(Minghui.org) تاکنون از تمرین تزکیه فالون دافا بهرۀ بسیاری بردهام. اکنون دلیلِ وجودمان در اینجا، اهمیت در الویت قرار دادن دیگران و نگاه بهدرون در هنگام مواجهه با اختلافات را درک میکنم. فالون دافا بدن و ذهنم را پاک کرده است و دیگر آن خلق و خوی بد سابق را ندارم.
همچنین چند روز پیش از طریق تجربۀ یک حادثه متوجه جدی بودن تمرین تزکیه شدم:
رئیس بخش تولید به من اطلاع داد که یکی از کامیونهای ما به شرکت بازگشته و کاملاً پر از جنس است ولی اکثر محصولات بدون برچسب هستند. من مسئول طبقهبندی اجناس هستم و به تخلیه و تحویل جنس به مکانهای مناسب در کارخانه کمک میکنم. بلافاصله با یک جرثقیل باربردار یکونیم تنی به سمت کامیون رفتم.
زمانی که بارها را تخلیه میکردم، یک جعبه با وزن زیاد ناگهان بر روی جرثقیل باربردار سقوط کرد، به جلوی آن فشار آورد و باعث شد که چرخهای عقب بیش از ۹۰ درجه به هوا بلند شوند. چرخهای عقب پس از آن چهار یا پنج بار به زمین کوبیده شد. من که در جایگاه راننده نشسته بودم با ضربه به جلو و عقب میخوردم و احساس درد شدیدی در پشتم داشتم.
همه شوکه شده بودند، اما من اصلاً نترسیده بودم زیرا میدانستم که اتفاقی برایم نمیافتد. از جرثقیل پیاده شدم روی دو پا نشستم، با دستهایم پشتم را کمی ماساژ دادم و ایستادم. درد ناپدید شد و احساس طبیعی داشتم. میدانستم که استاد از من محافظت کرده بودند. به سرپرست بخش تولید گفتم که اگر یک تزکیهکننده نبودم، بهخاطر وقوع این حادثه فلج شده بودم. استاد لی از من محافظت کردند.
روز بعد وقتی سر کار رفتم، رئیس بخش و کارکنان از من خواستند که مرخصی استعلاجی بگیرم. به آنها گفتم: من فالون دافا را تزکیه میکنم و حالم خوب است و لازم نیست مرخصی بگیرم. بسیاری به من گفتند: «فالون دافا خوب است.»
اگر چه این حادثه بهخوبی تمام شد، من به درون نگاه کردم و متوجه شدم که باید کوتاهیهایی داشته باشم. اما نمیدانستم که این قصور چه بودند. وقتی که مقاله تبادل تجربۀ یکی از همتمرینکنندگان را در وب سایت مینگهویی می خواندم، متوجه کاستیام شدم.
نقاط ضعف بسیاری در شینشینگم وجود دارد. برای مثال زمان زیادی را صرف چت کردن در اینترنت میکردم و به شهوت وابستگی داشتم. از اینرو، نیروهای کهن از این نقاط ضعفم استفاده کردند. اگرچه این حمله با شکست مواجه شد اما من متوجه جدی بودن تمرین تزکیه شدم. از اینرو از فرزندانم خواستم همۀ نرمافزارهای مربوط به چت را از کامپیوترم پاک کنند. مصمم هستم که دیگر هیچ زمانی را در اینترنت هدر ندهم و امیدوارم که تمرینکنندگان دیگر این اشتباه مرا مرتکب نشوند.
از طریق تجربۀ این حادثه، به اهمیت و قدرت افکار درست پی بردم. وقتی خطر رخ داد، هیچ افکار منفی نداشتم و در نتیجه استاد توانستند از من محافظت کنند. استاد از شما سپاسگزارم! فالون دافا سپاسگزارم! من سه کار را بهخوبی انجام میدهم و ارزش نجات نیکخواهانۀ استاد را میدانم.