دانشجویان چینی «درسی آموخت.»

پس از آنکه جیانگ زمین درطول قتل‌عام تیان‌آن‌من در سال 1989 به اوج قدرت رسید، کنترلش را بر ایدئولوژی سخت‌تر ساخت. یک نمونه، آزار و شکنجه فالون گونگ، یک سیستم مدیتیشن مبتنی بر اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری است. از ژوئیه1999، ده‌ها میلیون تمرین‌کننده فالون گونگ به‌دلیل اعتقادشان مورد تبعیض قرار گرفته‌اند. تعداد زیادی از آنها دستگیر، زندانی و اغلب با کار اجباری و سوءرفتار روانی شکنجه شده‌اند.

مشابه مخفی‌کاریِ درحال وقوع درخصوص پاندمی ویروس کرونا، وسعت کامل آزار و شکنجه فالون گونگ در چین به‌دلیل سانسور و اطلاعات نادرست ح‌ک‌چ، هنوز در دسترس نیست، اما از سال 2006، شواهد و مدارک روزافزون، وجود برداشت گسترده اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده در چین را تأیید کرده است. این بی‌رحمی آنقدر تکان‌دهنده بود که محققان از آن به‌عنوان «شکل جدیدی از شرارت که قبلاً هرگز در این سیاره دیده نشده است» نام بردند.

یک دادگاه مستقل خلق در لندن، که به‌منظور استعلام درباره برداشت اجباری اعضای بدن زندانیان عقیدتی در چین، تأسیس شده است، یافته‌های خود را در 17ژوئن2019 اعلام کرد. هیئت منصفه این دادگاه به این نتیجه رسید که ح‌ک‌چ سال‌های زیادی است که تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ را در چین تحت برداشت اعضای بدن‌شان قرار می‌دهد و این جریان تا به امروز ادامه دارد.

اگر نتوانیم موضع خود را در خصوص درستی و وجدان قاطعانه حفظ کنیم، آنچه در مرحله بعدی اتفاق می‌افتد، می‌تواند قلمرویی ناشناخته باشد.

زمانی برای تأمل

در طول حادثه ویروس کرونا، جهان شاهد بود که چگونه ح‌ک‌چ درباره شیوع اولیه دروغ گفت و پس از بدتر و تبدیل شدن اپیدمی به پاندمی به دروغ‌هایش ادامه داد، اما آیا قادر خواهیم بود از رخ دادن دوباره چنین چیزی جلوگیری کنیم؟

از آنجا که ح‌ک‌چ تقریباً به هر گوشه‌ای از جامعه‌مان راه یافته، و اکنون تهدیدی فوری را بر بقای خودمان تحمیل کرده است، رویکرد جامعی مورد نیاز است. مقاله‌ای که در 20فوریه در دیپلمات منتشر شد، با افزودن گوگل و اپل به فهرست شرکت‌هایی که تسلیم قدرت استبدادی شدند، اظهار کرد: «آن نفوذ [حزب کمونیست چین] چیز جدیدی نیست. فشار مستقیم از سوی ح‌ک‌چ، خودسانسوری و ترس‌ها از همدستی در غیرلیبرالیسم چینی شرکت‌های فن‌آوری آمریکایی، هالیوود، دانشگاه‌ها، هتل‌های زنجیره‌ای، مدهای روز و حتی شرکت‌های بازی‌های ویدئویی را اغفال کرده است.»

مقامات دولتی، از جمله دولت فعلی ایالات متحده، نیز این موضوع را تصدیق کرده‌اند. در مقاله‌ای که در تاریخ 26ژانویه2020 تحت عنوان «مسئولیت مقابله با جاه‌طلبی‌های چین برعهده آمریکا است» در آتلانتیک منتشر شد، سناتور آمریكایی بن سس نوشت: «وراثت و تعهد آمریكا هم گرانبها و هم متزلزل است. اگر ما با قدرت از آنها دفاع نكنیم، هیچ فرد دیگری این کار را نخواهد کرد.»

از سال 2004 که {{نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست}} در اپک تایمز منتشر شد، بیش از 353میلیون چینی از عضویت خود در حزب کناره‌گیری کردند که شامل سازمان‌های لیگ جوانان و پیشگامان جوان نیز می‌شود.

این پاندمی، از سوی دیگر باعث تغییر نگرش تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و شهروندان عادی چینی مانند تو لونگ، در پکن، شده است. او در مصاحبه‌ای با صدای آمریکا گفت: «اکثر چینی‌ها، ازجمله خود من بی‌گناه نیستیم. ما چشم‌مان را به روی شرارت [رهبری ح‌ک‌چ] بستیم، برخی حتی در انجام شرارت‌ها به آنها کمک کردند.»

چنین نظر صادقانه‌ای در چینِ چندهزار سال گذشته- دست‌کم تا زمانی که کمونیست‌ها قدرت را در سال 1949 به‌دست گرفتند- غیرمعمول نبود. به‌طور کلی مردم به هماهنگی آسمان، زمین و انسان اعتقاد داشتند. وقتی فجایع بزرگ رخ می‌دادند، همه، از امپراتورها گرفته تا شهروندان عادی، مایل بودند به درون خود نگاه کنند تا ببینند که آیا مرتکب کار اشتباهی شده‌اند که باعث عدم تعادل شده است یا خیر. آن تا حدودی، شبیه رومیان باستان بود که در مواجهه با بلایا پس از شروع آزار و شکنجه مسیحیان، توبه کردند.

اسنودن طی مصاحبه اخیرش با وال استریت ژورنال، درباره رابطه ما با این پاندمی تأمل کرد. او در مقاله 27مارس خود گفت: «نحوۀ برخورد زیست‌پزشکی مدرن غربی و ابزارهای پیشرفتۀ آن با یک بیماری که اطلاعات کمی درباره‌اش وجود دارد، مشابه وضعیتی است که برای نخستین بار در قرن چهاردهم در پیش گرفته شد.» او در ادامه اظهار کرد که بعد از جنگ جهانی دوم، «باوری واقعی به این جریان وجود داشت که همه بیماری‌های عفونی قرار است چیزی از گذشته باشند.»

این پاندمی هرچقدر بد هم که باشد، فرصتی برای ما فراهم می‌کند تا درباره جامعه‌مان و خودمان تأمل کنیم. پیشرفت علم و فناوری زندگی‌مان را تغییر داده است. اما به‌عنوان یک گونۀ حیات، چه به‌عنوان یک فرد و چه به‌عنوان یک کل، هنوز هم باید مطابق تعهدات اخلاقی خود عمل کنیم نه اینکه صرفاً در اموال مادی خود غرق شویم، و بایدبه جای تبرئه کردنِ استبداد در سکوت، آن را به چالش بکشیم و به جای آنکه با جریان همراه شویم، از اصول حمایت کنیم.

اگرچه این پاندمی حیرت‌آور است، اما تصادفی نیست؛ در عوض، محصول سیستم عظیم و پیچیده ح‌ک‌چ است. وقایع چند ماه گذشته به ما یاد داده است که این سیستم واقعاً چقدر زیانبار است، اما این سؤال وجود دارد که این دستگاه قبل از فروپاشی و در مرحله بعد، چه برنامه‌ای برای‌مان دارد؟