(Minghui.org) برادرم و همسرش برای امرار معاش سبزیجات می‌فروشند. آنها همیشه سالم بوده‌اند، اما در سپتامبر2017، برادرم متوجه توموری به اندازه تخم مرغ در نزدیکی استخوان ترقوه‌اش شد. ابتدا آن را جدی نگرفت زیرا تومور دردی نداشت.

با گذشت زمان، تومور بزرگ شد. برای آرامش خاطر، سرانجام تصمیم گرفتند كه برای معاینه‌ آن بروند. پزشک ابتدا گفت که به‌راحتی قابل برداشتن است. اما جراحی یک ساعت طول کشید زیرا اوضاع بدتر از آن چیزی بود که فکر می‌کرد.

پزشك به آنها توصيه كرد كه براي انجام آزمايش‌هاي بيشتر به بيمارستان تخصصی سرطان مراجعه كنند، به اين ترتيب آنها فهميدند تومور برادرم بدخيم است. این ضربه بزرگی بود و خانم برادرم از نظر روانی فروپاشید.

تمرین فالون دافا

خانم برادرم به دیدن من آمد و به‌طور دردآوری گریه کرد.

او با گریه گفت: «چگونه می‌توانم ادامه دهم؟ من فقط پنجاه سالم است و فرزند‌مان هنوز مدرسه‌ای است.»

به او دلداری دادم و پیشنهاد کردم كه از برادرم بخواهد فالون دافا را تمرین کند. روش تزکیه جسم و ذهنی که فواید سلامتی آن ثابت شده است. به او گفتم كه بیش از 20 سال است این روش را تمرین کرده‌ام و تمام بیماری‌هایم درمان شده است. پیشنهاد کردم که برادرم با من حرکات را انجام دهد و به او یاد دهم که چگونه تمرینات را انجام دهد.

برادرم و همسرش طی سه روز بعد به منزل من نقل مکان کردند. شروع کردم به آموزش پنج تمرین به آنها و بعدازظهرها آموزه‌های فالون دافا را با آنها مطالعه می‌کردیم.

آنها یک ماه نزد من ماندند، تمرینات را انجام دادند و آموزه‌ها را با دقت مطالعه کردند.

آنها از تعالیم استاد پیروی می‌کردند تا افراد خوبی باشند. با مردم با مهربانی رفتار می‌کردند. هنگام وزن کردن سبزیجات فروخته شده مراقب بودند که دقیق باشند. هر کالایی را که از مشتری جا مانده بود، هرقدر هم باارزش بود، برمی‌گرداندند.

طولی نکشید که توانستند اعتماد مشتریان‌شان را جلب کنند و سریع همه سبزیجات خود را بفروشند. آنها معتقد بودند که استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) این نظم و ترتیب را ایجاد کرده‌اند تا آنها وقت بیشتری برای مطالعه فا داشته باشند.

وقتی با ناراحتی مواجه می‌شدند، ایمان داشتند که استاد لی در حال پاک کردن بدنشان است. آنها آموزه‌های فا را تکرار می‌کردند و درد به‌سرعت از بین می‌رفت.

استاد لی بیان کردند: «هنگامی که تحمل آن سخت است، می‌توانی آن را تحمل کنی. وقتی انجام آن سخت است، می‌توانی آن را انجام دهی.» (جوآن فالون)

آنها بدون توجه به اینکه با چه چیزی مواجه بودند، هرگز یک روز هم مطالعه فا و انجام تمرینات را از دست ندادند.

دریافت برکت و رحمت به‌وسیلۀ دافا

کامیون بزرگی به موتورسیکلت برقی برادرم برخورد کرد و خانم برادرم به زمین افتاد. اما او با حمایت استاد برخاست و نه او و نه برادرم هیچکدام صدمه‌ای ندیدند.

