(Minghui.org) (ادامه قسمت ۱)
این مقاله به ارائه برخی آمار مخوف و تکاندهنده میپردازد که از منابع مینگهویی بهدست آمدهاند و در خصوص تعداد تمرینکنندگانی است که طی نزدیک به ۱۵ سال گذشته از آزار و شکنجه فالون گونگ، در سیستم اردوگاه کار اجباری چین مستقیماً براثر شکنجه و سوءرفتار جان باختند. این آمار همراه با تصاویر و جزئیاتی از تعداد بیشماری از پروندههای خاص است که بهخوبی مستند شدند. هشدار: حاوی تصاویر دلخراش است.
شوئه شیا (薛霞)
شوئه شیا و همسرش (منبع: وبسایت Minghui.org) دختر و پسر شوئه شیا (منبع: وبسایت Minghui.org)
خانم شوئه شیا،مادر دو کودک بهخاطر ثابتقدمماندن در تمرین فالون گونگ، در ۲۱ فوریه ۲۰۰۳، در اردوگاه کار اجباری شیجیاژوانگ تا سرحد مرگ شکنجه شد.
خانم شوئه شیا، ۳۳ ساله، در روستای جیهجیاتون، شهر شینگتای واقع در استان هبی زندگی میکرد. اول ژانویه ۲۰۰۰ برای دادخواهی به پکن رفت و بهطور غیرقانونی به سه سال کار در اردوگاه کار اجباری شیجیاژوانگ محکوم شد.
در این اردوگاه کار اجباری بهطور وحشیانهای تحت ضرب و شتم و خوراندن اجباری دارویی به نام "قرص شستشوی مغزی" (شکنجه دارویی) قرار گرفت. پس از مصرف این قرص، دچار واکنشهای آلرژیک مانند اسهال و استفراغ شد. بعد از آن هشیاری خود را ازدست داد.
مأموران اردوگاه کار اجباری با مشاهده اینکه خانم شو در شرف مرگ است، در ماه مه ۲۰۰۱ او را با ضمانت پزشکی آزاد کردند. پس از بازگشت شوئه شیا به شهر شینگتای و مراجعه به بیمارستان شهر، پزشکان تشخیص دادند که او دچار کاهش ظرفیت مغز شده است. بنابه اظهار پزشک معالج وی این نوع بیماری مغزی تنها در افراد مسن ایجاد میشود.
خانم شوئه بالغ بر ۱۰ هزار یوآن هزینه صرف مداوای پزشکی خود کرد. بعداً مادرش او را به خانه برد و هر روز کتابهای دافا را برایش میخواند. خانم شوئه بهتدریج بهبود یافت و توانست از خودش مراقبت کند. همسایگانش شاهد این تغییر بودند.
طی دوره بهبودی خانم شوئه، مأموران شرور اداره پلیس جاده شینهوا جنوبی به منزل مادرش ریختند. آنها کتابهای فالون گونگ و عکس آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون گونگ را بردند.
در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۲، رئیس و دو منشی از کمیته خیابان میشی، همراه پنج مأمور زن از اردوگاه کار اجباری شیجیاژوانگ به خانه مادر خانم شوئه رفتند. آنها مادر و دخترش را بردند و دو نسخه از کتاب جوآن فالون همراه با دستگاه ضبطصوت و تعدادی نوار کاست را نیز توقیف کردند.
بلافاصله بعد از آن، خانم شوئه به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد و بهطور خشونتآمیزی تحت شستشوی مغزی قرار گرفت. بیماری شوئه شیا در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۲ عود کرد و هشیاری خود را از دست داد. او در شرف مرگ بود. در چهارم ژانویه ۲۰۰۳ او را برای مداوای پزشکی به شهر شینگتای فرستادند. در آنجا بدون تزریق خون و اکسیژندرمانی قادر به ادامه حیات نبود. خانم شوئه سرانجام در بعد از ظهر ۲۱ فوریه ۲۰۰۳ درگذشت.
برگه رسید هزینه درمان شوئه شیا در بیمارستان شهر شینگتای (منبع: وبسایت Minghui.org)
ژانگ چوانفو (张全福) و پسرش ژانگ چیفا (张启发)
ژانگ چوانفو (张全福) (منبع: وبسایت Minghui.org) ژانگ چوانفو و نوهاش ژانگ چی (منبع: وبسایت Minghui.org) پسر ژانگ چوانفو، ژانگ چیفا (张启发) (منبع: وبسایت Minghui.org)
در دوم ژانویه ۲۰۰۳، آقای ژانگ چوانفو، ۶۵ ساله، تمرینکننده فالون دافا در بند دو از بخش شش اردوگاه کار اجباری چائویانگگو در استان جیلین تا سرحد مرگ شکنجه شد.
