(Minghui.org)
«این آزار و شکنجه نمیتواند ادامه یابد
بیگناهان جان باختهاند
این افراد خوب، آنها برای مدتی بسیار طولانی رنج کشیدهاند
بهخاطر تمرین کردن فالون گونگ شکنجه شدهاند
زمان آن است که جهان، زمان آن است که جهان بهپاخیزد
دوست من، کنون بیا
زمان آن است که بهسوی خورشید گام برداریم
بیایید صدا باشیم، بیایید صدای آینده باشیم»
آهنگ اصلی این آلبوم با عنوان «صدای فریاد باشید» که با صدای خانم بِله اجرا شده، بیانگر رسالت حقیقت در سفر است: هنرمندانی که مخالف آزار و شکنجه فالون گونگ هستند و انگیزه این هنرمندان. درحالیکه آنان در ژانرها و سبکهای مختلف موسیقی کار میکنند و پیشینههای متفاوتی دارند، اما یک هدف مشترک دارند: اینکه از موسیقی خود برای هدف بالاتری استفاده کنند و صدای فریاد تمرینکنندگان فالون گونگی باشند که در چین آزار و شکنجه میشوند.
آلبوم حقیقت در سفر [جلد ۱] بیانگر این رسالت است و قرار است در ۱۵ ژوئیه به بازار عرضه شود.
فوگارتی در مراسم انتقال مشعل حقوق بشر سال ۲۰۰۸ (HRTR) شرکت داشت؛ انتقال یک مشعل که انعکاسی از انتقال مشعل المپیک به پکن بود، اما بهجای المپیک بر قساوتهای نقض حقوق بشر در چین تمرکز داشت.
وقتی فوگارتی متوجه شد که این مشعل از شهر دنور در ایالت کلرادو میگذرد، این ایده به ذهنش رسید که کنسرتی ترتیب دهد. سخاوت موزیسینهای کلرادو در وقف زمان و استعدادشان، تأثیر عمیقی داشت. «آنها حتی مرا نمیشناختند، اما خوشحال بودند که وقت و استعداد خود را صرف این میکنند که آگاهی مردم را درباره قساوتهای نقض حقوق بشر در چین، افزایش دهند و در ازای انجام این کار هیچ درخواستی نداشتند. عمیقاً تحت تأثیر این فداکاری قرار گرفتم و فکر کردم: ‘موضوع اصلی این است.’»
فوگارتی میگوید: «دیدم که وقتی موزیسینها برای دلیلی ارزشمند به یکدیگر میپیوندند، چه چیزی میتواند روی دهد. بعد از آن روز میدانستم که میخواستم از موسیقی خود استفاده کنم تا به این آزار و شکنجه خاتمه دهم و از طریق آهنگهایم به مردم بگویم که بهعنوان یک تمرینکننده [فالون گونگ] چه کسی هستم.» او آهنگ قلب خدایی را با الهام از این ایده نوشت و آن را همراه با هنرمندان HRTR، تحت نام لیدویل جیم اجرا کرد.
پس از آن، فوگارتی در سال ۲۰۱۰ تلاش کرد تا سایر تمرینکنندگان هنرمند فالون گونگ را گردهم آورد. او گفت: «موزیسینهای بااستعدادی بودند که بهطور فردی آهنگهایی مینوشتند و اجرا میکردند تا توجه عموم را به این آزار و شکنجه جلب کنند، اما بیشتر آنها درگیر تعهدات دیگری نیز بودند. موسیقی برایشان مانند کاری جنبی بود. فکر میکنم نقشش را کاملاً نفهمیده بودیم یا نمیدانستیم که چطور آن را با هم اجرا کنیم. هنوز به آنجا نرسیده بودیم یا اینکه زمان درستش فرا نرسیده بود. اما حالا محیط تغییر کرده است.»
چند سال گذشت تا جیم بهطور اتفاقی با حقیقت در سفر برخورد کرد، مجموعهای از هنرمندان همفکر که نگران آزار و شکنجه بودند و یک آلبوم موسیقی تلفیقی را گردآوری میکردند. فوگارتی به آنها ملحق شد و آهنگ خود، قلب خدایی، را ارائه داد.
بعداً موسیقیدانهای حقیقت در سفر اولین کنسرت خود را در ماه اکتبر گذشته در لانگ بیچ کالیفرنیا اجرا کردند. در بازتاب آن کنسرت مسائل تغییر کردند.
