در هفتم ژانویه، "کنفرانس ۲۰۱۲ تبادل تجربههای تزکیه فالون دافا در منطقه آلمانی زبان" در وولزبرگ آلمان برگزار شد. نُه تمرینکننده چینی و غربی تجربههای خود را در میان گذاشتند.
سالن کنفرانس
عکس جمعی
تبادل تجربه
"ما لین" از تجربههایش در رابطه با روشنگری حقیقت برای چینیها با استفاده از تلفن گفت. او از همکاری بین همتمرینکنندگان جداً تشکر کرد. وی به هر کمکی که احتیاج دارد، هر زمانی که به آن احتیاج داشته باشد، همیشه همتمرینکنندگانی هستند که مایلند به او کمک کنند. او گفت، "روند تماس با افراد چینی فرصت خوبی برای تزکیه است. من از وابستگیهای بسیاری رها شدهام".
"کریستین" تجربههای رها شدنش از وابستگی به چینگ (احساسات) را در میان گذاشت. او دریافت که اگر فرد هنوز وابستگی قوی به چینگ داشته باشد نمیتواند نیکخواهی را رشد دهد.
"انجاه" از تجربههای خود در زمینه تبلیغ شنیون گفت. او با گفتن به مردم درباره نمایش راحت بود، اما وقتی لازم بود که واقعاً بلیتها را بفروشد احساس راحتی نداشت. به خاطر این عقیده و تصور، بعضی فرصتها برای فروش بلیت را از دست داد. وی بعداً دریافت که فروش بلیت نجات افراد است، و فروش، یک عمل اقتصادی طبیعی است، بنابراین نباید احساس کمرویی کند.
مادر "ایوماری" تمرینکننده نبود، اما به شن یون علاقه داشت و به دفعات متعدد آن را دیده بود. زمانی که درگذشت، یکی از خواهران ایوماری دیده بود که آسمان بالای تختخواب مادرش باز شد و فرشتگان مادر او را همراه خود بردند، درست مثل صحنهای در یکی از برنامههای شن یون. در مراسم خاکسپاری او، ایوماری درباره علاقه مادرش به شن یون صحبت کرد و بیان کرد که او قبل از فوتش از فرزندان خود خواست که برنامههای شن یون را به یاد او بیاورند.
"کارستن"، یک مأمور پلیس، گروه مارش سرزمین الهی اروپا را هماهنگی میکند. او درباره این صحبت کرد که چگونه عقاید و تصوراتش را کنار گذاشت، با فروتنی و افتادگی پذیرای انتقاد شد، و آموخت که به دیگران فکر کند و با دیگران همکاری داشته باشد.
"نانسی"، یک معلم دبستان، فالون گونگ را به والدین ۵۰۰ دانشآموز معرفی کرده بود. همچنین به دانشآموزان تمرینات را آموزش داد. از آنجا که خیلی از معلمان و والدین به یادگیری راغب هستند، نانسی یک محل تمرین در مدرسه دایر کرد. در طی این روند، او وابستگیهایش به ترس و کمرویی را کنار گذاشت.
"پترا" برای ایپک تایمز تبلیغات میفروشد. او از این گفت که چگونه دریافت که وقتی باور محکم و افکار صالح دارد، خرد خواهد داشت و مشتریان مناسب را پیدا میکند.
"رینر" صاحب یک چاپخانه است. او کتابها و فایلهای صوتی و تصویری فالون دافا را در آلمان چاپ و منتشر میکند. او متوجه شد که اهل رقابت بود و همیشه با افراد عادی بحث میکرد. اگرچه انگیزهاش جلب توجه دیگران بود به طوری که بتواند درباره فالون گونگ صحبت کند، با این حال متوجه شد که این یک عقیده بشری است که لازم است از آن رها شود. رینر بیان کرد که وقتی این وابستگی را کنار گذاشت، در روشنگری حقیقت بسیار کارآمدتر شد.