آقای ژانگ چوانفو پدر آقای ژانگ چیفا بود. او در مزرعه جنگلی سانچازی از اداره جنگلداری شهرستان جیانگیوآن در شهر بایشان از استان جیلین کار میکرد.
اردوگاه کار اجباری چائویانگگو در اوایل نوامبر ۲۰۰۲ دور جدیدی از شکنجه را آغاز کرد. آقای ژانگ چوانفو پیش از آن تحت شکنجه قرار گرفته بود و بسیاری از قسمتهای بدنش دچار جراحات شدیدی شده بود. شلوارش همیشه بهخاطر چرک زخمهایش خیس بود و وزنش به کمتر از ۳۰ کیلوگرم رسیده بود. بسیار کم غذا میخورد و در شرایطی بحرانی قرار داشت. مأموران اردوگاه کار اجباری بهجای آزاد کردنش، شکنجه را تشدید کردند. آنها مدت زمان بیحرکت نشستن اجباری روی تخته را از پنج صبح تا نیمهشب افزایش دادند.
وقتی آقای ژانگ چوانفو را به اتاق نگهبانان فراخواندند، نگهبان وانگ تائو از او پرسید که آیا به تمرین فالون گونگ ادامه خواهد داد. آقای ژانگ چوانفو گفت: «تا زمانیکه میتوانم نفس بکشم در دافا تزکیه خواهم کرد.» وانگ تائو فنجان بزرگی را که پر از آبجوش بود برداشت و آن را روی دستان آقای ژانگ چوانفو ریخت. پوست دستانش دچار سوختگی شد و بلافاصله تاول زد.
پس از این شکنجه، وضعیت آقای ژانگ چوانفو بهطور فزایندهای رو به وخامت گذاشت. دستانش عفونت کرد و دیگر قادر نبود چیزی بخورد یا بیاشامد. سرنگهبان، لی ژونگبو، ادعا کرد که آقای ژانگ تنها تمارض میکند و به نگهبانان دستور داد که به گردنش یوغ (تخته چوبی سنگینی که سوراخی برای سر دارد) بیاندازند و هر روز او را به کافهتریا ببرند. آقای ژانگ چوانفو را روز قبل از مرگش مجبور کردند روی تخته بنشیند. سپس نگهبانان متوجه شدند که در شرف مرگ است و او را به بیمارستان منتقل کردند، اما بسیار دیر شده بود. آن روز عصر، آقای ژانگ چوانفو درگذشت.
در روز ششم مارس ۲۰۰۲، مأموران پلیس پسر آقای ژانگ، ژانگ چیفا را به مدت یک سال به اردوگاه کار اجباری چائویانگگو فرستادند. نگهبانان، ژائو دونگلی و شو شنگلین از بخش دوم، او را بهطور وحشیانهای با کمربند کتک زدند و با استفاده از سایر روشها، بهطور پیوسته به مدت سه روز تحت شکنجه قرار دادند. آنها آقای ژانگ را برای شکنجه روی زمین میکشیدند و به اتاق نگهبانان میبردند.
صدای کتک زدن، صدای جزجز باتومهای الکتریکی و فریادهای ناشی از درد طاقتفرسا بهراحتی شنیده میشد. وقتی نگهبانان خسته میشدند، او را به اتاقش برمیگرداندند. سپس یکبار دیگر او را شکنجه میکردند.
پس از ضرب و شتم بسیار شدید، تمامی پوست بدن آقای ژانگ چیفا بهجز نقاط اندکی دارای آثار جراحت بود. او در وضعیتی بحرانی قرار داشت. وقتی در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۳ آزاد شد، بدنش پر از آثار زخم، پوستش سیاهرنگ و پوشیده از زخمهای بسیاری بود. پاهایش چنان درد میکردند که قادر به راهرفتن نبود. بهسختی نفس میکشید و صحبت میکرد و بهسختی میتوانست رفع حاجت کند. او در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۳ جان باخت.
