(Minghui.org) درود بر استاد و همتمرینکنندگان! خوشحالم که این فرصت برایم فراهم شد تا ۱۳ سال تجربه تزکیهام را با شما بهاشتراک بگذارم. تمرین فالون دافا را در سال ۲۰۰۲ شروع کردم. در آن زمان دانشجوی سال سوم بودم. پس از ۸ سال تزکیه، خوش اقبال بودم که کارِ رسانه و روشنگری حقیقت را انجام میدادم.
از یک کار معمولی به یک کار تمام وقت در رسانه
وقتی در سال ۲۰۰۲ فا را کسب کردم، حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) آزار و شکنجه را آغاز کرده بود. بهعنوان یک مرید دافا از طریق مطالعۀ فا، متوجه اهمیت روشنگری حقیقت شدم. بنابراین، برای سالهای زیادی، گذشته از کار عادی و مطالعه، ذهنم ابداً استراحت نمیکرد. دائم در این فکر بودم که: «چگونه میتوانم به استاد در اصلاح فا کمک کنم؟ چگونه میتوان مانع این آزار و شکنجه شد؟ چگونه میتوان مردم بیشتری را در مقیاس وسیع نجات داد؟ چگونه میتوان از بارِ تمرینکنندگان در سرزمین اصلی چین کاست؟ چه کاری میتوانم انجام دهم؟ عهدهای من چه هستند؟ چگونه میتوانم از توان و قدرتم بهترین استفاده را ببرم؟»
پروژههای روشنگری حقیقت بسیاری را انجام میدادم، از جمله انجام فعالیتهایی در دانشگاه، نگهداری و مراقبت از کامپیوتر تمرینکنندگان، روشنگری حقیقت در اینترنت، برقراری تماسهای تلفنی، صحبت با مردم در مناطق توریستی و غیره. حتی برای تعطیلات ماه عسل بهمدت یک هفته برای روشنگری حقیقت به مکانهای توریستی در هنگکنگ رفتم. به بیان مردم عادی: «تزکیه، گسترش و اشاعۀ فا و روشنگری حقیقت» به «سرگرمی» اوقات فراغتم تبدیل شده است.
پس از ترک ارتش در سال ۲۰۰۸ بهعنوان اولین کارم، در قسمت فروش یک شرکت بازرگانی بینالمللی با مالکیت خارجی مشغول به کار شدم که خرید و فروش قطعات الکتریکی خورشیدی را انجام میداد. بسیاری از مردم فکر میکردند که این کار آینده دارد. دو سال بهسرعت گذشت، من در کارم کاملاً ماهر شده بودم و همه چیز آرام و بیدردسر پیش میرفت. احساس میکردم که میتوانم مسیر آیندۀ کاریام را پیشبینی کنم و اینکه همه چیز تحت کنترل بود. قرار بود ترفیع بگیرم و به جایگاه معاون مدیر ارتقا پیدا کنم.
از سوی دیگر، حتی اگر در طول روز در محل کارم بسیار مشغول بودم، بازهم بعد از کار و در تعطیلات آخر هفته بهعنوان گوینده و تکنسین، به تلویزیون انتیدی کمک میکردم. عمیقاً احساس میکردم که وقت ندارم تا خودم را بهتر صرف روشنگری حقیقت در تلویزیون انتیدی کنم. همینطور در کار عادیام، رئیس و همکارانم را میدیدم که شبها بعد از کار زمانشان را صرف معاشرت، توسعه ارتباطات و یادگیری زبان دوم و یا حتی سوم میکردند. همۀ اینها برای شغلشان سودمند بود. متوجه شدم که تلاش میکنم هر دو شغلم را بهخوبی انجام دهم. اگرچه رئیسم از عملکردم راضی بود، اما احساس میکردم که نمیتوانم در هر دو کار کاملاً موفق باشم.
در آن لحظه، این عبارت از فا را خواندم:
«بنابراین، اگر روشنگری حقیقت و کار چرخاندن یک نهاد رسانهای مرید دافا میتوانست ترکیب شده و به یک چیز تبدیل شود، آیا کمک نمیکرد محدودیتهای زمان را که با آن مواجه هستید حل و فصل کند؟ و این موضوع امرار معاش و داشتن یک شغل در اجتماع عادی را نیز حل و فصل میکرد. دربارۀ این چه چیزی است که دوست نداشت؟ فکر میکنم که این حالا واجب و ضروری است.» (آموزش فای ارائه شده در جلسۀ اپک تایمز)
پس از خواندن و آگاهی از این مطلب بسیار خوشحال شدم. این یک اولویت برای مریدانی است که کار تمام وقت دارند. نمیدانستم که آیا این عهدم بود که بسته بودم یا نه. اما فکر میکنم که آن فرصت بسیار خوبی بود. بنابراین در اوایل سال ۲۰۱۰ کار عادیام را ترک کردم و در انتیدی مشغول به کار شدم. در سال ۲۰۱۴ در طول یک تجدید سازمان به اپک تایمز منتقل شدم.
