(Minghui.org) یادداشت سردبیر: در این مقاله آنچه که نویسنده در قلمرو تزکیه خودش دیده، ثبت شده است و صرفاً برای اشاره است.
تعدادی از تمرینکنندگان اخیراً نزد من آمدند و درباره برخی از زیانهای مالی در سرمایهگذاریهای کسبوکارخود صحبت کردند. متوجه شدم که این مسئلهای جدی است. بعد از ارزیابی کامل آنچه که در اطرافم آشکار شده بود، استاد این امکان را برایم فراهم آوردند تا پدیدۀ پشت این حوادث را ببینم.
در ظاهر به نظر میرسید که این مسائل همگی متفاوت از هم باشند، اما علت ریشهای مشابهی داشتند: نقض اصول فا.
مطالب زیر برمبنای مشاهدات شخصیام نوشته شده است. لطفاً به هرچیزی که مطابق با فا نیست، اشاره کنید.
۱) متعهد شدن به پروژههای دافا
تمرینکنندهای چند بار به دیدنم آمد و درباره کسبوکار ناموفقش شکایت کرد. در صحبتهایش اشاره کرد که همه مردم در جامعه در همان کسبوکارسوددهی دارند، اما او در کارش موفق نیست. گفت او و شرکای تجاریاش قول داده بودند که اگر بهاندازه کافی پول دربیاورند، از نظر مالی به پروژههای دافا کمک کنند.
مانعی بزرگ و مداخلات زیادی از بعدهای دیگر را دیدم که کسبوکارشرا تحت تأثیر قرار داده بود. بخش اعظم این مداخله، درست بعد از اینکه آنها قول دادند به پروژههای دافا پول اهدا کنند، بر او تحمیل شده بود.
اگر درباره آنچه که دیده بودم، به آن تمرینکننده میگفتم، فکر میکنم باز نمیتوانست این مشکلات را حل کند. در عوض پیشنهاد کردم که سخنرانی استاد در"تشریح فا هنگام جشن فانوس سال ۲۰۰۳ در کنفرانس غرب ایالات متحده" را با هم بخوانیم.
بعد از خواندن این سخنرانی، او پاسخ خود را پیدا نکرد. بنابراین پیشنهاد کردم که دوباره پاراگراف زیر را بخواند:
«بعضی از افراد میگویند: "من در حال طرحریزی این هستم که پول بسیار زیادی دربیاورم تا بعداً بشود آن را برای فا بهکار برد." آن آب دوردست ممکن است تشنگی فوری را فروننشاند، ولی این اشتباه نیست که بعضی مسائل افراد عادی را طرحریزی کنید. لازم نیست درباره این صحبت کنید که مقداری پول دربیاورید که برای دافا استفاده کنید— لازم نیست درباره دادن آن به دافا فکر کنید. اگر بخواهید درباره انجام نوعی کسبوکاربسیار عالی صحبت کنید، و با آن تجارت بزرگ پول بسیار زیادی دربیاورید، میتوانید به همین بسنده کنید، (حضار میخندند) و لازم نیست دافا را ذکر کنید. این قسمت آخر به نظرم همیشه یک توجیه است.) (حضار میخندند) علت این است که به شما گفتهام برای مریدان دافا ایرادی ندارد پول بسیار زیادی بدست بیاورند، و میتوانید هر نوعی از کار را انجام دهید— این موضوعی نیست. فقط اینکه در هر کاری که انجام میدهید لازم است بر طبق وجدانتان عمل کنید و فرد خوبی باشید.» («تشریح فا هنگام جشن فانوس سال ۲۰۰۳ در کنفرانس غرب ایالات متحده»)
برای او هنوز مشخص نبود که مرتکب چه اشتباهی شده است. پیشنهاد کردم که کل این پاراگراف را حفظ کند. بدین ترتیب متوجه شد که پاراگراف بالا به مشکلاتش اشاره میکرد، اما هنوز دلیلش را نمیدانست.
خودم هم معنای سطح بالای آموزش استاد را کاملاً درک نکرده بودم، بنابراین به او گفتم: مهم نیست که آیا آن را درک میکنیم یا نه، ما باید تعالیم استاد را دنبال کنیم.
استاد بیان کردند:
«بگذارید تکتک چیزها براساس فا سنجیده شود. تنها آنگاه و از این طریق، آن تزکیه واقعی خواهد بود.» («تزکیه استوار»، هنگ یین)
به او گفتم: «تنها بعد از اینکه وارد عمل شوی و تعالیم استاد را دنبال کنی، میتوانی معنی حقیقیاش را درک کنی.»
بعد از اینکه درکش ارتقاء یافت، تصمیم گرفت که ذهنش را روی راهاندازی یک کسبوکار سودآور متمرکز کند. بعداً به من گفت که کسبوکارش شروع به سوددهی کرده است. او خوشحال بود از اینکه کاستیاش را پیدا کرده بود.
