(Minghui.org) معلم به ما گفتند:
«دیگران به من گفتهاند، "تو تزکیهی آنها را بسیار آسان کردهای. مردم فقط مشکلات کوچک خود را دارند، و فقط آن چیزهای جزئی بین مردم وجود دارد. آنها وابستگیهای بسیاری دارند که هنوز نمیتوانند آنها را از دست بدهند! هنوز باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا افراد تو میتوانند وقتی بههمریختگی و هرج و مرج از راه میرسد دافای تو را بفهمند". این موضوع وجود دارد، بنابراین مزاحمت وجود خواهد داشت، و آزمایشها وجود خواهند داشت.» (جوآن فالون)
نیروهای کهن با تلاش در حفظ آنچه میخواهند، از همۀ دانش خود و تمام روشهای شیطانی در جهان کهن و جدید استفاده کردند. آنها همچنین فرقهای شیطانی به نام حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را تأسیس کردند که فرهنگی بر پایه خشونت، میل شدید به کشتن، فریب و وحشیگری دارد. فرهنگ حزب رشد کرد و بر چین حکمفرما شد. ح.ک.چ تقریباً تمام شهروندان چینی را با شستشوی مغزی مستمر به پیروان خود تبدیل و فرهنگ سنتی کشور را نابود کرد، که باعث افول اخلاقی سریعی شد.
ح.ک.چ از طریق اعمال وحشیگری و تقلب، چین را به یک سیستم کیفری عظیم تبدیل کرده تا ببیند آیا تزکیهکنندگان فالون دافا میتوانند محافظان کیهان آینده باشند و آیا آنها میتوانند تمام وابستگیهای خودخواهانۀ خود را رها کنند. به بیانی دیگر، اگر تزکیهکنندهای فکری داشته باشد یا کاری کند که با استاندارد کیهان همخوانی ندارد، نیروهای کهن روشهای خود را بهکار میگیرند تا به این تزکیهکننده «کمک» کنند تا به استاندارد برسد و آن روشها بر اساس خشونت و فریب بنا شدهاند.
نیروهای کهن امتحانهایی را که مناسب هر کدام از ما باشد ترتیب دادهاند و ما را بهطور جداگانه امتحان میکنند. هدف آنها در امتحان مریدان دافا نابود کردن دافا نیست، بلکه استفاده از فای رو به انحطاط خود است تا به معلم در نجات کیهان کمک کنند. از آنجا که خردشان بسیار محدود است، مانع عظیمی برای اصلاح فا هستند.
برای مثال، من کمحوصله هستم، به سازگاری و تفاهم در زندگی زناشویی علاقه دارم و همچنین میخواهم کاری را در دنیای بشری بهانجام برسانم. اما دافا از ما میخواهد که تمناها و احساسات را رها کنیم. نیروهای کهن وابستگیهای مرا دیدند و ترتیبی دادند که زنی کوتهفکر و بسیار لجوج همسر من شود. سالها بود که جنگیدن بخشی از زندگی من بود و چندین بار تا حد مرگ پیش رفتم. بر اساس ذهنیت نیروهای کهن، آن نظم و ترتیبها برای کمک به من بود تا از وابستگیهایم رهایی یابم. اگر از استاندارد آنها پیروی نمیکردم، ترجیح میدادند مرا بکشند. یک روز از چشم آسمانی خود استفاده کردم تا در بعدهای دیگر به همسرم نگاه کنم. فوراً فهمیدم که یک وزغ زرهپوش در مغزش بود که او را تحت کنترل گرفته بود. پس از اینکه آن وزغ را ازبین بردم، همسرم به شخصی کاملاً متفاوت تغییر کرد و فردی مهربان و آرام شد.
دلیلی که این اتفاق افتاد آن بود که احساساتم را از بین بردم و به استاندارد دافا رسیدم. اما نیروهای کهن میخواستند به من کمک کنند تا با روشهایی که با اصول حقیقت-نیکخواهی-بردباری کاملاً انحراف دارند، خود را از این قلب بشری خلاص کنم. دهها سال بود که با همسرم میجنگیدم و نتوانسته بودم از احساسات دست بکشم. این دافا بود که کمکم کرد وابستگیهایم را ببینم، دافایی که مرا تغییر داد. نیروهای کهن بههیچ وجه کمکی به من نکرده بودند.
همچنین امتحانهایی در زندگی روزمره وجود دارند تا سطح آگاهی ما از فا را بسنجند. صرفنظر از اینکه چقدر آنها مهم یا جزئی باشند، وقایعی رخ میدهند تا ببینند آیا فکر ما بر اساس فا است و فا اجازه نمیدهد هیچ ابهامی وجود داشته باشد. استاندارد این کار بالا است: از ما میخواهد تا بهطور کامل وابستگیها را رها کنیم و نه اینکه فقط برخی از اعمالمان را اصلاح کنیم. تنها زمانی فرد میتواند به این دست یابد که کاملاً شهرت، نفع شخصی و احساسات را رها کرده باشد.
