(Minghui.org) زندان زنان شانگهای، تنها زندان زنان در شانگهای است که در جادهی ۲۹ شیننان، شهر سیجینگ، منطقهی سونگجیانگ واقع شده است. بعد از اینکه آزار و شکنجهی فالون گونگ در ژوئیهی سال ۱۹۹۹ آغاز شد، این زندان به جهنمی زمینی برای زنانی تبدیل شد که حاضر به انکار باورشان به فالون گونگ نبودند.
مقامات زندان از روشهای وحشیانهی متعددی برای شکنجهی تمرینکنندگان فالون گونگ استفاده کردهاند و حدود ۱۴ سال است که در تلاش خود برای "تبدیل" آنها، جنایات فجیعی را مرتکب شدهاند تا تمرینکنندگان را وادار به نفی اعتقاداتشان و متابعت از خواست و ارادهی حزب کنند.
جنایات صورت گرفته در بخش پنجم
پنجمین بخش از زندان زنان شانگهای به بخش مطالعات سیاسی معروف بود، اما در واقع مکانی مختص آزار و شکنجهی تمرینکنندگان فالون گونگ بود. در این بخش یک ستاد فرماندهی کنترل و نظارت مستقر شده بود تا ۲۴ ساعته بر سلولها نظارت داشته باشد و از زندانیان فیلم بگیرد. زندانیان بخش پنجم برای نظارت و "تبدیل" تمرینکنندگان آموزش میدیدند. این زندانیان بهخاطر شرکت در آزار و شکنجهی تمرینکنندگان، سهمیهی کارشان ۳۰ درصد کاهش مییافت و دورهی محکومیتشان نیز مشمول تخفیف میشد.
هر تمرینکننده زمانی که برای اولین بار وارد این بخش میشد، به مدت سه ماه در سلول انفرادی حبس میشد. بعضی از سلولهای انفرادی در پاییز خیلی سرد و در بهار خیلی گرم بودند؛ شرایط در زمستان و تابستان غیرقابل تحمل بود. مساحت هر سلول کمتر از نیم متر مربع (حدود ۰.۳ متر مربع) است.
زندانیان، تمرینکنندگان را ۲۴ ساعته تحت نظر داشته و با استفاده از روشهای مختلف از جمله محرومیت از خواب، ممنوعیت تمرینکنندگان از حمام گرفتن، استراحت کردن، استفاده از توالت، نوشیدن آب و غیره، آنها را شکنجه میکردند. آنها باید اطمینان حاصل میکردند که تمرینکنندگان هیچ کنترلی بر وسایل شخصیشان نداشته باشند، مجبور باشند ویدئوهایی را تماشا کنند که در راستای بدنام کردن فالون گونگ بود و همچنین تحت فشار تمام انواع تعهدنامهها را در راستای انکار فالون گونگ بنویسند. به تمرینکنندگان به اندازهی کافی غذا داده نمیشد، مجبورشان میکردند تا برای مدتی طولانی بنشینند یا بایستند و آب کافی برای شستشوی لباسهایشان در اختیار نداشتند، هر روز آنها را مورد توهین و ضرب و شتم قرار میدادند و از حق ملاقات با خانوادهی خود محروم بودند.
یک برنامهی آموزشی در بخش پنجم تدارک دیده شده بود که به زندانیان آموزش میداد چگونه تمرینکنندگان را "تبدیل" کنند. این زندانیان کتابهای بسیاری میخواندند و فیلمهای زیادی را تماشا میکردند که در راستای بدنام کردن فالون گونگ بود. بعد از این آموزش، زندانیان بیشتری را برای نظارت بر تمرینکنندگان گماردند. برای پنهان کردن شکنجهها، سلولهای انفرادی با پانلهای عایق صوت روکاری میشد تا از شنیده شدن جیغ و فریادهای تمرینکنندگان جلوگیری کند. بسیاری از تمرینکنندگان برای ماهها یا سالها در این سلولهای انفرادی حبس میشدند.
