(Minghui.org)
اداره پلیس تیانآنمن حوالی ساعت 12 ظهر 23 ژوئیه مرا که به میدان تیانآنمن رفته بودم تا از دافا دفاع کنم، بازداشت کرد. پس از اینکه از گفتن اسمم خوددداری کردم، پلیس مرا در یک سلول آهنی شبیه قفس زندانی کرد. بسیاری از تمرینکنندگان بعداً در همین «قفس» زندانی شدند. چند نفر از آنها گفتند که آن روز بهطور اتفاقی شاهد رویداد صحنهسازی شده خودسوزی در میدان تیانآنمن بودند.
یک تمرینکننده قدیمی شاهد کل این رویداد بود و سایر تمرینکنندگان بخشی از آن را دیده بودند. آنها نظرات مشابهی داشتند حاکی از اینکه این رویداد اقدامی بود که دولت هدفمندانه دستور اجرایش را صادر کرده بود. درحالیکه دورِ آن تمرینکننده قدیمی نشسته بودیم و به صحبتهایش گوش میدادیم، پلیسِ بیرون «قفس» نیز حرفهای او را شنید. مدت کوتاهی پس از آن، پلیس او را از قفس بیرون بُرد و دیگر برنگرداند. او را ندیدیم تا ساعت 10 شب که ما را به شعبههای مختلف ادارات پلیس فرستادند. بهنظر میرسید پلیس خودش میداند این صحنۀ خودسوزی، نقصهای واضح بسیار زیادی دارد و میترسد شاهدان عینی، حقیقت را برای مردم آشکار کنند.
یک تمرینکننده خانم نیز آنچه دیده بود را تعریف کرد. او قصد داشت سایر تمرینکنندگان در میدان تیانآنمن را پیدا کند تا بتوانند با هم از دافا دفاع کنند، سپس رویداد خودسوزی اتفاق افتاد. او نزدیک صحنه شد و دید که دو نفر روی زمین دراز کشیدهاند، گویا مردهاند. بهنظر میرسید هر دوی آنها متحمل جراحات شدید سوختگی شدهاند و لباسهای ضخیمشان سراسر سیاه شده بود. جنسیتشان قابل تشخیص نبود. تعدادی مأمور پلیس درحالی که پتو یا کپسول آتشنشانی در دست داشتند، کنار آنها ایستاده بودند، اما بهنظر میرسید اصلاً هیچ تمایلی برای نجات دادن آن دو نفر ندارند؛ فقط ایستاده بودند و آنها را تماشا میکردند. ناگهان چیزی باورنکردنی اتفاق افتاد. یکی از آنهایی که شبیه مردهها بود، پس از مدتی دراز کشیدن روی زمین، ناگهان بلند شد و ایستاد. او دیوانهوار میپرید و این ور و آن ور میدوید. شخصی که دوربین فیلمبرداری در دست داشت، از کل صحنه فیلمبرداری میکرد. در آن لحظه، یک مأمور پلیس جلو آمد و از آن تمرینکننده خانم پرسید که آیا فالون گونگ را تمرین میکند. وقتی او پاسخ مثبت داد، او را بهزور به داخل وَن پلیس کشاندند.
(ادامه دارد)