کار تمام وقت در رسانه فرصت بسیار خوبی است که استاد برای اعتباربخشی به فا در اختیار شاگردان قرار میدهند. اگر کسی بتواند «شغل، علاقه، آرمانها و اهداف زندگی» را ترکیب کند، دستاوردها و بهرهوریاش چند برابر بیشتر افزایش خواهد یافت. همانطور که انتظار میرفت، زمانی که در رسانه کار میکردم ابداً احساس خستگی نمیکردم، حتی زمانی که اضافهکاری میکردم. در عوض بسیار خوشحال بودم.
غلبه بر مشکل بیدار نشدن در صبح زود برای انجام تمرین
۱۳ سال است که در دافا تزکیه کردهام، اما تا امسال، بهطور پیوسته همۀ تمرینات را هر روز در محل تمرین انجام ندادهام. شرمآور است که نگاهی به گذشته بیندازم ولی برای یک تمرینکننده آن باید اساسیترین تکلیف باشد. اما آن واقعاً موفقیت بزرگی در مسیر تزکیهام بود. مایلم بگویم که چگونه موفق شدم این مانع را پشت سر بگذارم.
با ارتقاء شینشینگم آغاز کردم. بهعنوان یک تمرینکننده، انجام تمرینات بخشی از تزکیه در دافا است و باید هر روز آن را انجام دهیم. اگر کسی تمرینات را در صبح انجام ندهد، پس از یک روز شلوغ، ممکن است نتواند آن را بهطور کامل در آن روز انجام دهد. بنابراین، انجام پنج مجموعه تمرین در صبح بهترین راه برای اطمینان از انجام تمرینات بهطور مداوم است.
انجام تمرینات خارج از منزل نه تنها میتواند باعث ترویج دافا شود، بلکه بهعنوان هدفی مشخص برای خودم است تا از خانه خارج شوم. اگر تمرینات را در خانه انجام دهم، ممکن است بهخواب بروم یا ارادهام را از دست بدهم. با مطالعه فا متوجه شدم که برای رسیدن به چیزی لازم است ابتدا ذهن تغییر کند. اگر نگرش درست شود، اعمال شخص نیز از آن متابعت خواهد کرد. اگر تمرینات را جدی نگیریم، برایمان سخت میشود که برای انجام آن از خواب بیدار شویم. از سوی دیگر، انجام ندادن کامل پنج مجموعه در هر روز به این معنی است که آن را جدی نمیگیرم.
پس از اینکه شروع کردم برای انجام تمرینات صبح زود از خواب بیدار شوم، مشکل جدیدی پدید آمد: در حین انجام تمرینات به آسانی به خواب میرفتم. گاهی اوقات در حین مدیتیشن، حتی صدای استاد را نمیشنیدم که موقعیت دستهایم را تغییر دهم یا ناخودآگاه وضعیت دستهایم را تغییر میدادم. برای حل این مشکل، در مسیرم به محل تمرین سعی میکردم هنگام راه رفتن دست و پاهایم را بیشتر تکان دهم و گاهی اوقات برای انرژی دادن به خودم عباراتی را تکرار میکردم. اما این تکنیک کار نکرد.
متوجه شدم که برای انرژی دادن بهخودم، بهترین راه فرستادن افکار درست بود. نظمها، حرکات و افکارِ مربوط به فرستادن افکار درست قدرت الهی فای بودا را بهطور کامل باز کرد. این درستترین چیز است. بنابراین برای از بین بردن تمام مداخلههایی که سبب خوابآلودگیام میشد، در مسیرم به محل تمرین به فرستادن افکار درست ادامه دادم. همانطور که انتظار میرفت، وضعیت خوابآلودگیام بهتر شد و از مانع بزرگ دیگری عبور کردم. متوجه شدم که در گذشته در فرستادن افکار درست اعتماد به نفس کافی نداشتم؛ بنابراین تعجبی نداشت که بهخوبی کار نمیکرد.