ژو جینگسن (周景森)
ژو جینگسن، ۶۸ ساله، استاد دانشکده مدیریت هاربین، استان هیلونگجیانگ (منبع: وبسایت Minghui.org)
آقای ژو جینگسن ساکن شهر هاربین واقع در استان هیلونگجیانگ بود. بهخاطر باورش به فالون گونگ بازداشت شد و با گروه شماره چهار اردوگاه کار اجباری چانگلینزی زندانی شد. بهدلیل امتناع از همکاری با درخواستهای نگهبانان، بهطرز وحشیانهای در اردوگاه شکنجه شد.
بهدلیل سوءرفتار در اردوگاه کار، سراسر بدن آقای ژو از گردن تا مچ پاهایش پر از زخم و دلمه شد. آنچنان لاغر شده بود که حتی نمیتوانست صاف بنشیند. نگهبانان، تمام تمرینکنندگان از جمله آقای ژو جینگسن را مجبور میکردند تمام طول روز را بنشینند و به آنها اجازه نمیدادند که تکان بخورند. آقای ژو جینگسن اغلب میافتاد و دیگران به او کمک میکردند که بلند شود. بااینوجود نگهبانان آقای ژو را آزاد نمیکردند. بعداً یانگ یو، یکی از افسران گروه، ژو جینگسن را به اتاقی برد و حبس کرد و حتی آنجا هم او را راحت نمیگذاشت.
یک ماه بعد، چند تن از مقامات رده بالا برای بازرسی به اردوگاه آمدند و متوجه شدند که ژو جینگسن بیمار و علیل است. آنها برای اینکه در صورت مرگ ژو هیچ مسئولیتی نداشته باشند، درنهایت او را آزاد کردند. آقای ژو در روز دوم سپتامبر ۲۰۰۳، تنها چند روز پس از بازگشت به خانه درگذشت.
آقای ژو جینگسن شکنجه شده و بیمار و علیل (منبع: وبسایت Minghui.org) یکی از اعضای خانواده از آقای ژو مراقبت میکند. (منبع: وبسایت Minghui.org)
گوئو شیجون (郭士军)
آقای گوئو شیجون (منبع: وبسایت Minghui.org) آقای گوئو شیجون و دخترش (منبع: وبسایت Minghui.org)
آقای گوئو شیجون، تمرینکننده فالون دافا، ۵۲ ساله، در روستای مینگشینگ، شهرستان هونگچی، از منطقه نانگانگ در شهر هاربین زندگی میکرد. مأموران اداره پلیس دونگگوان در ۱۳ فوریه ۲۰۰۴، او را درحالی بازداشت کردند که مشغول پخش مطالب روشنگری حقیقت در شهرک دونگگوان از شهر شوانگچنگ بود. آنها او را به بازداشتگاه شماره ۲ در شهر شوانگچنگ فرستادند و بعداً او را بهطور غیرقانونی محکوم به سه سال کار اجباری کردند.
آقای گوئو در اردوگاه کار اجباری چانگلینزی تحت شکنجه قرار گرفت. نگهبانان او را دو بار به یک صندلی فلزی به مدت طولانی بستند. اولین بار به مدت دو روز و دو شب و بار دوم به مدت چهار شبانهروز او را به صندلی بستند. نگهبانان با باتومهای الکتریکی به او شوک اعمال کردند. بدنش پوشیده از آثار زخم، کبودی و بریدگی بود.
مسئولان اردوگاه کار در اول فوریه ۲۰۰۵، آقای گوئو را درحالیکه در شرف مرگ بود آزاد کردند. او رنگپریده بود، هشیار نبود، نمیتوانست تکان بخورد، مرتباً سرفه میکرد و از درد شدیدی رنج میبرد.
آقای گوئو شیجون در ظهر نهم فوریه ۲۰۰۵ (سال نوی چینی) درگذشت.
جسد آقای گوئو شیجون که زخمهای ناشی از شکنجه را نشان میدهد. (منبع: وبسایت Minghui.org)
نا ژنشیان (那振贤)
آقای نا ژنشیان، ۵۸ ساله، کشاورزی بود که در روستای ژیه، قصبه شیچین، شهر شوانگچنگ واقع در استان هیلونگجیانگ زندگی میکرد. آقای نا قبل از اینکه تمرین فالون گونگ را در سال ۱۹۹۶شروع کند، بسیار سیگار میکشید و مشروبات الکلی مصرف میکرد. همچنین دچار بیماری بود و نمیتوانست کار کند. متعاقباً بعد از تمرین فالون گونگ بیماریش بهبود یافت، سیگار و مشروبات الکلی را ترک کرد و توانست دوباره شروع به کار کند.