مطلع شدم که یکی از همتمرینکنندگان را به اداره پلیس بردند. مأمور پلیس سر آن خانم فریاد کشید تا لباسهایش را درآورد. قلب آن تمرینکننده تکان نخورد و گفت: «من معلم را دارم و نمیترسم.» مأمور پلیس یک باتوم الکتریکی برداشت و سعی کرد به او شوک وارد کند، اما در نهایت تعجب، خودش در عوض شوک دریافت کرد. مأمور پلیس دوم وارد اتاق شد، با تصور اینکه اولی نمیدانست چگونه از باتوم الکتریکی استفاده کند، او را دشنام داد. مأمور دوم سعی کرد به تمرینکننده شوک وارد کند و او نیز به خودش شوک وارد کرد.
رئیس اداره پلیس بسیار عصبانی شد و گفت: «ای متقلبها، شما حتی نمیدانید چگونه از باتوم الکتریکی استفاده کنید!» با ترس زیاد، او نیز به خودش شوک وارد کرد. او خجالتزده شده و ترسیده بود و به آن تمرینکننده گفت که سریعاً از آنجا برود. آن تمرینکننده صحیح و سالم به خانه رسید. خنثی کردن یک نظم و ترتیب نیروی کهن چیست؟ این همان خنثی کردن نظم و ترتیب نیروهای کهن است! هنگامیکه نظم و ترتیب آن را از بین میبرید، در مسیر تزکیهای گام برمیدارید که استاد برای شما تدارک دیدهاند؛ وقتی تسلیم ترس شوید، در مسیری گام برمیدارید که نیروهای کهن برای شما تدارک دیدهاند که بنبست است.
از آنجا که نیروهای کهن میخواهند دافا را امتحان کنند، مردم چین را با وارد کردن یک سری مواد به آنها، قربانی میکنند که باعث میشود افکار درست نداشته باشند و آنها را از سرشت جهان، حقیقت-نیکخواهی-بردباری، جدا میکنند. اگر برای این افراد روشنگری حقیقت نکنیم، به سمت نابودی خواهند رفت. فجایع طبیعی فعلی و مصیبتهایی که به دست بشر رخ داده توسط این عوامل ایجاد شدهاند. معلم بارها به ما گفتهاند که مردم امروزه همگی پیشزمینه و گذشتههای قابلتوجهی دارند. نباید اجازه دهیم از بین بروند؛ باید به آنها کمک کنیم به قلمروهای اصلی خود برگردند.
وقتی روشنگری حقیقت میکنیم، باید افکار خالص و درستی داشته باشیم. اگر نقصانی در درک و فهممان یا وابستگیهایی داشته باشیم که نیروهای کهن بتوانند از آن استفاده ببرند، از نجات موجودات ذیشعور بازداشته میشویم و شاید نیروهای کهن بتوانند مردم را علیه ما برانگیزند و کاری کنند که بازداشت شویم.
نیروهای کهن بر اساس نفع شخصی خود عمل میکنند، زیرا میترسند که اگر مداخله نکنند، کیهان نجات پیدا نکند. نیروهای کهن از گوش کردن به معلم امتناع ورزیدهاند و بر نظم و ترتیبهای خودشان پافشاری میکنند. اگر این توانایی یا خرد را برای تجدید کیهان داشتند، آن تا این حد فاسد و منحط نمیشد.
معلم مسیر تزکیه بیعیب و نقصی برای هر کدام از ما ترتیب دادهاند. ما همگی میدانیم که معلم از همان ابتدا به ما اجازه دادهاند که در سطحی بالا تزکیه کنیم. معلم بهترینها را به ما دادهاند و البته شینشینگ ما باید به سطوح بالا برسد. باید از قلب انسانی خود بگذریم و بهطور واقعی فا را مطالعه کنیم؛ تنها پس از آن میتوانیم فا را از اعماق وجودمان درک کنیم.
معلم بیان کردند:
«اگر هر یک از شما بتوانید فا را از اعماق ذهنتان درک کنید، آن بهطور واقعی تجلی فا، که قدرتش هیچ حد و مرزی نمیشناسد خواهد بود- ظهور مجدد فای عظیم بودا در دنیای بشری!» ("نصیحت هشدار آمیز" از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
وقتی تمرینکنندگان با امتحانهایی از سوی نیروهای کهن مواجه میشوند و از معلم درخواست کمک میکنند، نتایج آن بنا به عمق درکشان از دافا، میزان ایمانشان به معلم و میزانی که از آن وابستگیها رها شدهاند، متغیر خواهد بود.
معلم این توانایی را دارند که با یک حرکت دستشان بهطور کامل نیروهای کهن را از بین ببرند، اما اینجا هنوز موجودات ذیشعور بیشماری در میان آنها هستند که میتوانند نجات یابند. باید آنهایی که میتوانند نجات یابند را نجات دهیم. درغیراینصورت، منظور از اصلاح فا چیست؟ اگر همه چیز نابود شود، آن مانند تجدید دوباره کیهان خواهد بود. صرفنظر از اینکه چه سختی و محنتی برای ما داشته باشد، تا زمانیکه افکار درست استوار داشته باشیم و از معلم بخواهیم که به ما نیرو ببخشند، افکارمان دنیای ده جهته را خواهد لرزاند. معلم و خدایان راستین کیهان خواهند توانست به ما کمک کنند.
من یک تمرینکننده دافا از سرزمین اصلی هستم و بهعلت سطح تزکیهام، درک محدودی دارم. لطفاً کاستیها را متذکر شوید.
ههشی.