استاد بیان کردند:
«پس حالا چه نوع چیزهایی درحال انجام این کار هستند؟ چیزهایی مانند کرمها، حشرات، باکتری، و انواع و اقسام چیزهای پلید مانند آن. در این موارد، فرستادن افکار درست بینهایت مؤثر است! آنها در دستههای بزرگ ازبین میروند. اما با توجه به بزرگی این کیهان، تعداد زیادی از آنها وجود دارند؛ و کیهان از لایههای بسیاری تشکیل شده است. ازاینرو بعد از اینکه این چیزها را پاکسازی کردید، مدت کوتاهی بعد، کمی بعد، ممکن است دوباره نفوذ کنند و باید آنها را دوباره ازبین ببرید. بنابراین باید به این شکل به فرستادن افکار درست ادامه دهید و قبل از اینکه نتایج آشکاری ببینید، باید برای مدتی در آن ثباتقدم داشته باشید.» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۵ کرانۀ غربی)
اکنون میدانم که فرستادن افکار درست بسیار مؤثر است. من باید به آن باور داشته باشم و این اصل را درک کردم. اما بهخاطر کیفیت آگاهی ضعیفم و نداشتن باور درست، پس از گذشت بیش از ده سال تزکیه به این سطح از فا آگاه شدم. باید زودتر به آن آگاه میشدم، این موضوعی شرم آور است.
برای مدیریت زمان نیز نیاز به «جن-شن-رن» است
هر روز کارهای زیادی هست که باید انجام دهم و بیشتر این کارهایی که دستاندرکارشان هستم مربوط به سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی هستند. اطلاعات جالب بسیاری در این سایتها وجود دارد. هنگام کار بهراحتی حواسم پرت میشد و گاهی اوقات فراموش میکردم که قرار بود چه کاری را انجام دهم. توسعه مداوم تکنولوژی مداخله و حواسپرتیهای زیادی را ایجاد میکند. مانند نرم افزار پیام فوری که برای کارم باید از آن استفاده کنم. از ۳ نوع نرم افزار پیام فوری و ۹ ایمیل متفاوت استفاده میکنم. در محل کار نتیجه کارایی و بهرهوری بسیار کم است. از منظر فا به این مشکل نگاه کردم. برای بهخوبی مدیریت کردن زمان، استفاده از هیچ نوع ابزار یا تکنیکی جواب نمیدهد. مدیریت زمان یک مشکل شینشینگی است. در حین از بر کردن لونیو یک روز خواندم:
«این دافا بود که زمان و مکان، انبوه موجودات و گونهها و همۀ آفرینش را پدید آورد. هرچیزی که وجود دارد، مرهون آن است و هیج چیزی بیرون از آن نیست. تمام اینها تجلیات ملموس ویژگیهای دافا یعنی جن، شن و رن در سطوح مختلف است.»(دربارۀ دافا)
متوجه شدم که زمان نیز توسط دافا ایجاد شده است. اگر مطابق با سرشت جن، شن و رن باشیم، میتوانیم زمان را بهخوبی مدیریت کنیم.
در بهکارگیری اصول جن، شن و رن در مدیریت زمان، متوجه شدم که جن به معنای این است که صادقانه با بهرهوری کارِ روزانهمان مواجه شویم. باید بهطور جدی ارزیابی کنیم که هر روز زمانمان صرف چه چیزی میشود. در پایان روز، باید سعی کنیم که در این باره فکر کنیم که آیا بخشی وجود دارد که بهخوبی مدیریت نکردهایم یا نه و مشخص است که آن بخش باید بهبود یابد. ما نباید از مواجهه با این موضوع اجتناب کنیم.
شن یعنی به خاطر داشته باشیم که هر لحظه و هر ثانیه از زمانِ حال حاضر، چیزی است که استاد برای مریدان دافا و همه موجودات تمدید کردهاند. نباید حتی یک ثانیه را هدر بدهیم، از آنجا که این مظهر نیکخواهی نسبت به تمام موجودات است، اتلاف وقت نیکخواهی نیست.
استاد بیان کردند:
«در طی تاریخ سالهای بسیار زیادی سپری شده است، سهقلمرو برای مدتی طولانی وجود داشته است و همینطور موجودات ذیشعور بسیاری در طول زمان اینجا آمدهاند، اما از تمام اعصار و زمانها، تمام امیدشان را در این یک لحظه قرار دادهاند. این زمان بینهایت باارزش است. بهخوبی کامل کردن آخرین قدم این سفر چیزیست که از همه باشکوهتر است.» (آموزش فا در شهر شیکاگو)
همانطور دربارۀ رن، بهمعنی مقاومت در برابر وسوسهها و دنبال کردن یک برنامه از پیش نظم و ترتیب داده شده است. وقتی که من در محل کارم با مشکلاتی مواجه میشوم، آزار میبینم و نمیتوانم مقاومت کنم، با مراجعه به وبسایتهای دیگر و یا چک کردن ایمیلها و پیامهایم خودم را آرام کنم. این بدان معنی است که بهخوبی مطابق با رن عمل نمیکنم. این تفاوت ممکن است در یک ضربه زدن به کلید کیبورد ظاهر شود. هنگامی که توجه نمیکنیم، بهراحتی آشفته میشویم.
