(Minghui.org) یک روز در ماه دسامبر، یکی از همتمرینکنندگان به من گفت، "وقتی جوآن فالون را باز کردم، دیدم که اشک از چشمان معلم سرازیر است، و من هم گریه کردم. من آنقدر خوب تزکیه نکرده بودم که باعث شادی معلم شوم." بعد از اینکه این را شنیدم بسیار متأثر شدم.
اخیراً مقالههایی در وبسایت مینگهویی خواندهام که دربارهی آنچه که معلم برای موجودات ذیشعور انجام دادهاند صحبت میکردند. دربارهی معلم گرانقدرمان آگاهتر شدم و حس کردم که وقت کمتر و کمتر میشود.
معلم در "مریدان دافای دورهی اصلاح فا" در نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر (۲) بیان کرد:
"اگر هر چیزی در تاریخ برایتان تحمل نمیشد، بهطور بنیادی غیرممکن میبود که عمل تزکیه را انجام دهید؛ اگر هر چیزی برای موجودات ذیشعور در کیهان تحمل نمیشد، آنها با گذر تاریخ متلاشی میشدند؛ اگر هر چیزی برای مردم دنیا تحمل نمیشد، آنها فرصتی نمیداشتند که امروز در این دنیا هنوز زندگی کنند."
معلم همچنین در "مداخله را دور کنید" در نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر (۲) به ما گفتند:
"در چندین سال تزکیهتان نه تنها مقدار فوقالعاده زیادی را برای شما تحمل کردهام بلکه همراه با این، بهطور پیوسته برای بهتر شدنتان اشارههایی به شما رساندهام، برای ایمنیتان مراقب شما بودهام و قرضهایی که در سطوح مختلف بدهکار بودید پرداخت کردهام بهطوری که بتوانید به کمال برسید- اینها چیزهایی نیست که هرکسی بتواند انجام دهد و نه اینکه این چیزها برای مردم عادی میتواند انجام شود."
معلم ما را از جهنم بیرون آورد و کارمای زندگیهای بسیارمان را کاهش داد. او این فرصت را به ما داد تا یک بودا شویم و با این حال برخی از ما متوجه نیستیم که معلم برای ما چه انجام داده است و در عوض، به دنبال شهرت و منفعت میرویم و منتظریم که روزهای خوب فرا رسد. من بر این باورم که معلم برای آنهایی از ما میگریست که بر تزکیهمان و رشد دادن شینشینگمان متمرکز نیستیم، آنهایی که سقوط کردهاند، و آنهایی که در روز دادرسی با نابودی مواجه خواهند شد.
من و دو همتمرینکننده دو مقاله در وبسایت مینگهویی خواندیم: "لحظهی آخر اصلاح فا آنطور که از سطح من دیده شد" و "استاد در حال تحمل رنج برای موجودات ذیشعور است- آنچه که در بعدهای دیگر دیدم." بعد از خواندن آنها حس خیلی بدی داشتیم. یکی از تمرینکنندگان گفت، "پس از دیدن آنچه که معلم متحمل شده است، تمام عقاید بشریام و هر چیزی که فکر میکردم در انجام سه کار دشوار باشد، از ذهنم محو شد. تمرکزم را فقط بر انجام سه کار قرار میدهم."
معتقدم اینکه انسان هستیم و در چین در دافا تزکیه میکنیم فرصت نادری است. من گفتم، "وقت محدود است. باید کوشا باشیم. امور بشری چیزی نیست که بهخاطرش نگران بود. خدایان همه چیز را کنترل میکنند. موجودات بشری نمیتوانند هیچ چیزی را کنترل کنند. باید حس تعجیل داشته باشیم و هر تعداد از افراد را که میتوانیم نجات دهیم."
همتمرینکنندهی دیگر گفت، "امیدوارم از حالا به بعد تمام تمرینکنندگان بتوانند کوشا باشند. تمام عقاید و تصورات بشری را رها کنید و موجودات ذیشعور را نجات دهید. کاری کنیم که معلم به جای نگرانی، خوشبین و خشنود باشد."
لطفاً آنچه را که معلم برای ما متحمل شده است گرامی بدارید. این فرصتی که یک بار در تمام طول هستی بدست آمده را گرامی بدارید. مأموریت تاریخیتان را کامل کنید.