(Minghui.org)
حفظ محیط مطالعهی گروهی فا
مطالعهی گروهی فا کاری است که استاد از ما خواستهاند انجام دهیم. همچنین، این چیزی است که هر تمرینکننده میبایست بهترین سعی خود را انجام دهد تا آن را حفظ کند.
استاد در مقالهی "محیط" در نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر بیان نمودند:
"رفتار بلندمرتبهای که مریدان در این محیطها بنیان نهادهاند- شامل هر رفتار و گفتاری- میتواند باعث شود که مردم عیوب خود را تشخیص دهند و نقاط ضعفشان را شناسایی کنند؛ میتواند قلبشان را متحول کند، رفتارشان را بهبود بخشد و آنها را قادر سازد که سریعتر پیشرفت کنند."
بهانهها، بهانهها
در ۱۷ ژانویهی ۲۰۱۳، به آپارتمانی نقل مکان کردم تا با دیگر تمرینکنندگان زندگی کرده و همزمان شنیون را در وین ترویج دهیم. در تعداد بسیار کمی از جلسات گروهی مطالعهی فا شرکت میکردم و همیشه بهانههایی داشتم که چرا نمیتوانستم در این جلسات شرکت کنم، اما در واقع، تنبلی من علت اصلی بود.
درک نمیکردم که بسیار خودخواه بودم و همیشه فقط دربارهی خودم فکر میکردم. تصور میکردم که اگر صرفاً به سخنرانیهای فا گوش دهم و فا را به تنهایی بخوانم، برایم بهتر خواهد بود تا اینکه برای مطالعه با دیگران به منزل تمرینکنندهای بروم که رفت و برگشت به آنجا مستلزم دو ساعت رانندگی بود.
نمیتوانستم درک کنم که مسئولیت ما به عنوان تمرینکنندگان دافا این بود که محیط مطالعهی گروهی را حفظ کنیم، چون فقط در حال تزکیهی خودمان نبودیم. میبایست مانند یک بدن واحد با هم رشد میکردیم.
در ماه فوریه به کمک یک تمرینکنندهی آلمانی برای کمک به تهیهی غذا برای اجراکنندگان شنیون در طول تور اروپایی، ثبتنام کردم. اما از آنجا که زیاد به مطالعهی فا نرفتم، این فرصت ارزشمند را از دست دادم و بعداً بسیار احساس پشیمانی کردم.
حس تعهد یک تمرینکننده مرا خجالتزده کرد
در مدتی که در حال کمک به ترویج شنیون در برلین بودم، یک تمرینکنندهی آلمانی به من گفت که با اینکه میبایست یک ساعت رانندگی میکرد تا بعد از پایان کار از سراسر شهر هامبورگ بگذرد، او ضروری میدانست که به جلسهی مطالعهی فا ملحق شود. پس از آن میبایست یک ساعت دیگر رانندگی میکرد تا به خانه برگردد. با شنیدن این خجالتزده شدم.
حس کردم که عقاید و تصوراتی که برایم ایجاد مانع میکردند، مانند پوستهی ضخیمی پیرامونم را احاطه کردهاند. برای اینکه این پوسته را بشکنم، لازم بود که شجاع و مصمم باشم. نیروی محرکی که ما را به پیش میرانَد از فا میآید.
در ماه مارس که در آلمان بودم، هر روز صبح قبل از اینکه برای پخش فلایرهای شنیون بیرون بروم،برای مطالعهی فا و فرستادن افکار درست به گروه ملحق میشدم.
در ماه آوریل، شروع به مطالعهی فا در منزل تمرینکنندهای کردم. تا زمانی که نمیبایست کار میکردم یا تکالیف درسیام را انجام میدادم، بهترین تلاشم را میکردم تا به آنها ملحق شوم. هنگام مطالعهی فا، سعی میکردم پاهایم را بهصورت ضربدر قرار دهم تا بتوانم متمرکزتر بوده و درک بهتری داشته باشم. در جریان جلسهای در آوریل، هنگامی که مطالعه میکردیم و افکار درست میفرستادیم،پاهایم را به مدت دو ساعت و نیم در حالت ضربدری نگاه داشتم. آن بهترین رکوردی بود که تا آن روز کسب کرده بودم زیرا قبل از آن قادر نبودم با پاهای ضربدری بنشینم. کلمات نمیتوانند تشریح کنند که بعد از این مطالعهی فا از نظر جسمی و روحی چقدر احساس خوب و آرامش داشتم.
تلاش برای خودخواه نبودن
زمانی را که با همتمرینکنندگان سپری میکردم برایم بسیار باارزش بود. با هم تزکیه میکردیم و با هم زندگی میکردیم. هر تمرینکننده آینهای برایم بود و میتوانستم خود واقعیام را از طریق دیگران ببینم.
زمانی که در ماه مارس شنیون را در آلمان ترویج میدادیم، من و تمرینکنندهی الف میبایست برای نقل مکان به جایی جدید لوازم خود را بستهبندی میکردیم. بعد از حدود یک ساعت رانندگی در جاده، تمرینکنندهی الف متوجه شد که کیسهی خواب خود را جا گذاشته است. وقتی برگشتیم، متوجه شدیم که شخص دیگری قبلاً آن را برده است.
چرا چنین اتفاقی افتاد؟ در تزکیهی ما هیچ چیز بدون دلیل اتفاق نمیافتد. در نتیجه، هر دو به درون نگاه کردیم.
با تمرینکنندهی الف در میان گذاشتم که ممکن است کیسهی خواب گم نشده باشد. هنگامی که وسایلمان را داخل ماشین میگذاشتیم، اگر من تنها مراقب وسایل خودم نبودم بلکه وسایل او را هم چک میکردم که داخل ماشین باشند و تمرینکنندهی الف هم اطمینان حاصل میکرد که من همهی لوازم خود را برداشتهام، ممکن بود وضعیت متفاوت شود. اگر هردوی ما اول به فکر دیگری میبودیم، چگونه ممکن بود کیسهی خواب را گم کنیم؟
با توجه به این واقعیت که برای زمانی طولانی تمرین کرده بودم ولی هنوز بهخوبی عمل نمیکردم، خیلی خجالتزده شدم و متوجه شدم که هنوز باید راهی طولانی برای رسیدن به الزامات استاد در زمینهی رها کردن خودخواهی و رشد نوعدوستی را طی کنم.
به دفعات بیشمار از استاد تشکر کردهام که با اشاراتی مرا در مسیر تزکیهام آگاه کردهاند و اینکه به من کمک کردند تا کوتاهیها و شکافهایم را ببینم. سعی میکنم خودخواهی را رها کنم و هریک از افکار و اعمالم را با فا منطبق کنم، باشد که بتوانم یک مرید دافای لایق و شایسته در دورهی اصلاح فا باشم.
بیایید کوشاتر باشیم. همچنین امیدوارم تمرینکنندگانی که به گروه نپیوستهاند بتوانند بر دشواریهای خود غلبه کنند و بهترین سعیشان را کرده تا فا را با سایر تمرینکنندگان مطالعه کنند و از عذر و بهانه آوردن اجتناب ورزند. میبایست این محیطی را که استاد برای ما بهجا گذاشتهاند گرامی بداریم و آن را حفظ کنیم.
سطح من محدود است، پس لطفاً هر مورد نادرستی را متذکر شوید.