آقای نا ژنشیان، ۵۸ ساله، کشاورزی که در روستای ژیه، قصبه شیچین، شهر شوانگچنگ از استان هیلونگجیانگ زندگی میکرد (منبع:وبسایت Minghui.org)
دو مأمور مرد به نامهای پن چونکو و سان جینشینگ از اداره بخشداری و پلیس، آقای نا ژنشیان را عصر روز ۲۷ فوریه ۲۰۰۴، مجدداً در خانهاش بازداشت کردند. حدود ساعت ۴:۰۰ صبح روز بعد او را به اداره پلیس شهر شوانگچنگ فرستادند و در بازداشتگاه دوم شهر شوانگچنگ حبس کردند.
طی مدت بازداشت، سان جینشینگ، رئیس اداره پلیس و دستیارش ژانگ شیائویین (مذکر) چندین بار سعی کردند تا پول بیشتری از خانوادهاش اخاذی کنند اما تلاش آنها بیثمر بود. سپس او را بدون هیچ مدرک یا مبنای قانونی به دو سال کار اجباری محکوم کردند. درنهایت آقای نا در سلول چهارم از اردوگاه کار اجباری مردان چانگلینزی حبس شد.
مقامات اردوگاه کار اجباری مردان چانگلینزی در شهر هاربین از استان هیلونگجیانگ در ساعت ۲:۰۰ بعدازظهر ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۵ به خانواده آقای نا خبر دادند که ایشان بهشدت بیمار است و اینکه باید فوراً به ملاقاتش بروند. خانواده آقای نا فوراً برای ملاقات او مراجعه کردند، اما آقای نا ژنشیان براثر شکنجه جان باخته بود و جراحات بسیاری روی بدنش وجود داشت.
جسد آقای نا ژنشیان (منبع: وبسایت Minghui.org) جسد آقای نا ژنشیان (منبع: وبسایت Minghui.org) جسد آقای نا ژنشیان (منبع: وبسایت Minghui.org)
ازآنجاکه خانواده آقای نا ژنشیان در جریان شکایت از اردوگاه کار اجباری هستند، بقایای جسد ایشان کماکان در سردخانه شهر هاربین قرار دارد. دادگاه شهر هاربین هنوز این پرونده را به جریان نینداخته است زیرا ادعا میکند که مدارک و شواهد کافی وجود ندارد.
جیانگ شیچینگ (江锡清)
آقای جیانگ شیچینگ و خانوادهاش ( منبع: وبسایت Minghui.org)
آقای جیانگ شیچینگ، ۶۶ ساله، کارمند بازنشسته واحد مالیاتی املاک شهر جیانگجین است که تحت حوزه قضایی شهرداری چونگچینگ قرار دارد. او در ساختمان جیزی، اتاق ۳۰۱، وابسته به واحد مالیاتی املاک شهر جیانگجین زندگی میکرد. مقامات محلی حزب کمونیست، آقای جیانگ را که فالون گونگ تمرین میکرد، در ۱۳ مه ۲۰۰۸، یک روز بعد از زلزله بزرگ در استان سیچوآن، از خانهاش ربودند.
آقای جیانگ در ۲۸ ژانویه ۲۰۰۹ در اردوگاه کار اجباری شیشانپینگ، شهر چونگچینگ جان باخت. وقایع مربوط به مرگ آقای جیانگ نامعلوم است. خانواده آقای جیانگ هفت ساعت پس از شنیدن خبر مرگ وی، متوجه شدند که جسدش در سردخانه هنوز گرم بود. مقامات اردوگاه کار هیچ توضیح منطقی درخصوص مرگ آقای جیانگ ارائه ندادند و جسد وی را بدون رضایت خانوادهاش سوزاندند. آنها حتی گزارش آزمایش کالبدشکافی را جعل کردند. علاوهبراین، افرادی را برای نظارت و حتی تهدید خانواده وی، غارت خانههایشان و ضرب و شتم وکیل مدافعش اعزام کردند تا فرزندانش را از دادخواهی در خصوص مرگ وی بازدارند.
