(Minghui.org)

ادامه از قسمت ۱

طبق اصل جهانی «بدون ازدست‌دادن، چیزی به دست نمی‌آید»، همه چالش‌ها یا «ازدست‌دادن‌‌ها» که قبلاً ذکر شد، در واقع با «شگفتی‌ها» یا «مزایایی» همراه بودند.

اولین دستاورد: برای تمرین‌کننده فالون دافا آرامش بزرگی بود که سرانجام توانست گرما و رطوبت شدید و غیرمعمول منطقه زادگاهش را ترک کند و بیرون بیاید و دوباره سفر کند.

دستاورد دوم: سفر چند ساعته با قطار از کالکا به شیملا، تجربه‌ای باورنکردنی و دوست‌داشتنی با گذر از میان مناظر زیبا با ایستگاه‌های کوچک تمیز در طول مسیر همراه بود.

دستاورد سوم: در تمام مدت اقامت او در شیملا، (و در واقع در دو منطقه دیگر هیماچال پرادش [HP] که او بازدید کرد)، که به طور غیرمنتظره‌ای دو ماه و نیم به طول انجامید هوا بسیار پاک و با طراوت با درختان بسیار و کوه‌های سرسبز بود. همه جا در اطراف مردم محلی بسیار مؤدب و حمایت‌کننده بودند، گرچه گاهی اوقات برخی کمی محتاطانه رفتار می‌کردند. هوا مدام درحال تغییر بود؛ به نظر می‌رسید که انگار هر چند دقیقه یک بار، هوای بارانی به آسمان آبی تا ابری در حال تغییر بود، که گاهی ‌ احساسی شبیه این را تداعی می‌کرد که انگار «در آسمان» یا در قلمروی «مادی دیگری» هستید.

دستاورد چهارم: به نظر می‌رسید که بسیاری از افراد واقعاً روابط تقدیری داشته‌اند، که اغلب در هر کجا و در هر زمان «به‌طور غیرمنتظره ظاهر می‌شوند». گاهی اوقات، آنها از زمره افرادی نبودند که از تمرین‌کننده انتظار می‌رفت در ادارت مختلف و غیره با آنها ملاقات کند، بلکه اشخاصی بودند که در آنجا، در مسیر رسیدن به جایی، اینجا و آنجا - کاملاً غیرمنتظره- کار می‌کردند. تجربیاتی از این دست از همان ابتدا تا آخرین روز به طور مداوم رخ می‌داد، نه تنها در شیملا، بلکه حتی در تاکسی به سمت فرودگاه کوچک، زمانی که هیماچال پرادش را در اوایل نوامبر ترک کرد.

دستاورد پنجم: مهمانخانه ۶ اتاقه‌ای که تمرین‌کننده در آن اقامت داشت، گرچه کمی دورتر از مرکز شیملا بود، اما در فاصله چند قدمی مرکز، بسیار نزدیک به اقامتگاه نخست وزیر قرار داشت، چند دقیقه پیاده تا دفتر دبیرخانه و همچنان پیاده‌روی تا محل اقامت رسمی فاصله داشت، جایی که جناب فرماندار هیماچال پرادش زندگی می‌کند و همچنین پذیرای بازدیدکنندگان است. به‌خاطر این مکان نسبتاً منحصر به فرد، تمرین‌کننده موفق شد از این مکان‌های مهم بازدید کند و در واقع با افراد بسیار مهم ملاقات کرد.

تمرین‌کننده فالون دافا با جناب فرماندار هیماچال پرادش، هند ملاقات می‌کند.

دستاورد ششم: افراد بیشتری از نصب پوسترهای فالون دافا در ویترین‌ها، مغازه‌ها یا رستوران‌های خود خوشحال بودند، یکی از آنها صاحب یکی از قدیمی‌ترین مغازه‌ها در مرکز خرید است که در مرکز شهر قرار دارد. او سه پوستر را درست در جلوی ویترین‌های خود نصب کرد، همچنین به دو دی‌وی‌دی ارکستر شن یون گوش داد و آماده کمک بود.

یکی از مردان جوانی که در مهمانخانه کار می‌کرد انواع پوسترها، بروشورها و غیره را به زادگاهش که ساعت‌ها دورتر است برد و پس از بازگشت گفت که آنها را در مغازه‌ها و جاهای دیگر قرار داده و بین دوستان و خانواده توزیع کرده است. او برای دیدار بعدی‌اش از زادگاه خود مطالب بیشتری درخواست کرد.

افرادی دیگر گزارش دادند که اطلاعات را با دیگران، اغلب به صورت آنلاین، به اشتراک گذاشته‌اند. سپس دیگرانی بودند که مطالب مختلف را به مناطق دور بردند. این مناطق در مواقعی دقیقاً همان جاهایی بودند که تمرین‌کننده امیدوار بود از آنجاها بازدید کند، که «مدار قبیله‌ای» نامیده می‌شود، در همسایگی تبت و لاداخ قرار دارند، جایی که دارای فرهنگ و مذهب تبتی هستند. او نمی‌توانست به آنجا برود زیرا چند رانش زمین شدید و حتی مرگبار رخ داد و به همه توصیه شد این بار به آنجا سفر نکنند.

