(Minghui.org) سیزدهم ماه مه2020، بیست و هشتمین سالگرد معرفی عمومی فالون دافا، و همچنین تولد 69 سالگی بنیانگذار آن، آقای لی هنگجی بود. از سال 1992، حداقل صدمیلیون نفر از همه اقوام در سراسر جهان از فالون دافا بهره‌مند شده‌اند.

تمرین‌کنندگان در نیوزیلند این مناسبت را جشن می‌گیرند و اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری فالون دافا را گرامی می‌دارند.

اوکلند، نیوزیلند

تمرین‌کننده غربی از استاد تشکر می‌کند

جودی شکسپیر ده سال است که فالون دافا را تمرین می‌کند. او گفت: «استاد، در سالروز تولد شما می‌خواهم از شما به خاطر آنچه به من و خانواده‌ام بخشیده‌اید صمیمانه‌ترین قدردانی خود را ابراز کنم. به‌خاطر این ده سال گذشته سپاسگزارم. آزمایش‌های مختلفی را پشت سر گذاشته‌ام، کارما را ازبین برده‌ام و در دافا رشد کرده‌ام.»

او همچنین تجربه خود را از صحبت با شورای شهر برای افزایش سطح آگاهی از آزار و شکنجه فالون دافا در چین  را به‌اشتراک گذاشت. او گفت: «در پایان سال 2017، یک بار حقایق را در یک جلسه شورای شهر روشن کردم. من به‌عنوان تنها نماینده تمرین‌کنندگان فالون دافا در جلسه حضور داشتم. قبل از شروع جلسه، 45 دقیقه افکار درست فرستادم و از استاد درخواست کردم به من نیرو ببخشند.»

او گفت: «حدود 60 نفر از جمله اعضای شورای شهر و دستیاران آنها در این نشست حضور داشتند. من درباره آزار و شکنجه بی‌رحمانه فالون دافا  بدست ح‌ک‌چ و نفوذ مخرب این رژیم کمونیستی در نیوزیلند صحبت کردم. مطلب اطلاع‌رسانی  نیز به‌دست اعضای شورای شهر رساندم.»

«پس از این جلسه، یکی از اعضای شورای شهر می‌خواست که اطلاعات مربوط به برداشت اعضای بدن از تمرین‌کنندگان فالون دافا به‌دست ح‌ک‌چ را داشته باشد زیرا او می‌ترسید که باعث ناراحتی شهر خواهرشان در چین شود. می‌دانستم که او مسیحی است، بنابراین به او گفتم: «حزب کمونیست چین با اعتقاد شما در چین نیز به‌طور غیرانسانی رفتار می‌کند.»

«یک خبرنگار محلی دراین‌باره اطلاعاتی کسب کرد و از من خواست تا جزئیات را در اختیارش قرار دهم. در نهایت در مقاله‌اش نه تنها به‌طور مثبتی درباره فالون دافا گزارش داد، بلکه به‌درستی درباره این آزار و شکنجه وحشیانه در چین نیز اطلاع‌رسانی کرد. این مقاله در سه روزنامه بزرگ و دو وب‌سایت در دو شهر از جمله شهر ما منتشر شد.»

تمرین‌کننده‌ای در شهر کریست‌چرچ: استاد زندگی‌ام را نجات داد

خانم وانگ از کریست‌چرچ  26 سال است که فالون دافا را تمرین می‌کند. او به‌مناسبت بیست و یکمین سالروز جهانی فالون دافا، با هیجان بسیار گفت: «در طول 26 سال تزکیه‌ام، که در اردوگاه کار اجباری ح‌ک‌چ بودم یا در زندگی روزمره‌ام، استاد همیشه به من توجه داشته‌اند، به من اشارتی رسانده‌اند و به من کمک کرده‌اند از رنج و سختی عبور کنم. من شخصاً نیک‌خواهی بی‌حدوحصر استاد را تجربه کرده‌ام و شاهد آن بوده‌ام که ایشان هر موجود زنده‌ای را گرامی می‌دارند.»

او ماجرای ویژه‌ای را به‌اشتراک گذاشت. «در سال 2009، به‌عنوان کارگر موقت در اتاق دیگ بخار معدن زغال سنگ کار می‌کردم. یک روز مشغول تمیز کردن زغال سنگ در گودال سیمانی یک متر مربعی بودم. در وسط کار دیدم که لائو لیو متصدی سوخت از کنارم عبور ‌کرد و چنگکی پر از خاکستر حمل می‌کرد. می‌دانستم که او قبلاً دچار مصدومیت کمری شده است و چمباتمه زدن و با چنگک جمع کردن خاکستر برای او سخت است، بنابراین تصمیم گرفتم به او در انجام این کار کمک کنم.»

