(Minghui.org) یکی از هم‌تمرین‌کنندگان که به‌تازگی خواندن مقاله‌ای از مینگهویی را به من توصیه کرد، گفت: «همه چیز تغییر کرده است. اصلاح فا در سال مشخصی به پایان خواهد رسید.» با خودم فکر کردم: «مهم نیست آن چه زمانی پایان می‌یابد، باید خودم را به‌خوبی تزکیه کنم. هرچه به انتها نزدیک‌تر می‌شویم، بیشتر نیاز داریم که به‌خوبی تزکیه کنیم.» استاد بیان کردند:

«... وقتی تعدادی که باید نجات یابند کامل شود
شیطان باید به‌یکباره نابود شود» («پایان کالپا،» از هنگ ‌یین 3)

به این درک رسیده‌ام که استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) همه چیز را در آموزه‌های‌شان پوشش داده‌اند. با این حال، پس از خواندن آن مقاله، کمی ‌نگران شدم. معتقدم برای هرچیزی عوامل مختلفی وجود دارد. تمرین‌کنندگان سخت‌کوش احتمالاً تحت‌تأثیر قرار نگرفتند، درحالی‌که تمرین‌کنندگانی که در آرزوی پایان اصلاح فا بودند، شاید ناامید و دلسرد شدند.

در پایان هر روز، درباره آنچه در طول آن روز به‌خوبی انجام نداده‌ام تأمل می‌کنم، به خودم یادآوری می‌کنم که کوشا باشم و از تمام وقت موجود برای خوب انجام دادن سه کار استفاده ‌کنم. هم‌تمرین‌کنندگان می‌گویند: «تو چنین محیط عالی‌ای برای تزکیه داری: نیاز نداری برای کسب درآمد بیرون بروی و نباید از نوه‌هایت مراقبت کنی. چقدر خوب!» در پاسخ به آنها می‌گویم: «این وضعیت را خودم ایجاد کردم. اگر فراموش می‌کردم که چرا به این دنیا فرود آمده‌ام، عهدم را با استاد از خاطر می‌بردم، و فکر می‌کردم فقط برای انسان‌بودن اینجا هستم، مثل فردی عادی زندگی می‌کردم.»

من نیز پدر و مادر و نوه دارم. به‌خاطر آزار و شکنجه، شوهرم با زن دیگری روی هم ریخت و رهایم کرد. دخترم را به‌تنهایی بزرگ کردم. دخترم بعد از ازدواج، از من خواست با او زندگی کنم. دو نوه دارم، یک پسر و یک دختر. به دخترم پیشنهاد کردم که مادرشوهرش از بچه‌ها مراقبت کند. او سپس آمد که با ما زندگی کند و خانواده بزرگی شدیم.

چند سال پیش، مادرم بیمار و زندگی‌اش نباتی شد و نیاز به مراقبت مداوم داشت. برادرم و همسرش سرشان خیلی شلوغ بود و مجبور بودند سر کار بروند. بیش از یک سال برایشان آشپزی کردم. سپس وابستگی‌ام را به مادرم رها کردم. افکار درست فرستادم تا عوامل شیطانی‌ را که با انجام سه کار من مداخله می‌کردند از بین ببرم. مسئولیت‌های آشپزی را کنار گذاشتم و فقط گاهی این کار را انجام می‌دادم. من و پدرم هر روز مادرم را روی ویلچر سوار می‌کردیم تا بتواند کمی ‌حرکت کند. پدرم پنج سال از مادرم مراقبت کرد تا اینکه او از دنیا رفت.

بعد از فوت مادرم، حدود 10 ماه از پدرم مراقبت کردم زیرا نگرانش بودم. سپس احساساتم را نسبت به پدرم رها کردم. به‌جای اینکه هر روز وعده‌های غذایی‌اش را برایش آماده کنم، وقتی زمان آزاد داشتم به دیدارش می‌رفتم و چیزی خاصی برایش درست می‌کردم، مثل کوفته یا برنج تفت‌داده‌شده. او از این بابت خوشحال بود. کم‌کم به روال عادی‌ام برگشتم و به انجام سه کار ادامه دادم.

گاهی دخترم وسوسه می‌شد که سر کار برود. به او توصیه می‌کردم این کار را نکند و می‌گفتم: «حال مادرشوهرت خوب نیست: گاهی پاهایش درد می‌کند، و به پانکراتیت (التهاب لوزالمعده) مبتلا است. برای مراقبت از بچه‌هایت روی من حساب نکن. نقش زن به‌طور سنتی در خانواده است. فقط با درآمدی که داری بساز. تو یک آپارتمان و یک اتومبیل داری. تا زمانی که پول کافی داشته باشی، به اندازه کافی خوب است.» او حرف‌هایم را می‌پذیرفت.

سپس دامادم افزایش حقوق گرفت و حقوقش از 3300 یوآن به 4800 یوآن در ماه رسید.

استاد بیان کردند: «یادگیری فا خودش یک برکت است- چرا چیزی از دست بدهید؟» (سخنرانی در اولین کنفرانس در آمریکای شمالی)

به این درک رسیدم که استاد مسئول این جریان است. مادامی که سه کار را به‌خوبی انجام دهم، شرایط تغییر خواهد کرد.

تمرین‌کننده دیگری گفت: «من وضعیتم متفاوت است: تو یک دختر داری و من یک پسر. مسئولیت نگهداری از نوه‌ها به عهده مادربزرگ پدری است.»

من مخالف محبت به خانواده نیستم. به آنها درباره تمرین‌کننده خانم جینگ گفتم که پسر و عروسش برای اداره کسب‌وکارشان، از خانه دور هستند. آنها دختر 8ماهه خود را برای مراقبت نزد خانم جینگ می‌گذاشتند. با این حال، این وضعیت مانع از این نشد که خانم جینگ به‌منظور تهیه مطالب روشنگری حقیقت برای سایر تمرین‌کنندگان، یک مکان چاپ در خانه راه‌اندازی کند. علاوه بر این، او برای روشن‌کردن حقیقت بیرون می‌رفت، مطالبی را توزیع می‌کرد و افکار درست می‌فرستاد. نوه‌اش اکنون 8ساله است. طی این 8 سال، او هرگز از انجام سه کار دست نکشید. اگر نجات مردم را در اولویت قرار دهید، مسائل حل‌وفصل می‌شوند.

استاد بیان کردند:

«مريدان دافا يک مأموريت دارند و بدون توجه به هرچيز، بايد عهد و پيمان‌هايی را که آنها را به اين دنيا آورد به انجام برسانند. چراکه آن به اين سبب بود که شما سابقاً مانند یک خدا با زندگی‌تان عهد بستید و بنابراين اجازه يافتيد که باشکوه‌ترين نوع يک موجود در اين کيهان-- يک مريد دافا-- شويد.» («به کنفرانس فای اروپایی،» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3)

اگر وابستگی‌هایی داشته باشید، به سایرین وابسته باشید و منتظر بمانید تا همه چیز تمام شود به‌جای اینکه خودتان را تزکیه کنید و سه کار را انجام دهید، حتی اگرچه هر روز فا را مطالعه ‌کنید و تمرینات را انجام ‌دهید، ارتقا نخواهید یافت. علاوه بر این، شما تمرین‌کننده دافای دوره اصلاح فا نخواهید بود. بیایید عهد و پیمان‌هایی را که قبل از پایین‌آمدن به این دنیا بسته‌ایم فراموش نکنیم. اگر وقتی همه چیز به پایان برسد، به عهدهای خود عمل نکرده باشیم، افسوس خواهیم خورد.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی ‌‌است.