به او یادآوری کردم که بخش دوم آموزش فا را فراموش نکند: «فقط اینکه در هر کاری که انجام میدهید، لازم است بر طبق وجدانتان عمل کنید و فرد خوبی باشید.» او میدانست که یک مرید دافا است و باید از وجدانش پیروی کند. میتوانستم مداخله بالقوه در آزمودن وابستگیاش به علاقه شخصی را ببینم.
تعهد به «پول درآوردن برای دافا» یک قول متداول در تاریخ است. اما افرادی که در دقایق آخر دوره اصلاح فا، چنین آرزوهایی دارند، با مداخله زیادی مواجه میشوند. در بسیاری از چنین تعهدهایی، طلب برای نفع شخصی را میبینم.
بعضی از تمرینکنندگان درباره تعهدهای خود با دیگران صحبت میکنند، اما فکر واقعیشان این است که ابتدا مطمئن شوند پول کافی برای خرج کردن خود دارند و سپس باقیمانده آن را برای دافا استفاده کنند. چنین ملاحظاتی طبیعی هستند، پس در این صورت، شخص نباید درباره پول درآوردن برای دافا صحبت کند. این خودش شکافی است که نیروهای کهن ممکن است از آن سؤاستفاده کنند.
همین امر برای تمرینکنندگانی که چندین کسبوکار دارند و قول میدهند که سود کسب شده از یک کسبوکار را کاملاً به دافا اختصاص دهند، نیز صدق میکند.
بیشتر کسبوکارهای راهاندازی شده توسط تمرینکنندگان در چین، با زیان مالی مواجه میشوند
نیروهای کهن مواد و عواملی را نظم و ترتیب دادهاند تا برای هر تمرینکننده مداخلاتی ایجاد کنند. بنابراین در طول دوره اصلاح فا، مریدان دافا درمقایسه با مردم عادی، با مشکلات بسیار بزرگتری روبرو میشوند.
اگر همه اعضای یک شرکت تمرینکننده باشند، مداخلۀ مرکب تبدیل به مانعی عظیم میشود که بیشتر از مجموع عوامل هریک از افراد است. این بدین دلیل است که محیط تزکیه گروهی در آن شرکت با استاندارد بالاتری سنجیده میشود.
اگر همتمرینکنندگان به یکدیگر اعتماد داشته باشند، انتظار میرود که کسبوکارها، بهتر پیش برود، اما این مسئله به بهانهای برای نیروهای کهن نیز تبدیل میشود تا باعث تداخل بزرگتری شوند. بهعلاوه، هماهنگی میان تمرینکنندگان هنوز شکافهایی داشت. در نتیجه، سرمایهگذاری تجاری بسیاری از تمرینکنندگان در سرزمین اصلی چین با زیانهای مالی مواجه شد.
یکی از دلایل ریشهای این وضعیت وابستگیهای بشری میان تمرینکنندگان، بهخصوص در ارتباط با رئیس شرکت است. با این حال، مداخله عظیم نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. آن مداخله در این راستا است که علایق شخصی، امیال و حرصوآز تمرینکنندگان را تشدید کند. اگر همه اعضای شرکت بتوانند بهخوبی تزکیه کنند، مداخله میتواند ازبین برود. اما اگر ذهنمان حتی به مقدار جزئی از اصول فا دور باشد، چرخهای شرارتبار شروع خواهد شد.
تمایل دارم به تمرینکنندگان در چین پیشنهاد دهم: شما ممکن است همتمرینکنندگان قابلاعتمادی را برای تشکیل تیم اصلی کسبوکارتان انتخاب کنید، اما باید تمام سعی خود را بکنید تا از منابع غیرتمرینکنندگان استفاده کنید. این امر منابع دافا را حفظ و ذخیره خواهد کرد. بیایید آموزش استاد را بهیاد آوریم:
«تزکیه به تلاش خود شخص بستگی دارد در حالی که گونگ به استاد شخص مربوط است.» (جوآن فالون)
عملکرد کسبوکار شما متکی به کارکنانتان نیست. مهمترین عامل تقوای شما، وضعیت تزکیه شما، یعنی اینکه آیا درمسیری درست گام برمیدارید یا نه و همچنین رفتار و اصول کسبوکارتان است.
آنطور که من آن را میبینم، تأثیر شیطان در خارج از چین شدید نیست و این مانع برای شرکتهای تمرینکنندگان، بزرگ نیست. چالش اصلی کار گروهی است. تا زمانی که ما فرآیندهای دقیقی مانند سیستم حسابداری خوب همراهِ کنترل و توازن را دنبال کنیم، تضادها را با اصول فا حل کنیم و در تزکیهمان بر خودمان تمرکز کنیم، آنگاه عوامل شیطانی جرأت نمیکنند با ما مداخله کنند.
(ادامه دارد)