«به محض اینکه از گودال خارج شدم و یک قدم برداشتم، پشت سرم صدای "بوم" بلندی شنیدم، و ناگهان گرد و غبار زغال سنگ سیاه هوا را پر کرد. به‌عقب کشیده شدم. طناب فولادی که سطل زغال سنگ را سه متر بالاتر از گودال نگه داشته بود، سست شده بود. سطل زغال سنگ در گودال سیمانی فرود آمد.»

«همکارانم صدای بوم بلندی را شنیدند و همه آنها به سمتم می‌دویدند. آنها از دیدن سطل زغال سنگ در گودال شوکه شده بودند و من در خاکستر زغال سنگ سیاه مستور شده بودم. آنها گفتند: «مگر شما در حال تمیز کردن گودال نبودی؟ چرا ازآنجا رفتی؟ توضیح دادم که بعد از اینکه می‌خواستم به لائو لیو در جمع‌آوری خاکستر کمک کنم از مرگ رهایی یافتم.»

«لائو لیو گفت: بزرگانم اغلب می‌گفتند که یک فکر خوب باعث می‌شود که سه فاجعه متوقف شود.» به او گفتم که فالون دافا را تمرین می‌کنم و با پیروی از حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری سعی می‌کنم فرد خوبی باشم. گفتم این استاد دافا بودند که زندگی مرا نجات دادند. او درگوشم زمزمه کرد: «آیا می‌توانی کتاب دافا را به من قرض دهی؟»

خانم وانگ گفت: «بدون استاد و فالون دافا، امروز نمی‌توانستم اینجا باشم. در این روز ویژه، 13مه، به‌نمایندگی از خانواده‌ام، سالروز تولد استاد بزرگوار و نیک‌خواه‌مان ما تبریک می‌گویم و از ایشان به‌خاطر نجات جانم سپاسگزارم!»

تجربه قدرت دافا هنگام خواندن جوآن فالون برای اولین بار

خانم شیائو به‌یادآورد: «قبل از اینکه تمرین دافا را شروع کنم، مدت طولانی عوارض بعد از زایمان  داشتم. نسبت به زندگی احساس بدبینی و گیجی داشتم.»

یک روز، هنگامی که در خانه به‌تنهایی گریه می‌کردم، شنیدم که کسی مکرراً سؤال می‌کند، «چرا نمی‌خوانی؟ چرا نمی‌خوانی؟ بنابراین اشک‌هایم را پاک کردم و نسخه‌ای از کتاب جوآن فالون را که یکی از دوستانم مدت‌ها قبل به من داده بود، بیرون آوردم و روی صندلی نشستم و شروع به مطالعه کردم.»

«نتوانستم مدت طولانی مطالعه کنم و پلک‌هایم احساس سنگینی کرد. سرم را روی کتاب  گذاشتم و به‌خواب رفتم. همین‌ که چشمانم را بستم، آرامش و سکوتی را تجربه کردم که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده بودم. احساس کردم که نیرویی نیک‌خواهانه باعث آرامش بدن و ذهنم شد.

«بعد از بیدار شدن از خواب، احساس آرامش کردم و بدنم بسیار آرام و راحت بود. از آن روز به بعد هر روز جوآن فالون را می‌خوانم.»

«یک روز ناگهان فهمیدم بدنم سبک‌تر و انعطاف‌پذیرتر شده و دردهای مفاصل بعد از زایمان در تمام بدنم از بین رفته است. به‌نظر می‌رسید استخوان‌هایم دوباره به هم وصل شده‌اند و افسردگی و  بی‌خوابی‌ام نیز از بین رفته‌اند. به شدت شوکه شدم!

«اگرچه در آن زمان چیزهای زیادی راجع به دافا نمی‌دانستم، و کسی به من نگفته بود که دافا می‌تواند سلامتی‌ام برگرداند، اما در قلب خود می‌دانستم که این اتفاق احتمالاً نعمت خواندن کتاب‌های فالون دافا است! توضیحی دیگر وجود نداشت.

«از روز اول خواندن فا، استاد از من مراقبت کردند! استاد، از شما به‌خاطر نجات نیک‌خواهانه‌تان سپاسگزارم! استاد زادروزتان مبارک!»