در گزارش آزمایش کالبدشکافی بهوضوح بیان شده است که سه استخوان دنده آقای جیانگ شیچینگ ( شمارههای چهار، پنج و شش ) شکسته است و براساس اظهار نظر درجشده در آن، وحشیگری پلیس در مرگ آقای جیانگ نقش داشته است. ( منبع: وبسایت Minghui.org) گواهی فوت آقای جیانگ شیچینگ از بیمارستان ( منبع: وبسایت Minghui.org)
سان شوشیانگ (孙淑香)
خانم سان شوشیانگ، ۵۳ ساله، در ساعت ۴:۳۵ بعدازظهر دهم اکتبر ۲۰۱۰ درگذشت. از زمانی که در بیستم ژوئیه ۱۹۹۹ حزب کمونیست چین شروع به آزار و شکنجه فالون گونگ کرد، خانم سان بازداشت، حبس و محکوم به کار اجباری شده و بارها تحت شکنجه قرار گرفته بود. در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۵ وکیل برجسته گائو جیشنگ طی نامه سرگشادهای به دو مقام ارشد چینی به نامهای هو جینتائو و ون جیابائو، خانم سان را بهعنوان یک قربانی شکنجه معرفی کرد. وکیل گائو گفت: «خانم سان شوشیانگ، ۴۸ ساله، طی شش سال آزار و شکنجه، نه بار بازداشت و محکوم به حبس شد.»
همچنین دو تمرینکننده دیگر فالون دافا، به نامهای خانم وانگ یوهوآن و خانم لیو لیهوا، که وکیل گائو جیشنگ با آنها مصاحبه کرده بود، بر اثر آزار و شکنجه جان باختند.
وقتی مأموران امنیت داخلی شهر چانگچون و اداره ۶۱۰ در صبح ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹ خانم سان را بازداشت کردند، وی در خانه دخترش از نوهاش نگهداری میکرد. خانم سان نه ماه در حبس بود و در اداره پلیس چانگچون، بازداشتگاه شماره سه چانگچون و اردوگاه کار اجباری هیزوئیزی در شهر چانگچون تحت شکنجه قرار گرفت. خانم سان از نظر سلامتی درمعرض مشکلات جدی قرار گرفت و بسیار لاغر شد. همچنین بهسختی نفس میکشید و در خوردن و نوشیدن مشکل داشت. شکمش پر از مایع بود و بسیار ضعیف شده بود.
مسئولان اردوگاه کار سرانجام در ژوئن ۲۰۱۰ موافقت کردند که او را با ضمانت پزشکی آزاد کنند. بااینوجود هنوز تحت نظارت پلیس بود. خانم سان درنهایت از بیماری بهبود نیافت و در دهم اکتبر ۲۰۰۹ جان باخت.
وکیل گائو جیشنگ همچنان در چین زندانی است.
خانم سان شوشیانگ، ده روز بعد از اینکه از اردوگاه کار اجباری آزاد شد ( ژوئن ۲۰۱۰ ) ( منبع: وبسایت Minghui.org)
تمام مدارک و نمونههای فهرستشده در بالا از اردوگاههای کار اجباری هستند که تحت سیطره و رهبری حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) عمل میکنند.
در میان ۵۴۶ تمرینکننده فالون گونگی که در اردوگاههای کار اجباری تا سرحد مرگ شکنجه شدند و در گزارش تحقیقی مربوط به تمرینکنندگان فالون گونگ شکنجهشده مستند هستند، ۴۷۴ نفر بهطور مستقیم، در ۱۱۰ اردوگاه کار اجباری شناختهشده، تا سرحد مرگ شکنجه شده و جان باختند. آنها به شرح زیر هستند:
نمونههایی که در وبسایت Minghui.org گزارش شدهاند بخش اندکی از یک تعداد بسیار عظیم هستند. جنایات در اردوگاههای کار اجباری بیشمار هستند.
هیچکدام از مرتکبین این نمونههای آزار و شکنجه به پیشگاه عدالت کشانده نشدهاند. اما بسیاری از آنها بهخاطر سیاست مبتنی بر آزار و شکنجه حزب کمونیست چین، برای اعمال وحشیانهشان ترفیع مقام یافتهاند.
هرچند حزب کمونیست سیستم اردوگاه کار اجباری را لغو کرده است، اما مرتکبین این شکنجههای وحشیانه در اردوگاههای کار اجباری باید محاکمه شوند.