(Minghui.org) اگرچه بیش از ۱۰ سال است که تزکیه کردهام، بردباریام نسبت به کاستیهای دیگران کم است. همیشه حوادث غیرقابل تحملی اتفاق میافتند و بهدلیل وابستگی شدیدم به رقابتجویی، روند رشد شینشینگم واقعاً نامناسب است. زمانهایی که هیچ چارهای ندارم فقط سعی میکنم تحمل کنم. تمایلی به تحمل اشتباهات دیگران ندارم. هر چند روز یکبار با تضادهایی مواجه میشوم.
همچنین از آنجا که همیشه مشکلات را غیرقابل تحمل میبینم، در کار گروهی مشکل دارم. تمرینکنندگان دیگر بهخاطر منفینگری من به نظراتم گوش نمیدهند. گاهی اوقات فکر میکنم که آیا واقعاً برای کار گروهی مناسب هستم و اینکه شاید باید برای مدتی فقط تنها باشم.
بعضی از پروژهها به نویسنده نیاز دارند و من بهخوبی مطلب مینویسم. بنابراین تصمیم گرفتم روی نوشتن تمرکز کنم با این فکر که شاید این محیط [جدید] آرام و بدون دردسر باشد. با این حال، اگرچه تضادهای بیشتری وجود نداشت، اما منضبط ساختن خودم مشکل بود و برای اینکه صبحها برای تمرینهای صبحگاهی زودتر بیدار شوم مشکل داشتم.
بهتدریج طوری شد که در هر روز بهسختی مجموعه کاملی از تمرینات را انجام میدادم. گاهی بدون هیچ تلاشی ایدههای مناسبی برای مقالات به ذهنم میآمدند. گاهی اوقات برای مدتی طولانی فکر میکردم و هیچ ایدهای نمیآمد. گاهی اوقات حتی در خواب ذهنم پر از ایده بود. مجبور بودم نصف شب از خواب بیدار شوم و شروع به نوشتن کنم. گاهی اوقات تمام شب بیدار میماندم تا مقالهای را به پایان برسانم و سپس سر کار میرفتم.
سختی این کار به اندازۀ روشنگری حقیقت بهصورت رو در رو در خارج از منزل نیست، اما فقط یک تایپ کردن ساده بر روی صفحه کلید هم نیست. همچنین مجبور بودم زمان زیادی را در جستجوی منابع برای مقالات صرف کنم. تعیین یک زمان مشخص برای نوشتن مشکل بود، بنابراین زمان ثابتی برای مطالعه فا یا انجام تمرینها نداشتم. خیلی دوست داشتم به گروه تمرین صبحگاهی بپیوندم، اما بیش از چند روز نتوانستم به این منوال ادامه دهم. در نهایت متوجه شدم که یک مشکل شینشینگی دارم.
از طریق مطالعۀ فا به نکات زیر آگاه شدم: نمیتوانم دیگران را تحمل کنم و از تمرینکنندگانی که بهنظرم مشکلآفرین بودند دوری میکردم، با این فکر که اگر این تمرینکنندگان را نبینم این مشکلات حل خواهند شد. برای عبور از این مانع، میبایست نیکخواهیام را تزکیه کنم و میزان تحملم را افزایش دهم. روند کمک به دیگران برای اصلاح اشتباهاتشان فرصتی است برای من که رشد کنم.
زمانی که به درون نگاه میکنم، معمولاً با تمرکز بر اشتباهات دیگران، از خودم دفاع میکنم. استاد به ما آموختند که ازخودگذشتگی داشته باشیم. حالا هر روز زمانی را صرف این میکنم که خودخواهی و همۀ افکار خودخواهانه را در ذهنم بهطور کامل از بین ببرم.
نسبت به فا مسئول باشیم
حالا وقتی با مشکلات مواجه میشوم، اول از همه به مسئولیتی که بر عهده دارم فکر میکنم. همۀ تمرینکنندگان مسئول رفع اشتباهات یکدیگر هستند. حتی اگر نتوانم آن را انجام دهم، هنوز باید این مداخله را با افکار درست از بین ببرم و به تمرینکنندگان در رشد و بهبودشان کمک کنم.
ما همه ذراتی از فا هستیم، بنابراین باید همواره بدون قید و شرط این تصویر بزرگ را در نظرمان داشته باشیم. اولویت شخصی من رها کردن وابستگیهایم است. فا باید همواره راهنمای من باشد. تا زمانی که از آنچه استاد به ما میآموزند پیروی کنم، نیازی نیست که دیگران از آنچه انجام دادهام آگاه شوند. استاد از من آگاه است.
وابستگیام به قدردانی یا تأیید شدن توسط دیگران را از بین بردهام. اگر خیلی زیاد صحبت کنم، بهراحتی به خودنمایی ختم میشود. نظرات خوب یا بد دیگران ممکن است باعث بروز وابستگیهایی در ما شود. حل و فصل مسائل بهخوبی و بدون سر و صدا، بهترین کار ممکن است.
هنگامی که فا را به روشنی درک کردم، مشکلاتم از بین رفتند. اکنون میتوانم صبحهای زود برای تمرینات صبحگاهی بیدار شوم. حتی در خواب دیدم که استاد به من پاهای جدیدی بخشیدند. فکر کردم که شاید پیش از این خیلی تنبل بودهام و استاد به من پاهای جدیدی بخشیدهاند که بتوانم سریعتر در تزکیه پیش بروم.
قبل از آغاز آزار و شکنجه، محیط تزکیهمان خیلی ساده بود. افراد همه برای رشد خودشان میآمدند. درحال حاضر ما باید این محیط را دوباره ایجاد کنیم. این آزار و شکنجه محیط اطراف ما را پیچیده ساخت. تمرینکنندگان با انواع اهداف آمدند. بعضیها تمرینکنندگانی حقیقی بودند و برخی واقعاً خودشان را تزکیه نمیکردند. برخی دیگر تمرین را رها کرده و سپس دوباره برگشتند.
خائنان و جاسوسانی نیز وجود دارند. بعضی از آنها حتی بدتر از مردم عادی هستند. ما باید خودمان را در این محیط پیچیده تزکیه کنیم. شیطان از نزدیک درحال تماشای ما است. نجات موجودات ذیشعور مستلزم غنیمت شمردن و استفاده از هر ثانیه توسط ما است. هیچ سازشی در مراحل بهبودمان وجود ندارد. هر گونه فکر خودخواهانهای میتواند سبب مشکلات بسیاری شود. هر چه بیشتر خودخواهی را رها کنیم، خرد بیشتری کسب میکنیم.