سلولهای انفرادی تمرینکنندگانی را مورد هدف قرار میدادند که از انکار اعتقاداتشان، اجتناب میکردند. مقررات زندان اجازه نمیدهد که هیچ زندانیای برای بیش از ۱۵ روز در سلول انفرادی حبس شود. یک سلول معمولی دوازده تخت دارد. زمانی که تمرینکنندهای در سلول انفرادی از "تبدیل" شدن سرباز میزد به سلول معمولی منتقل میشد و بقیهی زندانیان در سلول مسئول نظارت و شکنجهی آن تمرینکننده میشدند. رؤسای سلولها به دیگر زندانیان دستور میدادند که تمرینکنندگان را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دهند تا از کاهش دورهی محکومیت برخوردار شوند.
حبس طولانیمدت تمرینکنندگان فالون گونگ در سلول انفرادی
خانم لی هوایان برای بیش از نه ماه در سلول انفرادی حبس بود. در نتیجه دچار فروپاشی ذهنی شد. تنها هنگامی که مقامات بالاتر برای بازرسی زندان آمده بودند، یکی از مقامات زندان او را از سلول انفرادی آزاد کرد.
خانم فنگ رونگشیا در سپتامبر سال ۲۰۰۷، به زندان زنان شانگهای فرستاده شد. متعاقباً مجبور شد بیش از ده بار در بیمارستان بستری شود. اگرچه به بیماریهایی جدی مبتلا شده بود، اما مقامات زندان هنوز سعی داشتند او را وادار به انکار فالون گونگ کنند. در زمستان، نگهبانان زندان به زندانیان دستور دادند که او را شکنجه کنند. او تا حدی مورد ضرب و شتم قرار گرفت که از هوش رفت. آب سرد روی او ریخته و او را با لگد میزدند. بعد از اینکه به هوش میآمد، شکنجه ادامه داشت.
زمانی که خانم فنگ در ژوئیهی سال ۲۰۰۸، پس از یک ماه بستری بودن در بیمارستان زندان به زندان بازگشت، در حدود سه کیلو و نیم وزن کم کرده بود. وقتی اعضای خانوادهاش به ملاقاتش رفتند، متوجه کبودیهایی بر روی بازوانش شدند. صورتش رنگپریده و گونههایش متورم شده بود. او به خانوادهاش گفت که کبودیها ناشی از شکنجهای است که بعد از خودداری از انکار فالون گونگ متحمل شده است. زمانی که این سوء رفتار را به رئیس بخش گزارش داد، با اقداماتی تلافیجویانه مواجه شد و حتی بیشتر تحت شکنجه قرار گرفت. او از خواب نیز محروم شد.
خانم بای گندی به مدت چهار سال و نیم در این زندان محبوس بود. او به مدتی طولانی در یک سلول انفرادی زندانی شد، درحالی که چهار یا پنج زندانی به نوبت او را تحت نظر داشتند. این زندانیان با استفاده از روشهای مختلف او را تحت شکنجه قرار میدادند.
۱. او اجازهی استفاده از توالت را نداشت، فقط از یک ظرف شیشهای استفاده میکرد. زمانی که ظرف پر میشد، نگهبان زندان به خانم بای اجازه نمیداد آن را خالی کند و زندانیان دیگر را مجبور به انجام این کار میکرد. بنابراین زندانیان دلخور شده و با توهین او را تحت فشار بیشتری قرار داده و امور را برای او سختتر میساختند.
۲. در طول گرمای تابستان اجازه نداشت دستانش را بشوید، و برای بیش از یازده ماه فقط مقدار کمی آب به او داده میشد تا لباسهایش را بشوید.
۳. در غذایش ادرار ریخته میشد. اجازه نداشت هیچگونه غذایی خریداری کند، اگرچه وعدههای غذایی ارائه شده توسط زندان بسیار نامرغوب بودند.
