(Minghui.org) من عضوی از پلتفرم سراسری تماس تلفنی هستم، جایی‌که تمرین‌کنندگان فالون دافا با هم کار می‌کنند تا با مردم در چین تماس بگیرند و درباره آزار و شکنجه به آن‌ها بگویند و آنها را تشویق کنند تا از حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند.

وقتی برای روشنگری حقیقت با شماره‌ای در سرزمین اصلی چین تماس می‌گیرم، معمولاً با این جمله شروع می‌کنم: «خوشحالم که به تلفن پاسخ دادید. برای شما و خانواده محترم‌تان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم. چیزهای مهمی وجود دارد که دوست دارم با شما در میان بگذارم. امروزه بلایای طبیعی و ساخت دست بشر زیاد شدند، اما مسدودسازی اینترنت توسط ح‌ک‌چ مانع از دسترسی افراد به اطلاعات حیاتی مرتبط با ایمنی آنها می‌شود.» سپس برای چند دقیقه حقیقت را روشن می‌کنم.

یک سؤال متداول

وقتی یکبار به شخصی گفتم که تکرار عبارت «فالون دافا خوب است» به نجات جان بسیاری از افراد درطول همه‌گیری سال گذشته کمک کرده است، با لحنی جدی و مضطرب پرسید: «چرا وقتی همه‌گیری بسیار شدید بود، با ما تماس نگرفتید؟»

یک لحظه مکث کردم: «ما سال گذشته با مردم تماس گرفتیم، اما شاید با شما تماس نگرفتیم. اما امروز برای شنیدن این موضوع دیر نیست. اگر اخلاقیات در جامعه بالا نرود، بلایا متوقف نخواهد شد و ممکن است یک بیماری همه‌گیر بزرگتر رخ دهد. زمان باقی مانده برای بیداری مردم است.» تلفن را قطع کرد و وقتی دوباره تماس گرفتم جواب نداد.

می‌توانستم ترس از این همه‌گیری را در سخنان این مرد احساس کنم. تعجب کردم که چرا چنین سؤالی شنیدم و آیا کاستی‌هایی در من وجود دارد؟ به درون نگاه کردم و از خودم پرسیدم که آیا ما واقعاً نجات مردم را در اولویت قرار می‌دهیم؟ در حالی‌که همه‌گیری در اوج خود بود، تماس‌های تلفنی زیادی با چین داشتیم، اما آیا واقعاً تمام تلاشم را برای کمک به نجات مردم انجام داده‌ام؟

حتی اگر یک سوپرمارکت‌ تقریباً بیشتر مایحتاج مورد نیاز مرا داشت، اغلب برای خرید به دو یا سه سوپرمارکت می‌رفتم. یک روز وقتی درحال رانندگی به سمت سوپرمارکت دوم بودم، ناگهان در ماشینم صدای زنگ تلفنی را شنیدم. نتوانستم بفهمم آن صدا از کجا ‌آمد. سپس متوجه شدم که استاد به من اشاره می‌کنند که وقت خود را برای خرید تلف نکنم و برای برقراری تماس با چین به خانه برگردم.

همچنین متوجه شدم که مدتی است که دیگر از موضوع همه‌گیری به‌عنوان نقطه شروع استفاده نمی‌کنم. معتقد بودم که مردم فقط برای مدت بسیار کوتاهی گوش می‌دهند و دیگر علاقه‌ای به شنیدن درباره همه‌گیری ندارند. اما، آن تماس تلفنی به من یادآوری کرد که صحبت درباره همه‌گیری هنوز بسیار مهم است، زیرا ویروس همچنان در حال جهش است. افرادی که توسط تبلیغات ح‌ک‌چ فریب ‌خورده‌اند، درک درستی از همه‌گیری ندارند، بنابراین ما باید با نیک‌خواهی حقایق را به آنها بگوییم.

استاد بیان کردند:

«یک بیماری همه‌گیر مانند ویروس حزب کمونیست چین (ویروس ووهان) اهداف خاصی دارد. آن برای از بین بردن اعضای حزب و کسانی است که آنرا همراهی می‌کنند.» (خردمند بمانید)

همچنین استاد بیان کردند:

«وقتی شما روبروی موجودات ذی‌شعور قرار می‌گیرید، به‌محض اینکه کلمات از دهانتان خارج می‌شوند و به‌محض اینکه افکارتان پدیدار می‌شوند، آنها قادرند عناصر بد و چیزهای بدی که مردم را مسموم کرده است و در ذهن مردم موجودیت دارد را متلاشی کنند. آنگاه مردم به درک آن می‌رسند و شما خواهید توانست آنها را نجات دهید. بدون بکار بردن قدرت عظیم نیکخواهی حقیقی، نمی‌توانید آن چیزها را از بین ببرید و در روشنگری حقیقت هیچ نتیحه‌ای کسب نمی‌کنید.» (آموزش فا درکنفرانس2004 غرب آمریکا)

نگاه به درون واقعاً به من کمک کرد تا کاستی‌هایم را پیدا کنم و چیزها به‌طور طبیعی تغییر کردند. وقتی صبح روز بعد اولین تماس تلفنی را انجام دادم از همه‌گیری به‌عنوان نقطه شروع استفاده کردم و شخص پشت تلفن به‌مدت هفت دقیقه به صحبت‌هایم گوش کرد.

