(Minghui.org) دریافتهام که نوع خاصی از وابستگی بشری در میان همتمرینکنندگانمان نسبتاً شایع است: ذهنیت مقایسه کردن. این در تمرینکنندگانی بروز پیدا میکند که اغلب خود را با تمرینکنندگان دیگر میسنجند، یا وضعیت تزکیهی یک تمرینکننده را با وضعیت تمرینکنندگان محلی دیگر مقایسه میکنند. خیلی از افراد توجه خاصی به این نوع مقایسهها و نتایج آن دارند.
زمانی که نتایج این مقایسهها حاکی از این باشد که برخی از آنها به خوبی دیگران نیستند، گاهی درتمرینکنندگان باعث ایجاد حسادت میشود. در حالتی که کمتر جدی است، تمرینکنندگان برای همکاری با دیگران در کارهای اعتبار بخشی به فا تمایل خود را از دست میدهند. در حالت جدیتر، آنها بطور مخفیانه یک پروژه را تضعیف میکنند. و در حالت حتی بدتر، گروه جداگانهای تشکیل میدهند و بدن واحد تمرینکنندگان را تجزیه میکنند. گاهی اوقات ممکن است تمرینکنندگان احساس حقارت کرده و ناامید و نگران شوند و یا اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. برخی ممکن است بیتاب و ناشکیبا شوند. برخی ممکن است احساس کنند که از دیگران عقب هستند و مشتاق شوند که خود را به بقیه برسانند که خود میتواند به این منجر شود که تمرینکنندگان در انجام کارهای دافا بهشکل افراطی عمل کنند، به دنبال کمیت انجام کارها باشند و یا از کمیت به عنوان معیاری برای سنجش تزکیهشان استفاده کنند. به دلیل این شکاف، این تمرینکنندگان میتوانند به اهدافی آسان برای آزار و اذیت توسط شیطان، تبدیل شوند.
هنگامی که تمرینکنندگانی احساس کنند از دیگران بهتر هستند، وابستگی به شور و اشتیاق ممکن است نمایان شود. ممکن است که آنها کاملاً ازخودراضی شوند. گاهی اوقات ممکن است با این فکر که بهخوبی تزکیه کردهاند از خود راضی شده و درباره وضعیت تزکیهشان احساس رضایت کنند. بعد از آن ممکن است شروع به سستی و تنبلی کنند و دیگر فعالانه و پیشقدمانه برای رشد و اصلاح مداوم خود تلاش نکنند. همچنین میتواند به این منجر شود که تمرینکنندگان به راحتی توسط وابستگی به راحتطلبی و تمایل به استراحت، تحت تأثیر قرار گیرند. گاهی اوقات آنها بسیار خود رأی میشوند و فکر میکنند که بهتر از دیگران هستند و قابل توجه و عالی هستند. چنین تمرینکنندگانی ممکن است احساس کنند که بالاتر از تمرینکنندگان دیگر هستند، که به ازخودراضی بودن و غرور آنها و شاید در نهایت به بیاحترامی به استاد و دزدی از فا منجر شود.
وقتی که اکثریت تمرینکنندگان محلی با تمرینکنندهی خاصی مقایسه شوند، اگر فرد فکر کند که این تمرینکننده بهتر از بقیه عمل میکند، ممکن است منجر به این شود که کم کم از او بتی بسازد و او را سرمشق خود قرار دهد. در نهایت، ممکن است این تمرینکنندهی خاص را به عنوان یک الگو در نظر بگیرد و به جای اینکه خود را با فا بسنجد، او را به عنوان سرمشق خود دنبال کند. این موارد میتواند باعث شود که آن تمرینکنندهای که به بت تبدیل شده دچار خودبینی و تکبر شود و اهریمن میتواند از این شکاف سوء استفاده کرده و او را بازداشت کند.
از طرف دیگر، اگر فرد فکر کند که این تمرینکننده به خوبی دیگران عمل نمیکند، ممکن است این گرایش در او ایجاد شود که بر نواقص و کاستیهای این تمرینکنندهی خاص متمرکز شود. هرچه بیشتر به این تمرینکننده نگاه کند، بیشتر از او ناراضی میشود. اگر این گرایش شدیدتر شود، ممکن است اینطور فکر کند که او مانند یک تمرینکنندهی واقعی بنظر نمیرسد و با دیدهی تحقیر به او نگاه کند. در نهایت، حتی ممکن است او را نادیده بگیرد و وی را نپذیرد. اگر بیشتر پیش برود، شاید آن تمرینکننده را به عنوان اهریمنی در نظر بگیرد که با تمرین تزکیهی تمرینکنندگان دافا مداخله میکند و سعی کند تا او را از گروه بیرون بیندازد.
دلیل اینکه تمرینکنندگان تحت تأثیر ذهنیت مقایسهگرا قرار میگیرند، این است که درباره اصول فا روشن نیستند. استاد بیان کردند،
"فا را مطالعه کنید و فا را بدست آورید،
توجه خود را بر این بگذارید که چگونه مطالعه و تزکیه میکنید،
بگذارید تک تک چیزها با فا ارزیابی شوند.
فقط آنگاه، بدین شکل، آن واقعاً تزکیه است." ("تزکیهی محکم" از هنگ یین)
استاد همچنین برای ما بیان کردند،
"از این قبیل افراد در بین مریدان قدیمی نیز وجود دارد. و علامت برجستهی آن این است که همیشه خودشان را با انسانها و با گذشتهی خود مقایسه میکنند، اما نمیتوانند خودشان را با شرایط فا در سطوح مختلف مورد آزمایش قرار دهند." ("گفتگویی با زمان" از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
درک شخصی من این است که ما تمرینکنندگان، بجای اینکه خود را با تمرینکنندهی خاصی مقایسه کنیم، باید خود را با الزامات فا بسنجیم. استاد برای ما بیان کردند که "توجه خود را بر این بگذارید که چگونه مطالعه و تزکیه میکنید" ("تزکیهی محکم" از هنگ یین) و این به ما میگوید که برای بررسی خودمان به درون نگاه کنیم و وابستگیهای بشریمان را رها کنیم، به طوری که واقعاً بتوانیم تزکیه کنیم و صرف نظر از آنچه در دیگران میبینیم، سعی کنیم در فا پیش برویم. اگر هر یک از ما تمرینکنندگان بتوانیم از فا به عنوان تنها معیار برای سنجش اعمالمان استفاده کنیم، طولی نمیکشد که درمییابیم در دافای بیکران، هر موجودی بسیار کوچک و ناچیز است. بعد از آن میتوانیم مهربان و منطقی شده، با یکدیگر هماهنگ شویم و تمرکز خود را بر روی تلاش جدی در انجام سه کار بگذاریم و موجودات ذیشعور بیشتری را نجات دهیم.