(Minghui.org) تمرینکنندگان فالون دافای زیادی وجود دارند که طی این آزار و شکنجه ۱۶ ساله، هرگز اظهاریهای ننوشته و امضاء نکردهاند، مبنی بر اینکه دیگر دافا را تمرین نمیکنند یا دیگر بهمنظور عدالتخواهی برای دافا دادخواست نمیدهند. با این حال اگر کسی تسلیم فشار مسئولین شرور شود و چنین تعهدی را بدهد، حتی اگر با بیمیلی باشد، عواقبش میتواند جدی باشد. من شخصاً این عواقب شدید را تجربه کردم.
تمرینهای تزکیه باستانی درباره سخنان و اعمال تمرینکنندگان بسیار سختگیر بودند. اگر تمرینکنندهای به استادش خیانت میکرد، فرصت تزکیهاش را ازدست میداد.
به درک من، نیروهای کهن نیز در حال اجرای این قانون هستند و اگر یک تمرینکننده فالون دافا به دافا و استاد خیانت کند، نیروهای کهن با هر وسیلهای سعی خواهند کرد تا او را نابود کنند.
در ژوئیه سال ۱۹۹۹ که آزار و شکنجه دافا شروع شد، من از رها کردن تزکیه خودداری کردم. مسئولین مرا در واحد کاریام زندانی و تهدید به بازداشت کردند.
مسئولین به خانوادهام اجازه دادند تا هنگام شب برای متقاعد کردن من به دیدنم بیایند. آنها التماس میکردند که فقط برای آرام کردن مسئولین این اظهاریه را بنویسم. در پایان تسلیم فشار شدم و تعهدنامه مبنی بر تمرین نکردن دافا را نوشتم.
بدین ترتیب آزاد شدم و از آن شب بیخوابیام شروع شد و میزانش بیشتر و بیشتر میشد. بیخوابی عذابم میداد. نمیتوانستم فا را مطالعه کنم یا تمرینها را انجام دهم و هر روز احساس میکردم که زندگیام بهپایان میرسد.
سپس متوجه شدم که بیخوابیام، مربوط به تعهدنامهام مبنی بر رها کردن این تمرین است. اگر هیچ قولی نداده بودم، هیچ بیخوابیای هم وجود نمیداشت.
میدانستم که مانند یک تمرینکننده رفتار نکرده بودم، بنابراین استاد نمیتوانستند از من محافظت کنند. زمانی که این مسئله را درک کردم، احساس میکردم استاد بسیاری از موجودات شیطانی را در بُعدهای دیگر ازبین بردند و میزان بیخوابیام کمتر شد.
استاد بیان کردند:
«از این گذشته، خدایان مثل انسانها نیستند. برای مثال، برخی شاگردان بازداشت و زندانی شدند. زمانی که نتوانستند شکنجه شدید را تحمل کنند، ندامتنامههایی نوشتند. اما در ذهنشان فکر میکردند: "این برای گول زدن شماست. بعد از اینکه بیرون بروم همچنان تمرین میکنم. هنوز به بیرون میروم تا به فا اعتبار ببخشم و هنوز به تیانآنمن میروم". اما این قابل قبول نیست. علت آن این است که این نوع عقیده چیزی است که بعد از اینکه انسانها منحط شدهاند در دنیای بشری توسعه پیدا کرده است. اما خدایان اینطور نیستند. افکاری مثل این ندارند. یک بار که تصمیم به مسیر معینی گرفته باشند، قطعاً بر آن میمانند. («راهنمای سفر»)
بعد از خواندن این آموزش فا، ذهنم را مصمم کردم تا هرگز هیچ قولی به شیطان ندهم.
در ۱ ژانویه ۲۰۰۱، بهمنظور دادخواست برای اجرای عدالت درخصوص دافا به پکن سفر کردم. بازداشت شدم و به بخش امنیت داخلی محلیام منتقل شدم.
بیش از ۱۰ تمرینکننده در بازداشتگاهی زندانی شده بودند. فا را مطالعه و حقایق دافا را برای زندانیان روشن کردم. به تمرینکنندگان گفته شده بود که هرکسی از رها کردن دافا خودداری کند، به کار اجباری محکوم خواهد شد.
بجای نوشتن تعهدنامه، دادخواست تجدیدنظری برای اجرای عدالت درخصوص فالون دافا نوشتم و خواستار آزادی فوری خودم شدم.
در پایان اکثر تمرینکنندگان بازداشت شده بدون توجه به اینکه تمرینشان را کنار گذاشته بودند یا نه، محکوم به کار اجباری شدند، اما من به قید وثیقه آزاد شدم.
بعد از گذراندن این آزمایش، بیخوابیام کاملاً ازبین رفت. سپس اعلامیهای رسمی نوشتم و آن را به وبسایت مینگهویی ارسال کردم تا اظهاریه مبنی بر تمرین نکردن دافا را بیاعتبار و باطل کنم.
اخیراً بسیاری از تمرینکنندگان بعد از تنظیم دادخواست حقوقی علیه دیکتاتور جیانگ زمین با فشار مشابهی از جانب مسئولین مواجه میشوند. مسئولین سعی کردهاند تا آنها را مجبور به نوشتن تعهدنامههایی مبنی بر رها کردن دافا کنند.
تا جایی که میدانم، تعدادی از تمرینکنندگان تسلیم این نیروی شیطانی شدند و چنین «تعهدنامه»ای را امضاء کردند.
این برای تمرینکنندگان حقیقی کارگر نخواهد بود. تزکیه حقیقی، مسئلهای جدی است. شما ممکن است آزاد شوید و از شکنجه یا حبس دوری کنید، اما نیروهای کهن میتوانند از این وضعیت استفاده کنند تا سختیهای بیشتری را بر شما تحمیل کنند.
استاد بیان کردند:
«بهعنوان یک مرید دافا هر چیزی از شما توسط دافا شکل میگیرد و درستترین است و فقط میتواند ]اینطور [ باشد که ]شما [ هر چه را که درست نیست اصلاح میکنید. چگونه میتوانید به شیطان تعظیم کنید؟ چگونه میتوانید به شیطان قول چیزی را بدهید؟ حتی اگر آن واقعاً از قلبتان نیاید، هنوز هم تسلیم شیطان شدن است. این برای انسانها نیز رفتار بدی است و خدایان مطلقاً چنین کاری را انجام نمیدهند. حتی اگر یک تزکیهکننده دافا در طول آزار و اذیت واقعاً پوسته بشری را بیندارد، هنوز آنچه در انتظار اوست کمال است.» («دافا شکست ناپذیر است» د ر نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)
درحالحاضر اصلاح فا به پایان خود نزدیک میشود. همتمرینکنندگان، آیا به استاد و دافا اعتماد صددرصد دارید؟ اگر چنین است و از "دور انداختن این پوسته بشری" بهمنظور اعتباربخشی به دافا نمیترسید، چطور میتوانید هیچگونه قولی به شیطان بدهید؟