(Minghui.org) در دوران باستان گفتهای وجود داشت: "نجابت میتواند از قلبهای انسانی نگهداری و محافظت کند." انسانها دارای عواطف و احساسات هستند، اما اینطور نیست که فقط براساس احساسات عمل کنند یا بدون هیچ محدودیت و قید و بندی رفتار کنند، چراکه نجابت، افکار و رفتارشان را کنترل میکند.
نجابت پایهای برای آداب و رسوم درست و مناسب در ارتباطات انسانی است– آن اصول اخلاقی احترام گذاشتن و ارج نهادن به دیگران است. نجابت تاحدی استانداردهای اخلاقی چین را حفظ کرده و آنها را نسبتاً در سطحی بالا نگه داشته بود. از زمانهای باستان، چین "ملت نجابت" خوانده میشد و مورد احترام و تحسین همگان بود.
از زمانی که حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) قدرت را بهدست گرفت، بهطور نظاممندی فرهنگ سنتی چین را نابود و هر چیز اخلاقی و خوبی را محو کرده است. این روزها اصول اخلاقی درست، رفتاری بیشازحد سختگیرانه و ازمدافتاده درنظر گرفته میشود. مردم هر آنچه را که خشنودشان میکند، انجام میدهند و رفتارهای بیقیدانه در امور جنسی دارند که دوست دارند آن را "آزادی و باز بودن" بنامند. ارزشهای اخلاقی تاحد بسیار زیادی سقوط کردهاند و در مرحله فروپاشی هستند. این مسئله برای ملتی که زمانی بسیار باشکوه بوده، چقدر غمانگیز است!
استاد در "آموزش فا در کنفرانس سوئیس" بیان کردند:
"اگر فرد بخواهد انسان خوبی باشد، معیارهایی که در این بعد وجود دارند اینها هستند: نیکخواهی، وفاداری، نزاکت، معرفت، امین بودن و مانند اینها."
تمرینکننده مردی وجود داشت که با خطر بزرگ بازداشت مواجه بود. نمیتوانست در منزلش بماند و نمیتوانست مکان دیگری را برای اقامت پیدا کند. دوستش که دختر و او نیز یک تمرینکننده بود، از او خواست که در منزل وی بماند. (لطفاً توجه داشته باشید که خانهها و آپارتمانها در چین به بزرگی خانهها در کشورهای غربی نیستند.)
آن تمرینکننده پیشنهاد وی را نپذیرفت و گفت: "نمیتوانم چنین کاری را انجام دهم؛ آن کار درستی نیست و برای تو هم خوب نیست." این نکته قابلتحسین است که او میدانست چگونه با جنس مخالف رفتار کند و توانست تا چنین درجهای به دیگران احترام گذاشته و ارج نهد. امروزه بسیاری از مردم ممکن است به این مسئله آگاه نباشند.
یک تمرینکننده خانم تجربهاش درخصوص رفتار درست با جنس مخالف را با من بهاشتراک گذاشت. یک تمرینکننده مرد اغلب با او روی پروژهها کار میکرد. آنها تا دیروقت کار میکردند و آن تمرینکننده مرد اغلب خیلی خسته میشد. گاهی اقات سؤال میکرد که آیا میتواند تمام شب را پیش آن تمرینکننده خانم بماند.
اولین بار آن تمرینکننده خانم نپذیرفت، زیرا فصل تابستان بود و مناسب بهنظر نمیرسید. اما دومین بار موافقت کرد. چطور میتوانست چنین اتفاقی رخ دهد؟ آن تمرینکننده مرد در همان شهر زندگی میکرد و بدون توجه به اینکه چقدر دیروقت بود، میتوانست به خانه بازگردد. این اتفاقی رایج در میان تمرینکنندگان نبود.
بهعنوان یک تزکیهکننده، فرد میبایست خودش را محدود کند. تزکیهکنندگان نمیتوانند خودشان را با استانداردهای اخلاقی روبهانحطاط جاری بسنجند. فرد باید درحالیکه به خودش و دیگران احترام میگذارد، به نجابت توجه کند. یک تزکیهکننده قطعاً نمیتواند مرتکب هیچ کار نامناسبی شود. اگر ما حفاظمان را پایین بیاوریم، مقاومت کردن در برابر سایر وسوسهها خیلی دشوار خواهد بود.
بیشتر ما چینیها در فرهنگ ح.ک.چ رشد کردهایم. تنها مقدار کمی از اصول اخلاقی مناسب باستان بهجای مانده که آنها را از مسنترها به ارث بردهایم. ما باید آگاه باشیم و نجابت و روش درست زندگی را به یکدیگر یادآوری کنیم. هر آنچه که انجام میدهیم باید صالح و درست باشد، بهطوری که مردم در آینده بدانند رفتار ناشایست چیست.
ما با آزار و شکنجه بیسابقهای روبرو هستیم. گاهی اوقات این آزار و شکنجه به شکل فریبها و وسوسههایی ظاهر میشود که شناسایی آنها برای ما سخت است. این رفتار ممکن است رفتاری "طبیعی یا رایج" بهنظر برسد.
دائوی بزرگ بدون شکل است، دافا بیحدومرز است و ما نباید برای تزکیه کردن، جهان مادی را ترک کنیم، اما استانداردها پایین نخواهد آمد. برعکس، آنها حتی سختتر هستند. اگر فرد نتواند خود را بهطور جدی اداره کند و مسئول رفتار خودش باشد، فوقالعاده خطرناک خواهد بود.