(Minghui.org) در سال ۱۹۹۸، پزشکان تشخیص دادند که خانم کای به لوپوس اریتماتوس سیستمیک شدید (SLE یا لوپوس، یک بیماری که در آن سیستم ایمنی به جای حفاظت بدن در برابر باکتریها و ویروسها، به بافت خود بدن حمله میکند)، مبتلا شده است. او ۵۷ سال داشت و هیچکدام از درمانهای پزشکی نتوانستند پیشرفت پوکی استخوانش را که از عوارض این بیماری است، کند کنند. او درنهایت مجبور به پوشیدن پشتبند شد.
طولی نکشید که خانم کای مجبور شد از صندلی چرخدار استفاده کند. پزشکان میگفتند که او هرگز نمیتواند دوباره راه برود. خانم کای فکر میکرد: "زندگیام اکنون، تاریکی کامل است."
او مقدار قابلتوجهی پول، صرف صورتحسابهای پزشکی کرد، اما وضعیت جسمیاش روبه وخامت گذاشت تا جایی که دیگر نمیتوانست از خودش مراقبت کند. این بیماری او را از لحاظ احساسی آنقدر تحت تأثیر قرار داد که فکر میکرد زندگیاش رو بهپایان است.
بااینحال، بعد از اینکه تمرین فالون گونگ را شروع کرد، زندگیاش برگشت. او هماکنون سالم و تندرست است و هیچ اثری از لوپوس در او به چشم نمیخورد؛ درحالیکه قبلاً فلج بود و مجبور بود از صندلی چرخدار استفاده کند. پزشکان، خانواده و دوستانش میگویند که بهبودی کاملش "چیزی کمتر از یک معجزه نیست."
خانم کای مینگ (سمت چپ) و پرستار سابقش خانم لای
ابتلا به بیماری لاعلاج بهمدت پنج سال
در سال ۲۰۰۸، پزشکان تشخیص دادند که خانم کای ۵۷ ساله به بیماری لوپوس مبتلا شده است که سنی غیرمعمول برای چنین بیماری است. وقتی او برای اولین بار، از بیماریاش مطلع شد، خوشبین بود که میتواند بر این بیماری غلبه کند و روشهای درمانی تهاجمی را شروع کرد.
پزشکش او را مطلع کرده بود که لوپوس، اعضای مختلف بدن را تحت تأثیر قرار میدهد و بررسی استروئیدها (بافتهای چربی) گزینه اصلی برای درمان وی بود.
سلامتیاش همچنان روبه وخامت گذاشت. کلیهاش بهتدریج ازکار افتاد و بدنش بهتدریج ورم کرد. پزشکش وی را مطلع کرد که در آستانه نیاز به دیالیز خون است. همانطور که بیماریاش پیشرفت میکرد، بیماریهای مختلفی به بدنش حمله میکرد طوریکه مجبور بود مقدار مفرطی از دارو صرف کند.
یادگیری فالون گونگ
خانم کای دراوج ناامیدی، به فکر مشورت با یک فالگیر افتاد و از خانم لای خواست که اگر میتواند، فردی را پیشنهاد کند.
اما زمانی که خانم لای از شوهرش پرسید که آیا هیچ فالگیری را میشناسد، او پاسخ داد: "هدف از دیدن فالگیر چیست؟ او حتی سعی نکرده است که جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را بخواند."
خانم لای و شوهرش آقای لین، تمرینکننده فالون گونگ هستند. زمانی که آقای لین برای اولین بار درباره وضعیت خانم کای شنید، او را چندین بار ملاقات و به یادگیری این تمرین تشویق کرده بود، اما خانم کای هیچ علاقهای نشان نداده بود. اما وقتی آقای لین دوباره سعی کرد، خانم کای تصمیم گرفت این تمرین را امتحان کند.
او در ۱ سپتامبر ۲۰۱۳، در اولین جلسه از کلاسهای نه روزه فالون دافا شرکت کرد. در چهارمین روز خانم لای متوجه شد که عضلات صورت خانم کای، دوباره میتوانند حرکت کنند.
بعد از اتمام کلاسهای نهروزه، بلافاصله شروع کرد تا برای انجام تمرینها به محل تمرین گروهی برود. او گفت که با انجام تمرین اول تا چهارم همیشه احساس "راحتی زیادی" داشته است و به همین دلیل از انجام تمرینها واقعاً لذت میبرد.
اولین تغییری که بعد از انجام تمرینها بهمدت پنج روز، متوجه شد این بود که مثانه و رودهاش دوباره بهطور عادی کار میکرد.
بهتدریج مصرف داروها و رفتن به جلسات مشاوره را متوقف کرد، چراکه متوجه شد دیگر به آنها نیازی ندارد.
خانم کای بعد از هفت ماه تمرین فالون دافا، دیگر نیاز به صندلی چرخدار یا دیگر وسایل کمکی برای حرکت نداشت. میتوانست مستقلاً به اطراف برود و میتوانست از روی چند پله باهم بالا برود.
همسایگان، خانواده و سایرین تغییراتش را دیدند و از او پرسیدند چه اتفاقی افتاده است. او گفت: "من درحال تمرین فالون دافا بودهام!"
رانندهاش به خانم لای گفت: "برای اینکه اینقدر خوب از خانم کای مراقبت کردی، او باید واقعاًً از تو متشکر باشد." خانم لای پاسخ داد: "او نباید از من تشکر کند، بجای آن باید از معلممان تشکر کند." او توضیح داد که خانم کای بعد از تمرین فالون دافا بهبود یافته است و راننده نیز به تمرین فالون دافا علاقمند شد.
خانم کای میداند که فالون دافا زندگی سرد و تاریکش را عوض کرده است و دوباره به زندگیاش رنگ و امید داده است.
او گفت: "من از معلم لی سپاسگزارم، چراکه مرا از جهنم بیرون آوردند و زندگی دوبارهای به من بخشیدند."