۴. قبل از اینکه بهخواب برود، آب کثیف بر روی او ریخته میشد. وی مجبور بود با لباس خیس، روی تخت مرطوب بخوابد.
۵. او را با مجلات رول شده مورد ضرب و شتم قرار میدادند. سراسر بدنش کبود بود. شکنجهگران قسمتهای شرمگاهیاش را نیشگون گرفته و یا مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
خانم وانگ کواندی به سه سال زندان محکوم شد. از آنجایی که از انکار فالون گونگ و پوشیدن لباس زندان اجتناب کرد، تحت آزار و شکنجهی وحشیانهی طولانی مدت قرار گرفت.
برای مدتی طولانی در سلول انفرادی حبس بود. نگهبانان حولهای را روی دهان او بستند و با زور لباس زندان را به او پوشاندند، همچنین با کمربند مهارکننده او را بستند. کمربند بدن و دستانش را به هم متصل میکرد، یک دست را به جلو و یک دست را به پشت. دستانش بدون گردش خون سفت و بیحس شده بود. در طول خواب نیز همچنان با این کمربند بسته و مهار شده بود. دستان و بازوانش بهطور طاقتفرسایی دردناک بود و دستانش تحلیل رفته و لاغر شده بود.
نگهبانان به خانوادهاش اجازه نمیدادند که در طول ملاقاتهایشان او را ببینند. فقط اجازه داشتند تلفنی با او صحبت کنند. خانوادهاش همچنین اجازه نداشتند برای او غذا بیاورند. بعد از شکنجهی طولانی مدت بسیار ضعیف شده بود. چن یومی مسئول شکنجهی کمربند مهارکننده بود.
خانم ژانگ یینگ به دو سال و شش ماه زندان محکوم شد. او در بخش پنجم زندانی بود. در نوامبر سال ۲۰۱۰، یکی از نگهبانان زندان، زندانیان را تحریک کرد تا او را مورد ضرب و شتم قرار دهند. نگهبانان هو لیچین، ژو لیجوان و شی لی نیز از روشهای دیگری برای شکنجهی او استفاده میکردند. آنها زندانیانی را گمارده بودند تا او را مورد استهزاء و اذیت و آزار قرار دهند. او فشار خون بالایی داشت و به بیماری قلبی مبتلا شده بود و قادر نبود به تنهایی راه برود. با این حال، هنوز مجبور به انجام کار سخت بود. وقتی از کار کردن اجتناب کرد، او را دستبند زده و در سلول انفرادی قرار دادند.
خانم سان ژویینگ به چهار سال زندان محکوم شد. از آنجایی که از انکار فالون گونگ در بخش پنجم سرباز زد، مجبور بود برای مدتهای طولانی تا نیمهشب بایستد یا بنشیند. در نتیجهی محرومیت از خواب برای مدتی طولانی، سرش سنگین شده بود و سرگیجه داشت. او اغلب توسط سه یا چهار نگهبان مورد ضرب و شتم قرار میگرفت.
خانم سان با وجود سن بالایش، مجبور بود توالتها را تمیز کند، با این حال اجازه نداشت از آنها استفاده کند. او مجبور بود در ظرفی شیشهای ادرار کند و در همان خودش را بشوید. نگهبانان به او اجازه نمیدادند خودش ظرف را خالی کند و همسلولیهایش را وادار می کرد که این کار را انجام دهند، بهطوری که باعث خشم و رنجش همسلولیهایش نسبت به او و دیگر تمرینکنندگان فالون گونگ میشد. بهدلیل اینکه برای تمام چهار سال اجازه نداشت دوش بگیرد، به یک بیماری پوستی مبتلا شد.
هنگامی که خانم ژانگ سومی از همکاری با آزار و شکنجه خودداری کرد و فریاد زد، "فالون دافا خوب است!" در سلولی انفرادی حبس شد. سپس در اعتراض دست به اعتصاب غذا زد. با این حال، از آن زمان تاکنون در سلول انفرادی محبوس است.