(Minghui.org) از زمانیکه نه شرح و تفسیر دربارهی حزب کمونیست در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، افراد بیشتر و بیشتری اعتمادشان را نسبت به حزب کمونیست چین از دست داده و از آن کنارهگیری کردند.
تا تاریخ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۳، بیش از ۱۴۰ میلیون چینی در سایت اپک تایمز اعلام کردهاند که قصد خروج از خود حزب، لیگ جوانان و یا پیشگامان جوان را دارند. آنها در این وبسایت اقدام به این کار کردهاند.
گردهمایی برای ترغیب افراد به خارج شدن از حزب
کمک به افراد برای خروج از حزب
به منظور تسهیل در کنارهگیری از حزب کمونیست، یک سری خطوط تلفن اضطراری راهاندازی شد تا افراد علاقهمند بتوانند تماس بگیرند. علاوه بر این، تمرینکنندگان داوطلب فالون گونگ مرتب از جوامع محلی، مکانهای تجمع چینیها، دیدار میکنند تا در مورد اهمیت این کنارهگیریها با آنها صحبت کنند. بر اساس تجربهی داوطلبان، بسیاری از افراد نمیتوانند برای آزاد شدن از حزب کمونیست و تشکیلات وابسته به آن صبر کنند و بسیار مشتاق کنارهگیری هستند.
موارد ذیل روایاتی گردآوری شده از برخی افراد میباشد که از طریق تماس با این خطوط تلفن اضطراری در تورنتوی کانادا از حزب کمونیست خارج شدهاند.
محافظ سابق رهبر شماره ۲ پیشین حزب کمونیست از حزب کنارهگیری میکند
در ایستگاه متروی شلوغ فینچ در تورنتو، داوطلبان به افراد چینی کمک میکنند تا از حزب کمونیست خارج شوند.
در یک بعدازظهر، داوطلب هییو متوجه مرد مسنی شد که به نظر میرسید احتمالاً چینی باشد، بنابراین از او پرسید، "آقا ببخشید، آیا شما چینی هستید؟"
او تأیید کرد و گفت، "بله! مدت زیادی نیست که به اینجا مهاجرت کردهام."
هییو اظهار داشت: "آیا شنیدهاید که همه برای امنیت خودشان، در حال خروج از حزب هستند؟ آیا شما این کار را کردهاید؟"
مرد پاسخ داد: "هنوز نه."
او ادامه داد: "آیا میدانید در گذشته شغلم چه بود؟ محافظ امنیت شخصی لین بیائو [رهبر شماره ۲ سابق چین، درست بعد از مائو زدانگ] بودم. پس از اینکه هواپیمای لین به مقصد اتحاد جماهیر شوروی سابق، در مسیرش هدف گلوله قرار گرفت و سقوط کرد، تمام سلاحهایمان مصادره شد و مجبور شدیم تا از ارتش بازنشسته شویم. برخی از دوستان از جمله سرپرستم خودکشی کردند. او نمیتوانست با این واقعیت کنار بیاید که لین (که زمانی در حکم نزدیکترین دوست مائو بود) قصد داشت به مائو خیانت کند. کار برای حزب مانند راه رفتن بر روی لبهی تیغ است. شانس با من یار بود! از آن مهلکه جان سالم به در بردم اما برخی از دوستان ارتشیام خیلی خوششانس نبودند."
هییو پیشنهاد کرد، "اگر کتاب نه شرح و تفسیر دربارهی حزب کمونیست را بخوانید، حتی درک روشنتری خواهید داشت که حزب به راستی چقدر پلید است. در زمان فروپاشی حزب، همهی آنهایی که به آن ملحق شدهاند و متعهد شدند که به آن وفادار باقی بمانند، با آن سقوط خواهند کرد. افراد زیادی برای امنیت خود، در حال خروج از حزب هستند."
آن مرد نام خانوادگی واقعیاش را به هییو داد و از او درخواست کرد نام کوچک مستعاری برای او انتخاب کند. به خاطر کمکش صادقانه از او تشکر کرد. [افراد اغلب با استفاده از نام مستعار از حزب خارج میشوند تا از هر گونه مزاحمت توسط عوامل رژیم کمونیست برای خود یا خانوادهشان جلوگیری کنند. صرفنظر از نامی که استفاده میکنند، کنارهگیریشان اعتقاد راسخ آنها را نشان میدهد.]
یک مقام رسمی ادارهی راهآهن، شاهد این است که افراد یکی پس از دیگری کنارهگیری میکنند
ادارهی راهآهن زیر نظر وزارت راهآهن فعالیت دارد. یکی از مقامات آن در اواسط ماه می، با خط تلفن اضطراری تماس گرفت و شماره تلفن رئیس ادارهاش را به داوطلب پشت خط داد.
خود او مدتی قبل وقتی بهطور اتفاقی به تماس تلفنی یک داوطلب پاسخ داده بود، از حزب خارج شده بود. آنها به مدت نیم ساعت صحبت کرده بودند تا اینکه او متوجه شد باید از حزب خارج شود. همچنین شماره تلفن دو نفر از سرپرستانش را به آن داوطلب داد که آن دو نیز درست مثل خود او باسابقه بودند.
