(Minghui.org) بسیاری از تمرینکنندگان فالون گونگ بعد از اینکه به پکن رفتند تا برای حق تمرین کردن این روش دادخواهی کنند، یا پس از گفتن حقیقت فالون گونگ به دیگران مفقود شدند. غم و اندوه و درد ناشی از این آزار و شکنجه برای خانواده این تمرینکنندگان مفقود شده، بیحد و اندازه است.
آقای سان بیائو، تمرینکنندهای از شهر هوانگگانگ واقع در استان هوبی است. وی در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۹۹، برای دادخواهی به پکن رفت و از آن زمان تاکنون مفقود شده است. در اواخر سال ۱۹۹۹، اداره ۶۱۰ محلی، وی را مبلغ ۳۰۰۰ یوآن جریمه کرد. خانوادهاش این غرامت را پرداخت کردند، اما اجازه نیافتند او را ملاقات کنند. آنها به اداره ۶۱۰ و سایر سازمانهای دولتی مراجعه کرده و دربارهی او پرسوجو کردند، اما هرگز پاسخی دریافت نکردند.
پس از تمرین فالون گونگ بیماریها ناپدید شدند
آقای سان متولد استان جیانگسو است. وی قبل از اینکه بهعنوان برقکار در شرکت تأمین آب شهر هوانگگانگ در استان هوبی مشغول به کار شود، به مدت چند سال در ارتش خدمت کرد. چون ساعات طولانی در زیرزمین و ایستاده در آب کار میکرد، به بیماریهای بسیاری از جمله تب شدید حلزون (بروز انگلهای پهن در خون) مبتلا شد.
برای درمان همه جا را جستجو و چیزهای زیادی را امتحان کرد، اما هیچ کدام مؤثر نبود. اگر چه فقط ۴۰ سال داشت اما پزشکان اعلام کردند که بیماریاش لاعلاج است و به خانوادهاش گفتند که خود را برای مرگ وی آماده کنند.
در سال ۱۹۹۴، شخصی درباره فالون گونگ به وی گفت. در ابتدا باور نکرد، اما تصمیم گرفت آن را امتحان کند. اندکی پس از شروع تمرین همه بیماریهایش ناپدید شدند و او شگفتزده و بسیار خوشحال بود. علاوه بر این، آقای سان با پیروی از اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری آرامش بیشتری یافت، مسائل را سادهتر میگرفت و اغلب با کمال مسرت به دیگران کمک میکرد.
تمرین فالون گونگ به بهبود عملکرد آقای سان در محل کار نیز کمک کرد. گرچه او فقط تحصیلات راهنمایی داشت، اما قادر بود بسیاری از مسائل مشکل مهندسی را حل و فصل کند.
هنگامی که شرکت تأمین آب شعبه دیگری را راه انداخت، او مسافتی طولانی را طی میکرد و هر روز داوطلبانه ساعاتی طولانی کار میکرد تا آن کار را به اتمام برساند. برخی از کارهای الکتریکی، نیازمند تکنیسینهایی است که در فضای آزاد کار کنند و از دکلهای مرتفع بالا بروند. بسیاری از تکنیسینها از ارتفاع میترسیدند، اما آقای سان همیشه بیدرنگ مأموریت محوله را قبول میکرد و آن را در زمان کوتاهی به اتمام میرساند.
تصور چنین چیزی سخت است که تمام این وظایف دشوار توسط کسی انجام میشد که قبلاً در آستانه مرگ بود. آقای سان علاوه بر اینکه وظایف خود را در محل کار به خوبی انجام میداد، به طور خاصی خودخواهی را رها کرده بود. زمانی که شرکت بهعنوان پاداش به کارکنانش تخم مرغ داد، پس از اینکه متوجه شد به اشتباه تخم مرغ اضافی دریافت کرده، بلافاصله آنها را بازگرداند.
گذشت ۱۴ سال از مفقود شدن
اگرچه آقای سان شخصی ساده، صادق و متواضع بود، اما باز هم به دلیل باورش، توسط رژیم کمونیستی تحت آزار و اذیت قرار گرفت. وی در ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، به منظور گفتن تجربیاتش به مقامات، به مجتمع اداری دولت در استان هوبی رفت. به محض اینکه به محل این مجتمع رسید، پلیس او را بهطور غیرقانونی بازداشت و به مدت دو هفته حبس کرد. پس از آن، پلیس محلی و مسئولین شرکت بارها او را را مورد آزار و اذیت قرار دادند، دستور دادند کتابهای فالون گونگ را تحویل آنها دهد و تهدید کردند که او را از کار اخراج میکنند. آقای سان مجبور شد چند جلد کتاب فالون گونگ را به آنها بدهد. پس از آن احساس بسیار بدی داشت و اغلب بیسر و صدا میگریست. همسرش گفت که تا آن زمان هرگز او را آنقدر غمگین ندیده بود.
آقای سان در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۹۹ دوباره به پکن رفت. چند روز در آنجا ماند، اما چون تمرینکنندگانِ آنجا بازداشت شده بودند، هیچ جایی را برای دادخواهی پیدا نکرد. پس از گفتگو با سایر تمرینکنندگان، آنها موافقت کردند در روزی خاص در ماه اکتبر، در میدان تیانآنمن دیدار مجددی داشته باشند. این آخرین باری بود که آقای سان رؤیت شد.
در ۱۴ سال گذشته، خانواده آقای سان نه هیچ چیزی درباره او شنیدهاند و نه حتی هیچ خبری از او دریافت کردهاند.
فروپاشی خانواده
هنگامی که آقای سان برای دادخواهی به پکن رفت، دخترش در دبیرستان مشغول به تحصیل بود. در طول این سالها همسر و دخترش هردو بسیار دلتنگ وی بودند. او شوهر و پدری مسئولیتپذیر و دوستداشتنی بود، اما درحال حاضر این خانواده تنها با خاطرات خوب او زندگی میکنند.
سربهنیست شدن آقای سان بار مالی را نیز به خانواده وی تحمیل کرد. همسرش سابقاً در یک شرکت ماشینآلات الکتریکی کار میکرد. پس از اینکه شرکت ورشکست شد وی کارش را از دست داد. او و دخترش مشکلات مالی بزرگی داشتند. به همین دلیل همسرش مجبور شد صرفاً برای گذران زندگی، با شخص دیگری ازدواج کند.
این تنها یکی از موارد بسیاری است که در آن، تمرینکنندگان فالون گونگ پس از اینکه برای دادخواهی اقدام کردند یا درباره حقایق فالون گونگ به دیگران گفتند، مفقود شدند. این خانوادهها درد و غم و اندوه بیحدی را متحمل شدهاند.