(Minghui.org) استاد در آموزش "آموزش فا در کنفرانس فای کانادا ۲۰۰۱"، (در راهنمایی سفر) بیان میکنند،
"چیزی که اکنون سعی داشتم به شما بگویم این است که "جاذبه" وجود ندارد. دلیل واقعی این است که برای اینکه ذرات واقع در این محیط در اینجا وجود داشته باشند، مجبورند با هم در اتصال باشند."
"پس چرا وقتی به تزکیهکنندگان میرسد، یک شخص میتواند بدن خود را ترک کند؟ و چرا میتواند به پرواز درآید؟ دقیقاً به خاطر اینکه مادهی بدن شما، که به زمین مرتبط است و از ذراتی [از جنس] مواد سطحی ساخته شده است، دستخوش تغییر شده است. اتصالش به ذراتِ این محیط را قطع کرده است، بنابراین شما دیگر زیر تسلط نیروی همچسبی آن نیستید، و دیگر زیر تسلط قدرت بازدارنده و کِشندهی آن قرار ندارید. این هنگامی است که میتوانید به پرواز درآیید. بنابراین هر سطحی که تا آن تزکیه کرده باشید، ساخت و ترکیب هستی شما در سطح ریزکیهانی، به آن قلمرو متصل است. وقتی به سطوح بالاتر تزکیه میکنید به سطوح بالاتر متصل خواهید بود و اتصالهای موجود با تمام سطوح پایینتر را قطع خواهید کرد. ارتباطش به این نحو است. متصل کردن و گشودن مدار آسمانی بزرگ، تجلیای در این سطح است. اما شاگردان مدتهاست که از این سطح گذشتهاند، فقط اینکه قفل هستند."
بعد از یاد گرفتن این فا، آموختم که ما به عنوان تزکیهکنندگان وضعیتهای فوقطبیعی بیشماری داریم. علتش این است که استاد این مکانیسم را در بدنهای ما مهیا کرده است. با چرخش فالون و مکانیسم، تغییرات در سطوح میکروسکوپیمان عظیم هستند، و ذرات مادهی سطحی نیز در حال تغییر میباشند. وقتی فا را مطالعه میکنیم، و شینشینگ را بهبود میبخشیم، بدنمان بهطور فزایندهای پاک و خالص میشود. مادهی آن در حال تعالی یافتن است، و به سوی سطوح ریزکیهانیتر پیشروی میکند. خواه از این آگاه باشیم یا نه، بدنمان، هر چیزی در میدانمان، و تمام ذرات، به تدریج در حال جدا شدن از این بُعد سطحی هستند. به سرعت در حال تغییر به سمت خداییشدن میباشند.
پس از تزکیه کردن تا امروز، آیا میتوانیم به پرواز درآییم؟ آیا میتوانیم از این بعد سطحی جدا شویم؟ مواد این بعد هنوز چه مقدار چسبندگی به ما دارند؟ وقتی در ابتدا وارد درِ تزکیه شدیم از فا آموختیم که استاد هماکنون مدار آسمانی بزرگ ما را گشوده است، و بدنمان هماکنون تا وضعیت سفید شیری پاک شده است. تنها دلیلی که قادر نیستیم به پرواز درآییم این است که ناحیهی خاصی، مثلاً نوک انگشت دست یا نوک انگشت پایمان، قفل است.
درک من این است که نباید به بدنهایمان به صورت جامد و سخت نگاه کنیم، و نباید آنها را بدنهای "بشری" ببینیم. استاد مکانیسمهای چی و فالون، و میلیونها میلیون چیز دیگر را برای ما مهیا کردند، و تمام این چیزها میتوانند در هر زمانی بدنهایمان را به بعدهای سطحِ ریزکیهانی ببرند. مواد این بعد، کنترل بسیار کمی بر ما دارند. هماکنون در وضعیتی نیمهخدایی هستیم. زمانی که در سطحی منطقی فا را درک کردم، احساس کردم که هماکنون در وضعیتی نیمهخدایی هستم (چراکه ماده و ذهن یکچیز هستند). با اینکه هنوز در بعد بشری هستم، حس میکنم که چیزهای اینجا کنترل بسیار کمی بر من دارند.
به هنگام نوشتن این مقاله، وضعیتهای غیرطبیعی که سابقاً داشتم را به خاطر آوردم، شامل بیخوابی، خستگی، دردهای اینجا و آنجا، حسهای ناخوشایند، کارمای بیماری شدید و غیره. وقتی آن وضعیتها ظاهر شدند، اول تصدیق کردم که ذرات مادهی سطحی توانایی کنترل کردن مرا دارند. حس کردم که هنوز به کمال نرسیدهام، و هنوز یک موجود بشری در این بعد مولکولی هستم. از آنجا که باور داشتم که بدون این بعد قادر به زندگی نخواهم بود، هر موجود زندهای در این بعد به سختی به من میچسبید، مرا مهار کرده و بازمیداشت، و به من اجازهی رفتن نمیداد. بنابراین احساس ناراحتی، و کارمای بیماری... نیروهای کن نیز از این شکاف سوءاستفاده کرده و با من مداخله میکردند و مرا مورد آزار و شکنجه قرار میدادند.
با اینکه هنوز قلب بشری داریم، و نیاز است که عقاید و تصورات تزکیه شوند، وقتی محنتها میآیند باید روشن و آگاه باشیم، و نباید خودمان را در سطح "بشری" قرار دهیم. بدن ما هماکنون بهطور نزدیکی به خاستگاه ما، به سطوح میکروسکوپی وصل است. مادهی سطحی هیچ کنترلی بر ما ندارد. وقتی که باور داریم که کنترلی بر ما ندارد، نخواهد داشت. هیچ یک از عوامل درون سه قلمرو بر ما کنترل ندارند، زیرا ما به این بعد سطح پایین تعلق نداریم. ما استاد را داریم، و تمرینکنندگان فالون دافایی هستیم که در حال پیمودن مسیر خداییشدن هستیم. زمانی که وضعیتهای غیرطبیعی پیدا میکنیم، گذشته از جستجوی درون، همچنین نیاز داریم که افکار درست بفرستیم.
وقتی که ما به عنوان تزکیهکنندگان از میان محنتها عبور میکنیم، انتخاب افکار درست ما حیاتی است. سطحی از فا که آن را تصدیق میکنیم سطحی است که در حال کار کردن بر روی ما است. هر چه کوشاتر تزکیه کنیم، ذرات ما دستخوش تعالی و تغییر بیشتری خواهند شد، ذرات مادهی سطحی، چسبندگی کمتری به ما خواهند داشت، ظاهر ما آرامتر خواهد بود، "بیماری" نخواهیم داشت، و وضعیتی فوقطبیعی را تجربه خواهیم کرد. هر چه باشد، این تغییر دادن عقاید و تصورات است. هر چند که بدنهای سطحیمان به طور کامل به بدنهای خدایی مبدل نشدهاند، زمانی که فا را در این سطح درک میکنیم، ممکن است حس کنیم که قدرت دافا ما را هل میدهد، کاری میکند که جهشی به جلو داشته باشیم، از ذرات بشری دورتر شویم، و به خانه نزدیکتر شویم.
این درک من است، لطفاً نواقص را با مهربانی خاطرنشان کنید.