آن داوطلب بعداً با آن دو سرپرست تماس گرفت و توانست به آنها نیز کمک کند که از حزب خارج شوند. هر دوی آنها نام واقعیشان را به او گفتند و ابراز تمایل کردند تا با او در ارتباط باشند. یکی از آنها اعتراف کرد که دبیر حزب بوده است.
یکی دیگر از داوطلبان با رئیس اداره تماس گرفت. پس از اینکه بیش از ده دقیقه گفتگو کردند، وی موافقت کرد تا کنارهگیری کند. علاوه بر این، شماره تلفن یکی دیگر از رؤسا را به داوطلب پشت خط داد.
رئیس دوم در ابتدا بسیار گستاخ بود. پرسید: "زمانی که اعتماد زیادی به حزب دارم چرا باید از آن خارج شوم؟" اما در نهایت متوجه شد که حزب واقعاً چقدر پلید است و با استفاده از نام واقعیاش کنارهگیری کرد. او اعتراف کرد که مکالمهی طولانیشان وی را بسیار تحت تأثیر قرار داد.
همهی این افرادی که از حزب کنارهگیری کردهاند، هر جایی که میروند به اشاعهی این پیام کمک میکنند. به گفتهی یکی از آنها، درحال حاضر در میان بیش از ۱۰۰ عضو حزب در آن ادارهی راهآهن، بیش از نیمی از آنها حزب را ترک کردهاند.
۴۰۰۰ نفر مشتاق به کنار گذاشتن حزب کمونیست
در اواسط ژوئن ۲۰۱۳، مرد محترمی از استان گوانگدونگ با خط تلفن اضطراری مربوط به کنارهگیری در تورنتو تماس گرفت و برای ۴۰۰۰ کنارهگیری درخواست کمک کرد. او خودش زودتر از حزب خارج شده بود و آن روز قصد داشت به همکارانش در یک کارخانه کمک کند.
به داوطلبی که تلفن او را جواب داده بود، گفت، "امروزه هر فردی عصبانی و غمگین است. بسیار سخت است که شرافتمندانه زندگی کرد. همه مایلند که از [حزب] خارج شود."
هنگامی که در مورد رابطهاش با ۴۰۰۰ کنارهگیریِ پیشنهادی پرسیدند، پاسخ داد: "ما همه دوستان خوبی هستیم که به یکدیگر کمک کرده و نگرش و طرز فکر یکسانی داریم. اینجا در جنوب، ما گرفتار تضاد و کشمکشهای بسیاری با پلیس هستیم. هرگاه اعتراضی وجود دارد، بدون هیچ درنگی ۱۰۰۰۰ نفر جلو میآیند و تجمع میکنند. همهی این افراد مذکور میخواهند از حزب خارج شوند، اما برای من تقریباً غیرممکن است که نام همهی آنها را جمعآوری کنم."
وی از آن داوطلب خواست تا با استفاده از نامهای خانوادگی رایج مانند "یو"، "وو" و "وی" مراحل کنارهگیری با نام مستعار را برای همکارانش انجام دهد.
این داوطلب تا به حال هرگز درخواستی در چنین مقیاس وسیعی نداشت و به وی گفت که باید در این خصوص با شخص دیگری مشورت کند. آن مرد نام واقعی و شماره تلفنش را برای تماس در اختیار داوطلب قرار داد.
ده روز بعد، دوباره تماس گرفت تا ببیند کار تا کجا پیش رفته است و از شنیدن اینکه همه چیز آماده است و او میتواند پاسخی رضایتبخش به دوستانش بدهد، بسیار خوشحال شد.
حسابدار بازنشستهای در استان هنان که زمینگیر و در بستر بیماری بود، پس از خروج از حزب بهطور کامل شفا یافت
برای یک مرد فلج در استان هنان که به مدت هشت سال زمینگیر و در بستر بیماری بود، اتفاقی رخ داد که واقعاً موجب تحولی در میان افراد محلی شد.
یکی از بستگانِ آقای سان، حسابدار روستا، مقیم کانادا بود و دربارهی حقایق فالون گونگ و آزار و شکنجهی ناعادلانهی آن مطالبی را برای او بیان کرده و به وی توصیه کرده بود که عبارات "حقیقت- نیکخواهی- بردباری خوب است و فالون دافا خوب است" را تکرار کند و از لیگ جوانان و پیشگامان جوان که قبلاً به آنها ملحق شده بود، خارج شود. آقای سان موافقت کرد و تنها ظرف دو هفته، نه تنها توانست از تخت خارج شود، بلکه توانست کارهای خانه را انجام داده و در مزرعه کار کند.