مشکلی دیگر، فرصتی دیگر

من پنج دسته شماره تلفن دریافت کردم. هر شماره را حداقل دو بار گرفتم، اما کسی به تماس‌ها پاسخ نمی‌داد. ناامید شدم و برای کنترل احساساتم رفتم تا کمی غذا بخورم. سپس سه بار دیگر شماره‌ها را گرفتم، اما هنوز کسی جواب نداد. سعی کردم افکار درست بفرستم، اما نتوانستم تمرکز کنم و مجبور شدم آنرا متوقف کنم. متوجه شدم که شماره تلفن‌ها هیچ نامی ندارند و شروع به شکایت کردم: «عجیب نیست که کسی به تلفن‌ها پاسخ نمی‌دهد!» خستگی و شکایت تبدیل به یک چرخه معیوب شد، بنابراین شماره‌گیری را متوقف کردم.

برنامه‌ای را که استفاده می‌کردم بررسی کردم و دو جمله روی صفحه دیدم، «قلب من در حال پرواز است» و «هر چه سخت‌تر باشد، برای پیشرفت بیشتر باید بهتر تزکیه کنید.»

فهمیدم که «قلب من در حال پرواز است» به این معنی است که ذهنم آرام نیست. چگونه می‌توانستم با ذهنی ناآرام به نجات افراد کمک کنم؟ ذهن ناآرامم در فرستادن افکار درست هم مداخله می‌کرد.

استاد بین کردند:

«اگر بخواهید خودتان را رشد دهید، باید به درون خود نگاه کنید و سخت روی ذهن‌تان کار کنید» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)

سپس متوجه شدم که در برقراری تماس‌های تلفنی به دنبال نتیجه هستم و فراموش کرده بودم که آن را به‌عنوان بخشی از تزکیه خود در نظر بگیرم.

به جستجوی درون ادامه دادم و همچنین وابستگی به شکایت را پیدا کردم. وقتی همه چیز آنطور که می‌خواستم پیش نمی‌رفت، به بیرون نگاه می‌کردم و ناسپاس و نامهربان می‌شدم. بسیاری از تمرین‌کنندگان برای به دست آوردن آن شماره‌های تلفن و طبقه‌بندی آن‌ها در دسته‌های جداگانه تلاش زیادی کرده بودند.

من نسبت به تلاشی که آنها انجام داده بودند قدردان نبودم و از شماره‌هایی که به من داده بودند انتقاد کردم. استاد به‌عنوان بخشی از یک نظم و ترتیب نیکخواهانه مرا وارد این پروژه کردند. نگاه کردن به بیرون در هنگام مواجهه با مشکلات، تزکیه نیست!

سپس ذهنم را آرام کردم و تماس‌های تلفنی را از سر گرفتم. با کمال تعجب، از آن هشت شماره، پنج نفر به تلفن پاسخ دادند که طولانی‌ترین تماس 9 دقیقه طول کشید.

الهام از مقالات در مینگهویی

اخیراً مقالۀ تبادل تجربه‌ای را در مینگهویی خواندم که درباره تمرین‌کننده‌ای بود که در یک پلتفرم تلفنی حقیقت را روشن می‌کرد. تحت تأثیر قرار گرفتم و متوجه شدم که فرصت دیگری برایم فراهم شده است تا به درون نگاه کنم و شین‌شینگم را بهبود بخشم. اگر همه تمرین‌کنندگانی که در برقراری تماس با چین دخیل هستند، بتوانند بدون قید و شرط به درون نگاه کنند، کل تیم می‌تواند به‌عنوان یک بدن یک جهش به جلو داشته باشد.

در مقاله ذکر شده بود که وقتی با مردم صحبت می‌کنیم، وضعیت ذهنی‌مان، لحن و تن صدایمان و انتخاب کلمات باید دوستانه و قابل پذیرش باشد تا افکار منفی افراد را تحریک نکند. در غیر این صورت، این می‌تواند اثر نامطلوبی داشته باشد و آنها را نابود کند.

من در این زمینه کوتاهی‌هایی دارم. اخیراً متوجه شدم که به‌خاطر ترس از اینکه شخص پشت تلفن ممکن است پس از مدت کوتاهی تلفن را قطع کند، سریع‌ صحبت می‌کنم تا اطلاعات بیشتری به او بدهم. این ترس درواقع ناخودآگاه به یک عادت تبدیل شد و بر وضعیت تزکیه‌ام تأثیر گذاشت.

ما باید به توصیه ‌تمرین‌کنندگان دیگر به‌عنوان آینه‌ای برای بررسی خود و یافتن کاستی‌های‌مان نگاه کنیم. وقتی آنها را پیدا کردیم، باید تغییر دهیم. اگر کاستی‌های خاصی نداریم، باز هم باید خود را تشویق کنیم که بهتر عمل کنیم. به‌عنوان تمرین‌کنندگان دافا، تحمل و ظرفیت ما باید بی‌همتا باشد و نباید هیچ مشکلی در گوش دادن به نصیحت دیگران داشته باشیم.

موارد فوق درک شخصی من بر اساس سطح تزکیه فعلی‌ام است. لطفاً به هر مورد نامناسب اشاره کنید.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.