بنابراین، ارتقای شینشینگ بهترین راه برای بهخوبی مدیریت کردن زمان است.
تبدیل شدن به چهرههای بزرگ در جهان امروز
کار در رسانه نیز بخشی از اعتباربخشی به دافا است و نیز پروژه اصلیام برای اعتباربخشی به فا است. عمیقاً میدانم که حمایت همه جانبه از رسانه بسیار مهم است، بهطوری که میتوانیم امکانی را فراهم آوریم که مردم بیشتری از حقیقت آگاه شوند. کار در اینجا درست مثل کار در یک شرکت معمولی است که موقعیتهای مختلف نیاز به مهارتهای مختلف دارند.
استاد بیان کردند:
« هر چیزی در دنیا برای اصلاح فا بنیان گذاشته شد و بهوجود آمد و مریدان دافا شخصیتهای بزرگ زمانهی ما هستند. از زمانهای دور، موجودات در تمامی قلمروها چشم به راه منتظر ماندهاند. موجوداتی را که قرار است نجات دهید گردآوری کنید و نجات دهید! افکار و اعمال درست داشته باشید، تمامی موانع را ازبین ببرید، و حقایق را بهطور گسترده پخش کنید. موجودات خدایی درمیان انسانها هستند.» (به کنفرانس فای اروپا در استکهلم)
من مطمئن نبودم که منظور از «چهرههای بزرگ» چیست، بنابراین در یک فرهنگ لغت نگاه کردم و متوجه شدم که آن بهمعنی افرادی است که در زمانه تأثیر زیادی گذاشتهاند. از نقطه نظر مردم عادی درک من این است که آنها بهاصطلاح افراد مهمی هستند. از آنجا که من مسئول بازاریابی در رسانه هستم، متوجه شدم که باید به همان سطح و توانایی «بازاریابی ماهر» در جامعه عادی برسم، بهطوری که بهتر بتوانم به رسانه کمک کنم. اما چگونه میتوانم به « بازاریابی ماهر» تبدیل شوم یا حتی فراتر از آن بروم؟»
ناگهان متوجه شدم که آن ابداً دشوار نیست. فقط میتوانم نوشتههایشان را بخوانم. این آگاهی فکرم را تغییر میدهد. سابقاً احساس میکردم که لازم نیست زمانم را صرف یادگیری دانش مردم عادی کنم، چون حتی وقتی زمان کافی برای مطالعه فا و انجام تمرینات نداشتم چگونه میتوانستم زمانی را به یادگیری مهارتهای عادی اختصاص دهم؟ اما متوجه شدم که مطالعه کتابهای این متخصصان بهمنظور روشنگری حقیقت و اعتباربخشی به دافا لازم است و آن با شیوۀ جامعۀ مردم عادی مطابقت دارد.
اما لازم است که تنها دانش عادی مورد نیازم را یاد بگیرم، نه اینکه تمام وقتم را به یادگیری آن اختصاص دهم. در این میان، لازم است فا را بهخوبی مطالعه و تمرینات را انجام دهم. هنگامی که خودم را در موقعیت صحیح قرار دادم، متوجه شدم که دافا خردم را باز کرد. به این ترتیب میتوانم چیزها را سریع یاد بگیرم و به وسیلۀ مقایسه آن را درک کنم. بسیاری از ایدهها و راههای جدیدی بهذهنم خطور کرد که در کارم مورد استفاده قرار دادم. بسیاری از آنها بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اثرات مثبتی بر رسانه داشت.
نتیجهگیری
در مسیر تزکیه هیچ راه میانبری وجود ندارد. بهترین و سادهترین راهها برای از بین بردن مداخله، مطالعه فا و انجام سه کار بهخوبی است. وقتی که در اعتباربخشی به فا با مداخله روبرو میشوم و یا اوضاع خوب پیش نمیرود، به این دلیل است که فا را به خوبی مطالعه نمیکنم. مهمترین مداخلۀ شیطان این است که باعث شود نتوانم مطالعه کنم. در حین مطالعۀ فا به خواب بروم یا سرم بیش از حد شلوغ باشد که بتوانم فا را مطالعه کنم. درک این موضوع آسان است اما اغلب آنها را نادیده میگیرم. خودم را تشویق میکنم که باید از این به بعد فا را بهتر مطالعه کنم.
این مطالب درکهای من هستند. اگر اشتباهی وجود دارد لطفاً تذکر دهید. سپاسگزارم استاد! سپاسگزارم همتمرینکنندگان!
(ارائه شده در کنفرانس تبادل تجربه تزکیه فالون دافای ۲۰۱۵ تایوان)