چه تجربه شگفت انگیزی است که در مکانی بنشینید، اما از طریق قلب‌ها، ذهن‌ها و دست‌های مفید، مطالب گرانبها به شکل بروشور، نشانک، پوستر، گل، و غیره مانند بذرهایی در دور و نزدیک پخش می‌شوند!

تجربیات بسیار دیگری نیز وجود داشت: خانمی که آلمانی تدریس می‌کرد، گفت که دانش‌آموزانش از مطالعه مطالب آلمانی، مانند مجله، بروشورهای شن یون، نشانک‌ها و سایر مطالبی که به او پیشنهاد شده بود، بسیار خوشحال خواهند شد. حتی چند مغازه‌دار چینی بودند که واقعاً از دریافت مطالب اطلاعاتی به زبان چینی و همچنین انگلیسی شگفت‌زده شدند. خانمی از شنیدن اینکه تمرین‌کننده مزبور از محل زندگی‌اش بوده خوشحال شد. او همچنین بروشورها و پوسترهایی را برای نصب و توزیع در رستوران خود گرفت.

سپس ارتباطات بیشتری با تبتی‌ها ایجاد شد: از چند مؤسسه تبتی بازدید شد، و یک افسر زن، پس از اینکه تقویم و سایر موارد مربوط به شن یون به او داده شد، گفت که به زودی برای ملاقاتی به ایالات متحده خواهد رفت و خیلی دوست دارد نمایش شن یون را در آنجا تماشا کند. او همچنین مایل بود تمام مطالب دیگری را که حقیقت را روشن کرده و درباره فالون دافا اطلاع‌رسانی می‌کنند، بین سایر تبتی‌ها توزیع کند. این شیوه از توزیع نیز توسط سایر افسران تبتی در مناطق دیگر هند انجام شده بود.

گل‌های نیلوفر آبی دست‌ساز، گل‌های پلاستیکی کوچک با پیام‌های «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری» و برخی از گل‌های شن یون اغلب تأثیر شگفت‌انگیزی دارند، زیرا باعث شدند بسیاری از کسانی که آن‌ها را در دفاتر خود دریافت کردند، وقتی این گل‌ها به آنها تقدیم شد از صندلی‌هایشان بلند شدند.

شهردار شیملا، هیماچال پرادش، هند، هنگامی که یک گل نیلوفر آبی دست‌ساز فالون دافا به او تقدیم شد، از صندلی خود بلند می‌شود و از کارکنانش می‌خواهد که هنگام دریافت گل شن یون عکس بگیرند.

کتابخانه‌ها: اول از همه، حجم عظیمی از مطالب مانند کتاب‌های جوآن فالون و فالون گونگ به زبان هندی و انگلیسی، کتاب‌هایی که حقیقت را روشن می‌کنند، مجلات، نسخه‌های چاپی، بروشورها، نشانک‌ها، دی‌وی‌دی‌ها و غیره به کتابخانه‌های اصلی داده شد. سپس به افراد بسیار مهم، وکلا و یک قاضی در دادگاه‌های محلی، و همچنین مدیران مدارس برای کتابخانه‌های آنها، و به چند نفر دیگر ارائه شد.

گرچه طبیعتاً بیشتر مطالب برای مردم محلی هیماچال پرادش توزیع می‌شد، اما مدیران مدارسی از سایر ایالت‌ها از سراسر هند و همچنین بسیاری از گردشگران داخلی از ایالت‌های دیگر، مطالب را پذیرفتند.

مدارس و کالج‌ها: همه مدارس و کالج‌های «اصلی» و همچنین «فرعی» و دانشگاه هیماچال پرادش مورد بازدید قرار گرفتند که خود چیزی شبیه یک معجزه بود، زیرا همه آنها به‌دلیل کووید به طور رسمی تعطیل بودند. فقط مدیران و برخی مدرسان و سایر کارکنان در دسترس بودند و کلاس‌های آنلاین را تشکیل می‌دادند.

برخی از افرادی که به آنها دست یافته شد واقعاً به‌طور عمیقی تحت تأثیر اصول جهانی حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری، خوبی و زیبایی فالون دافا، و نقض وحشتناک حقوق بشر در چین قرار گرفتند. آنها سخنان صمیمانه و عمیق حاکی از احترام و تحسین خود را به فالون دافا بیان کردند، اغلب به‌خاطر این واقعیت که چنین تمرینی کاملاً داوطلبانه و بدون توجه به پول، کمک مالی، نام یا شهرت در حال گسترش است.

بسیاری دیگر، اینجا و آنجا، که به حدی زیاد هستند که نمی‌توان به آنها اشاره کرد، نیز عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته بودند و گاهی اوقات با دقت، بسیاری از نامه‌های حاکی از قدردانی از مدارس و کالج‌هایی را خواندند که قبلاً مورد بازدید قرار گرفته بودند، و به تصاویر بسیاری از جلسات فالون دافا نگاه ‌کردند. به ویژه تبتی‌‌ها، و همچنین بسیاری دیگر، تشکر عمیق و قدردانی عمیق خود را به‌خاطر اطلاع‌رسانی درباره جنایات ح‌ک‌چ ابراز کردند. برخی از مدیران از اینکه به دلیل محدودیت‌های ناشی از کووید هیچ جلسه فالون دافا در مدارسشان برگزار نمی‌شود عمیقاً متأسف بودند و امیدواری خود را برای «زمان‌های بهتر» در آینده ابراز کردند.

(ادامه دارد)

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.