تمام خانوادهاش شگفتزده و فوقالعاده سپاسگزار بودند. آنها شروع به تکرار همان عبارات کردند و به زودی آنها نیز از مزایایی بهرهمند شدند. بهویژه، بیماری کبدی نوهاش درمان شد و شغلی شرافتمندانه با حقوق مناسبی در پکن پیدا کرد.
مدیری در بانک پکن تجربیاتش را بازگو میکند
در ماه مارس امسال، مدیر شعبهای از بانک بزرگ پکن با این خط تلفن اضطراری تماس گرفت و برای کنارهگیریِ مجموعاً ۱۲ نفر از جمله خودش و چند تن از مدیران دیگر، درخواست کمک کرد.
او همچنین در مورد برخورد پرمعنایش صحبت کرد که با یک تمرینکنندهی فالون گونگ در فروشگاهی بزرگ داشت.
"سال گذشته به تمرینکنندهای در فروشگاه بزرگ بایلونگ برخورد کردم، فوراً با هم دوست شدیم. برای بیش از سه ساعت با هم گفتگو کردیم. او باعث شد که واقعآً بهطور کامل متوجه شوم که فالون گونگ دربارهی چیست. به من توصیه کرد که هر روز عبارات، "حقیقت- نیکخواهی- بردباری خوب است و فالون دافا خوب است" را تکرار کنم.
"در حال حاضر به مدت یک سال این عبارات را تکرار کرده و بر روی کاغذ مینویسم. هر بار که آنها را میگویم یا مینویسم، احساس میکنم سرشار از انرژی میشوم. قبلاً با مصرف قرصهای خوابآور در طول شب به خواب میرفتم، اما اکنون به هیچ کمکی نیاز ندارم. علاوه بر این، تمام مشکلاتم ناپدید شدهاند و حالا زندگی بیدغدغهای دارم. این واقعاً فوقالعاده است."
"در حال حاضر والدین، بستگان و دوستانم نیز عباراتی را که آن تمرینکننده به من آموخت، تکرار میکنند. در دیدار با مشتریانم، این عبارات را با آنها نیز سهیم میشوم، بسیاری از افراد در حوزهی بانکداری میخواستند راز خوشبختی مرا بدانند، بنابراین به آنها نیز گفتم. همهی آنها مشتاق بودند تا از حزب خارج شوند و از من کمک میخواستند، اما نتوانستم آن خانم را در آن فروشگاه پیدا کنم. هیچ راهنمایی دربارهی چگونگی کنارهگیری نداشتم، تا اینکه یک روز شمارهی خط تلفن ویژه را در فلایر پیدا کردم و تماس گرفتم.
"درک میکنم که پول و قدرت فقط چیزهایی زودگذر و فانی هستند و بازگشت به خانهی حقیقی معنای واقعی زندگی است. اکنون میتوانم به یک وضعیت آرام در مدیتیشن برسم. این احساس بهطرزی باورنکردنی فوقالعاده و شگفتانگیز است."
اعضای انجمن دوستی فوجیانیهای مقیم کانادا از حزب خارج شدند
هنگامی که چندین داوطلب به یک سوپرمارکت بزرگ چینی در تورنتو رفتند، حدود ۳۰ نفر از اعضای انجمن دوستی فوجیانیهای مقیم کانادا را دیدند که منتظر بودند تا گردهماییشان شروع شود.
داوطلبان جلو رفتند و با آنها شروع به گفتگو کردند.
یکی از داوطلبها گفت، "با تمام این فجایع در چین، شما خیلی خوششانسید که به اینجا آمدهاید."
مرد مسنی بلافاصله پرسید: "آیا شما فالون گونگ را تمرین میکنید؟"
داوطلب جواب داد، "بله، فالون گونگ را تمرین میکنم! میلیونها نفر از تمام طبقات اجتماع در سراسر جهان، در حال تمرین فالون گونگ هستند. جهان به حقیقت- نیکخواهی- بردباری نیاز دارد. فالون گونگ در بیش از ۱۱۰ کشور جهان گسترش یافته است. فقط جیانگ زمین در چین از این تمرینِ فوقالعاده میترسد."
شخص دیگری به میان صحبتشان آمد و گفت "آیا هنوز هم میخواهید به چین برگردید؟"
این داوطلب پاسخ داد: "البته که میخواهیم برگردیم. چین دارای تاریخی ۵۰۰۰ ساله است. هنگامی که ح.ک.چ متلاشی شود، مطمئن هستم همه برای دیدار چین میشتابند."
شخص سومی پرسید: "از ما میخواهید که از حزب کمونیست خارج شویم. پس باید به چه حزبی ملحق شویم؟"
داوطلب دوم توضیح داد: "ما درگیر سیاست نمیشویم. جزو هیچکدام از احزاب سیاسی نیستیم. رژیم لحظات آخر عمرش را سپری میکند-- ما نمیخواهیم افراد خوب بههمراه آن سقوط کنند. بههمین دلیل از افراد میخواهیم تا از حزب کنارهگیری کنند."
همه لبخند زدند و داوطلبان کمک کردند تا آنها از حزب خارج شوند.