(Minghui.org) در تجزیه و تحلیل زیر، از روند فلسفه شش سیگما بهعنوان استعاره استفاده میکنم، زیرا تمرینکنندگان میتوانند از مفهوم آن برای موفقیت در بسیاری از پروژهها استفاده کنند. بسیاری از خوانندگان ما ممکن است درباره روند فلسفه شش سیگما چیزی نشنیده باشند. بنابراین، تعریفی در زیر آورده شده است:
روند شش سیگما تکنیکی است با ابزارهای وابسته به آن که برای بهبود روند ساخت و تولید استفاده میشود. شش سیگما به دنبال شناخت و رفع خطاها و نواقص و تولید محصولی تقریباً کامل میباشد. فقط یک روند تولید کامل و بدون نقص، میتواند محصولی بیعیب بوجود آورد.
هنگامی که برای اولین بار با شش سیگما آشنا شدم، تصوری در ذهنم داشتم- فردی غربی که پشت میز تحریر نشسته و شیئی را که در دست داشت، با دقت بررسی میکرد. او نمیدانست که چگونه کیفیت آن محصول را بالا ببرد تا محصولی درحد کمال تولید کند. اگر من یک مشتری بودم، قطعاً به کار این فرد اطمینان میکردم و محصول را میخریدم.
سریع انجام دادن وظایف
روش کاری که در بالا شرح داده شد، میبایست در جامعه ما به اصلی ضرورری تبدیل شود. درحالیکه دست یافتن به این حالت ذهنی سخت است، اغلب احساس بیقراری میکنم و میخواهم کارم را بهسرعت و به مؤثرترین روش انجام دهم.
من درجستجوی روشهایی بودهام که بتوانم بطور سریع و مؤثر به مردم کمک کنم حقیقت فالون دافا و آزار و شکنجه را درک کنند. در بسیاری از پروژههای دافا شرکت کردهام، مانند پروژههای روشنگری حقایق ازطریق استفاده از اساماس (سرویس پیام کوتاه)، اماماس (سرویس پیام چندرسانهای) و پیامهای صوتی ضبط شده. فکر میکردم با ملحق شدن به آخرین پروژهای که تازهترین تکنولوژی را به کار میگیرد، همگام با روند اصلاح فا حرکت میکنم.
با روش خاصی که درپیش گرفته بودم، تصویر بزرگتر را نادیده میگرفتم و نمیتوانستم کارها را براساس تواناییهایم انجام دهم. بعداً متوجه شدم که افکارم بهشدت تحت تأثیر تلقین فکری حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) است. بنابراین، به روشی بیقرار، سطحی و رقابتجویانه رفتار میکردم و مشتاق بودم هرچه زودتر نتایج آن را ببینم. در حقیقت، مفهوم درونی فا را درک نکرده و به عقاید و تصورات بشریام چسبیده بودم که مانع از این میشد تا به نتایجی که خواهانش بودم، برسم.
ذهنیت نادرست
مایلم متنی از یک مقاله قدیمی مینگهویی را بهاشتراک بگذارم: «چرا مطالب روشنگری حقیقت دور انداخته میشوند.»
«برخی از مطالب روشنگری حقیقت بسیار خوب هستند، اما هنوز درحد کمال نیستند، زیرا ذهنیت فرد، هنگام تهیه و تولید آن، بهاندازه کافی خوب نیست. اگر هرکدام از ما بتوانیم این فرصت را غنیمت بشماریم و با آن مانند تزکیه رفتار کنیم، کاستیهایمان در سایر زمینهها جبران خواهد شد. اگر هرکسی به حالت خلوص قلبی برسد، بهطور واقعی بدنی واحد را شکل میدهد و مطالب روشنگری حقیقت، نقش بهتری را در نجات تعداد بیشتری از مردم ایفا خواهند کرد.»
تولید مطالب روشنگری حقیقت که شامل نوشتن، ویرایش، تولید و توزیع است، براین اساس است که ما چگونه در طول تزکیهمان رشد میکنیم. هنگامی که مطالب را با افکاری درست و قلبی خالص تهیه میکنیم، آنگاه کیفیت محصولاتمان درحد کمال خواهند بود که قادرند موجودات ذیشعور را بیدار کنند. آیا این روند شبیه روند فلسفه شش سیگما نیست؟ زمانی که کاستیها را در هر گام از روند تولید به حداقل میرسانیم، میتوانیم بهترین نتایج را کسب کنیم.
استوار برجای ماندن
هر پروژه دافا میتواند به مردم کمک کند تا حقیقت فالون دافا و آزار و شکنجه را درک کنند، زیرا هر پروژه تجلیای از قصد و هدف ما است. هنگامی که حقیقتاً قلبمان را برای کاری که انجام میدهیم بگذاریم و قصد و هدفمان خالص و براساس اصول فالون دافا باشد، موجودات ذیشعور بیدار خواهند شد. اگر اینطور نباشد، آنگاه مهم نیست درگیر چند پروژه هستیم، نمیتوانیم مردم را بیدار کنیم.
نباید به دنبال انواع پروژهها باشیم و صرفاً باید حداکثر سعی خودمان را مطابق تواناییهایمان بکار بگیریم. وقتی انرژی درستمان را در کار خود به کار ببریم، شاید یک فلایر، یک جلد زیبای دیویدی یا یک جمله ساده و ناب، حقیقتاً، آنچه را قصد داشتیم انجام دهیم، انجام دهد.
اگر بتوانیم در کارمان متمرکز باقی بمانیم، پرقدرت خواهد بود. امیدوارم کسانی که افکارشان بیقرار است، بتوانند آرام شوند و استوار باقی بمانند. صرفنظر از پروژهای که درگیر آن هستیم، خواه مطالبی را توزیع میکنیم یا با مردم درباره فالون دافا صحبت میکنیم، لازم است درباره چگونگی بالا بردن کیفیت هر مرحلهای از این روند فکر کنیم، خصوصیات اخلاقی خود را رشد دهیم، افکار درستمان را تقویت کنیم و آن انرژی و پیام نیکخواهانه را در پروژه جاری سازیم. معتقدم این مؤثرترین راه برای کمک به بیدار کردن موجودات ذیشعور است.