فوگارتی گفت: «آن تجربهای عالی بود و ما از آن به این درک رسیدیم کهحقیقت در سفر و موسیقی ما میتوانند چه نقش مهمی را ایفا کنند و اینکه ما میتوانیم با یکدیگر به چه چیزی دست یابیم. ما آن را مستقیماً و حقیقتاً تجربه کردیم.» او افزود که سایر تمرینکنندگان فالون گونگ نیز آنها را تشویق کردند.
درحالیکه او با کسب این تجربه پیشرفت کرده بود، متوجه تغییراتی در این پروژه شد. گروه در هدف اصلیشان به توافقی جمعی رسیده و صادقانه آن را در این جمله نهایی پذیرفته و اعلام کردند: هنرمندان مخالف آزار و شکنجه فالون گونگ.
همچنین این تجربه باعث شد که حقیقت در سفر در ایالت کالیفرنیا خود را بهعنوان سازمانی غیرانتفاعی ثبت کند و در مأموریتش برای افزایش آگاهی درباره آزار و شکنجه، با تمرکز و فداکاری بیشتری خدمت کند. در جریان تأسیس این سازمان، فوگارتی به سِمت مدیر اجرایی منصوب شد.
در جریان تمام این کارها، هنرمندان شرکتکننده دیگر بهتنهایی کار نمیکنند. آنها صدای فریاد نیرومندی را شکل داده و از دیگران دعوت میکنند به این صدا بپیوندند تا زمانی که آزار و شکنجه به پایان برسد. فوگارتی خوشحال است که یک هماهنگی بین اشتیاقش برای موسیقی و تعهدش به انجام این تمرین معنوی، پیدا کرده است.
زندگیای سرشار از موسیقی
فوگارتی بهعنوان یک نوازنده گیتار سنین بزرگسالی خود را با آهنگسازی و نوازندگی گذراند و رویای این را داشت که در آن به موفقیتهای بزرگ دست یابد. «همه چیز در زندگی من حول این محور میچرخید. دیدگاه بسیار خودخواهانهای درباره زندگی داشتم و حتی به مردم میگفتم که آنها بیاهمیت هستند و در مقایسه با اهدافم در موسیقی، در اولویت پایینتری قرار دارند. اما نواختن موسیقی یک جنبه معنوی نیز داشت. وقتی موسیقی مینواختم، به این فضای معنوی میرفتم که آرامش و سکون بود. آن مانند مدیتیشن، جایگاهی مقدس بود.»
همه چیز در روز اول آوریل ۲۰۰۲ تغییر کرد، روزی که فوگارتی وبسایت فالون گونگ را کشف کرد و فوراً همۀ مطالب موجود در آن سایت را بهطور رایگان دانلود کرد. جوآن فالونرا چاپ کردم و آن را داخل زونکن سهحلقهای بزرگی قرار دادم. در سفر آن را همراهم میبردم. نمیتوانستم آن را زمین بگذارم و همزمان احساس شور و هیجان و آرامش میکردم. احساسی شبیه احساسم هنگام نواختن موسیقی داشتم، فقط آن بسیار عمیقتر بود. این همان بود. همان چیزی بود که بهدنبالش بودم.»
اجرای جیم فوگارتی در اکتبر گذشته در لانگ بیچ
فوگارتی کمی پس از شروع تمرین، از آزار و شکنجه مطلع شد؛ آزار و شکنجهای که حدود ۱۰۰ میلیون چینی را بهخاطر یک هدف شکنجه و قربانی میکند: اینکه آنان را مجبور کند باورشان به فالون گونگ را رها کنند.
فوگارتی گفت: «شوکه شده بودم. تمرینکنندگانی را از سرزمین اصلی چین ملاقات کرده بودم و علیرغم تمایزات فرهنگی، ارتباطی بین ما وجود داشت. آنها مانند من بودند، درحالیکه سعی میکردند در مسیری از زندگی قدم بگذارند که بهسوی فردی خوب بودن پیش میرفت. آنها هیچچیزی از هیچکسی نمیخواستند، تنها این آزادی را میخواستند که بتوانند صدای قلبشان را دنبال کنند. این آزار و شکنجه اصلاً منطقی و قابلقبول نیست. این بیرحمانه است.»
در این زمان بود که فوگارتی تصمیم گرفت از موسیقی خود بهعنوان صدای فریاد کسانی استفاده کند که در این آزار و شکنجه سرکوب شدهاند. او از اینکه افراد دیگری را پیدا کرده که انگیزه و هدف مشابهی دارند، خوشحال است و مشتاق است که حقیقت در سفر برای کسانی که نمیتوانند صدای خود را به گوش کسی برسانند، به قدرت خلاق نیرومندی تبدیل شود.