خانم برادرم بیش از 30 سال دچار تورم در پاهایش بود که پس از شروع به تزکیه، كاملاً ناپدید شد. برادرم بیش از 20 سال به بیماری پوستی پسوریازیس مبتلا بود. این بیماری‌اش نیز پس از شروع تمرین ناپدید شد. هر دو ظاهراً سالم و پرتوان شدند.

یک سال از شروع تزکیه‌شان به‌سرعت گذشت و تومور خاموش بود. اما در اوت2018 دوباره به آرامی رشد کرد. برادرم نمی‌ترسید زیرا او به استاد و دافا کاملاً باور داشت. هر روز کسب و کارش را مطابق معمول اداره می‌کرد.

تومور در سپتامبر2019 بسیار بزرگتر شد. تومور جدیدی در قسمت بالای تومور قبلی ظاهر شد و سریعتر رشد کرد. این وحشتناک به‌نظر می‌رسید، اما برادرم اظهار می‌کرد که دردی نداشت. (شاید، استاد درد را برای او تحمل کردند).

تومور جدید در اوایل ماه نوامبر شروع به خونریزی کرد. آن یک روز درمیان دچار خونریزی می‌شد. هنوز هم طبق معمول کسب و کارش را اداره می‌کرد. همسرش در آن زمان از والدینش مراقبت می‌کرد، بنابراین از برادرم خواستم که نزد من بیاید تا بتوانم از او مراقبت کنم.

برادرم سرانجام در 12نوامبر به منزلم آمد. آن روز مقدار زیادی خون تیره از دست داد. این مرا ترساند و از استاد کمک خواستم.

دامادم شاهد این اتفاق بود و پیشنهاد کرد که برادرم را به بیمارستان ببریم. اما برادرم گفت كه استاد در حال پاك كردن بدنش است و درد یا احساس ناراحتی ندارد. او اصرار داشت که در خانه بماند. ما فا را مطالعه کردیم، تمرینات را انجام دادیم و افکار درست فرستادیم. ما مکرراً نیز تکرار کردیم: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.»

خانم برادرم در 18نوامبر نزد ما آمد. وقتی شرایط برادرم را دید، به گریه افتاد. به او گفتم كه برادرم به استاد ایمان قوی دارد و ما بايد افكار درست او را تقويت كنيم و عوامل منفي اضافه نكنيم.

برادرم پنج بار دیگر خون تیره از دست داد، اما هر بار کمتر می‌شد. سپس خون روشن زیادی از دست داد. ما دستپاچه شده بودیم، اما برادرم بسیار آرام بود. او گفت: «همه خون بد خارج شد. این روند به‌زودی متوقف خواهد شد.»

خونریزی بعد از یک ماه کاملاً متوقف شد. اما بعد هر روز احساس تهوع داشت. اشتهایش را از دست داد و دچار یبوست شد و وزن از دست داد. او چنان ضعیف شد که هنگام انجام تمرینات، اغلب به زمین خورد.

این علائم تا زمانی که او ماده‌ای شبیه نودل را استفراغ کرد، ادامه یافت. برادرم بر عطش شدیدش که پس از استفراغ دچارش می‌شد نیز غلبه کرد.

با محافظت استاد، تمام آزمون‌ها را گذراند بجز توموری با بافت مرده که روی سینه او ماند.

تومور بوی بسیار بدی داشت و باید برداشته می‌شد. خانم برادرم مقابل عکس استاد ادای احترام کرد و از استاد خواست به او توانی ببخشند که بتواند تومور را بیرون بکشد.

او با دقت بافت مرده را بیرون می‌کشید، اما تومور به رشد خود ادامه می‌داد. وقتی یک لایه رشد می‌کرد، خانم برادرم آن را شکاف می‌داد و پاره می‌کرد. او این کار را حدود سه ماه انجام داد.

با کمک استاد، سرانجام تا پایان فوریه2020 تومور به‌طور کامل برداشته شد. برادرم اکنون سالم است. این معجزه است و با علم قابل توضیح نیست.

با دیدن معجزات فالون دافا، خانواده و نزدیکانم از دافا بسیار حمایت می‌کنند.